کلمه جو
صفحه اصلی

kg


مخفف:، بشکه (ها)

انگلیسی به فارسی

مخفف: بشکه (ها)


مخفف: کیلوگرم (ها)


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "kilogram," or "kilograms," a unit of weight equal to one thousand grams or 2.205 pounds.

• unit of weight equalling one thousand grams
kg is a written abbreviation for `kilogram' or `kilograms'.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] kilogauss-کیلوگاؤس یکهزار گوس. - kilogram-کیلوگرم واحد جرم در سیستم بین المللی واحد ها (SI) .
[مهندسی گاز] کیلوگرم

جملات نمونه

1. The average male tiger weighs around 200 kg.
[ترجمه ترگمان]متوسط پلنگ مرد حدود ۲۰۰ کیلوگرم وزن دارد
[ترجمه گوگل]متوسط ​​ببر مردانه وزن حدود 200 کیلوگرم است

2. I'm overweight by kg according to my doctor.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته پزشک من، وزن من با کیلوگرم وزن دارد
[ترجمه گوگل]من طبق دبیرستان، با کیلوگرم اضافه وزن دارم

3. The doses used for surgical anesthesia vary between 2 and 10mg/kg.
[ترجمه ترگمان]دوزهای مورد استفاده برای anesthesia جراحی، بین ۲ تا ۱۰ میلی گرم در kg متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]دوزهای مورد استفاده برای بیهوشی جراحی بین 2 تا 10mg / kg متغیر هستند

4. Sugar was rationed to 1 kg. per family.
[ترجمه ترگمان]قند به ۱ کیلوگرم جیره بندی شد برای هر خانواده
[ترجمه گوگل]شکر به 1 کیلوگرم تبدیل شد در هر خانواده

5. Luggage in excess of 100 kg will be charged extra.
[ترجمه ترگمان]بار بیش از ۱۰۰ کیلوگرم بار به چمدان اضافه خواهد شد
[ترجمه گوگل]بیش از 100 کیلوگرم بار اضافی هزینه می شود

6. On the card she had written: wt 60 kg, ht 64 m.
[ترجمه ترگمان]روی کارتی که نوشته بود: wt ۶۰ کیلوگرم، در حدود ۶۴ متر
[ترجمه گوگل]در کارت او نوشته بود: wt 60 کیلوگرم، ارتفاع 64 متر

7. The 200 kg bomb was detonated by terrorists using a remote-control device.
[ترجمه ترگمان]این بمب ۲۰۰ کیلوگرمی با استفاده از یک دستگاه کنترل از راه دور توسط تروریست ها منفجر شد
[ترجمه گوگل]بمب 200 کیلوگرم توسط تروریست ها با استفاده از یک دستگاه کنترل از راه دور منفجر شد

8. These results did not differ when acid output was expressed as mmol/h/kg lean body mass or mmol/h/kg fat free body weight.
[ترجمه ترگمان]این نتایج زمانی که خروجی اسید به عنوان mmol \/ h \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ mmol \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg \/ kg چربی بدن بیان شد متفاوت نبود
[ترجمه گوگل]این نتایج در زمانی که خروجی اسید به عنوان mmol / h / kg وزن بدون چربی و یا میلی متر / ساعت / کیلوگرم وزن بدون چربی بیان شد تفاوت نداشت

9. Edwards is charged with trying to smuggle 20 kg of cannabis into the country.
[ترجمه ترگمان]ادواردز به تلاش برای قاچاق ۲۰ کیلوگرم شاهدانه به این کشور متهم شده است
[ترجمه گوگل]ادواردز متهم به تلاش برای قاچاق 20 کیلوگرم شاهدانه در کشور است

10. The statistical differences between the groups were the same at each infusion rate as that seen at 40 pmol/kg/h.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های اماری بین گروه ها در هر نرخ تزریق مشابه بود که در ۴۰ pmol \/ kg \/ h مشاهده شد
[ترجمه گوگل]تفاوت آماری بین گروه ها در هر میزان تزریق یکسان بود همانطور که در 40 pmol / kg / h دیده شد

11. Five of the 26 Crohn's disease patients underwent a flexible sigmoidoscopy after four weeks of 1 mg/kg/day prednisolone therapy.
[ترجمه ترگمان]پنج نفر از بیماران مبتلا به بیماری ۲۶ s پس از ۴ هفته درمان ۱ kg \/ kg \/ day تحت یک sigmoidoscopy انعطاف پذیر قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]پنج نفر از بیماران مبتلا به بیماری کرون تحت سیگموئیدوسکوپی انعطاف پذیر پس از چهار هفته درمان پردنیزولون 1 میلی گرم بر کیلوگرم در روز قرار گرفتند

12. She weighs about 58 kg.
[ترجمه ترگمان]او در حدود ۵۸ کیلوگرم وزن دارد
[ترجمه گوگل]وزنش حدود 58 کیلوگرم است

13. About 1 kg of milk chocolate or just 146 g of cooking chocolate (which has more theobromine per gram) could kill a 22 kg dog.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱ کیلوگرم شکلات شیر یا فقط ۱۴۶ گرم شکلات (که more گرم در هر گرم دارد)می تواند یک سگ ۲۲ کیلوگرمی را بکشد
[ترجمه گوگل]حدود 1 کیلوگرم شکلات شیری و یا فقط 146 گرم شکلات پخت و پز (که ترومروم بیشتری در هر گرم) می تواند یک سگ 22 کیلوگرمی را بکشد

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Kilo Gram
موضوع: علمی
یک کیلوگرم برابر با جرم یک میله استاندارد ساخته شده از آلیاژ پلاتینیوم-ایریدیوم که در داخل مجموعه ای حفاظ های تودرتو که آن را از آلودگی و استفادهٔ نامناسب حفظ می کند و در ادارهٔ بین المللی اوزان و سنجش ها در سور، خارج از پاریس قرار دارد، نگهداری می شود.پس از مدتی دانشمندان دیدند که از جرم این میله کاسته میشود! به همین دلیل دانشمندان در حال ساخت کره از جنس کریستال هستند که جرمش یک کیلو گرم است.
عبارت کامل: Kilogram
موضوع: پزشکی
کیلوگرم

پیشنهاد کاربران

مخفف ( کیلو گرم ) kilogram


کلمات دیگر: