کلمه جو
صفحه اصلی

recheck

انگلیسی به فارسی

دوباره چک کنید


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of check.

• check again, reexamine, reinspect

جملات نمونه

1. Before driving away, re-check the trailer coupling.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه حرکت کنید، جفت جفت سازی مجدد را چک کنید
[ترجمه گوگل]قبل از رانندگی، مجددا پیوستن تریلر را بررسی کنید

2. They checked, rechecked and triple-checked the plan.
[ترجمه ترگمان]اونا بررسی کردن، دوباره چکش و چک کردن نقشه رو بررسی کردن
[ترجمه گوگل]آنها برنامه را بررسی، بررسی و سه گانه بررسی کردند

3. A re-check should never be necessary, since this only implies the acceptance of a half-hearted check in the first place.
[ترجمه ترگمان]یک بررسی مجدد هرگز نباید مورد نیاز باشد، زیرا این تنها نشان دهنده قبول یک چک نیم صادقانه در وهله اول است
[ترجمه گوگل]بررسی مجدد هرگز نباید ضروری باشد، زیرا این امر تنها به پذیرش بازرسی نیمی از دلایل می پردازد

4. For known diabetics the blood glucose can be rechecked four-hourly for at least the first 48 hours.
[ترجمه ترگمان]برای افراد مبتلا به دیابت، گلوکز خون می تواند حداقل به مدت ۴۸ ساعت در ساعت چهار ساعت به ساعت تبدیل شود
[ترجمه گوگل]برای افراد مبتلا به دیابت، گلوکز خون را می توان چهار ساعت به مدت حداقل 48 ساعت اول تجدید نظر کرد

5. Also recheck your measurements from the ledger.
[ترجمه ترگمان]همچنین اندازه گیری های خود را از دفترکل ثبت کنید
[ترجمه گوگل]همچنین اندازه گیری های خود را از سربرگ مجددا بررسی کنید

6. Recheck clearance on all valves again after locknut is tightened.
[ترجمه ترگمان]پس از سفت شدن locknut، پاک سازی کامل بر روی تمام شیرها صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]بعد از قفل شدن، دوباره بر روی کلیدهای سوپاپ بازنگری کنید

7. I doubt the veracity of these data, please recheck them.
[ترجمه ترگمان]من به صحت این اطلاعات شک دارم لطفا دوباره چک کنید
[ترجمه گوگل]من اطمینان این داده ها را تردید می کنم، لطفا آنها را بررسی کنید

8. Therefore, during production testing, you recheck the improvements to security that were made in preproduction.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در طول تست تولید، شما بهبود امنیت را که در preproduction ایجاد شد، انجام دادید
[ترجمه گوگل]بنابراین، در حین آزمایش تولید، پیشرفت های امنیتی را که در پیش تولید شده بود، دوباره بررسی می کنید

9. Recheck clearance again after tightening locknut . Readjust clearance as necessary.
[ترجمه ترگمان]دوباره از کنترل خارج شد بعد از اینکه locknut سفت شد اختیارات لازم رو به عنوان لازم انجام بده
[ترجمه گوگل]مجددا بعد از محکم کردن قفل کردن دوباره بازپرسی کنید در صورت لزوم ترخیص را انجام دهید

10. Check and recheck this all the time, Dore-Smith says.
[ترجمه ترگمان]اسمیت می گوید: تمام مدت این موضوع را بررسی و بررسی کنید
[ترجمه گوگل]Dore-Smith می گوید تمام این موارد را بررسی و دوباره بررسی کنید

11. You may have to recheck bags or stay overnight in a connecting city.
[ترجمه ترگمان]ممکن است مجبور باشید در یک شهر متصل کیسه ها را ببندید و یا در طول شب بمانید
[ترجمه گوگل]ممکن است مجبور شوید کیف ها را بررسی کنید یا شبانه در یک شهر متصل شوید

12. In practice, the operator jumps forwards and backwards within the pattern indicated on the chart rechecking some decisions and anticipating others.
[ترجمه ترگمان]در عمل، اپراتور به جلو و عقب می پرد و در الگوی نشان داده شده در نمودار، برخی تصمیم گیری ها و پیش بینی دیگران را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در عمل، اپراتور به جلو و عقب در داخل الگوی نشان داده شده در نمودار حرکت می کند و برخی تصمیم ها را پیش بینی می کند و دیگران را پیش بینی می کند

13. Travelers are advised to contact the airlines or CITS American Express travel consultant to recheck the latest flight status before trip.
[ترجمه ترگمان]به مسافران توصیه می شود که با خطوط هوایی یا مشاور سفر امریکن اکسپرس در ارتباط با آخرین وضعیت پرواز قبل از سفر تماس بگیرند
[ترجمه گوگل]مسافران توصیه می شود با شرکت هواپیمایی یا CITS مشاور مسافر آمریکایی تماس بگیرید تا آخرین وضعیت پرواز قبل از سفر را بررسی کنید

14. The paddle will tend to move a little each time the counterweight is moved so it is desirable to recheck tracking force after the paddle has stabilized again.
[ترجمه ترگمان]پارو زدن کمی به سمت بالا حرکت می کند بنابراین عامل ردیابی نیروی ردیابی پس از اینکه پارو بار دیگر تثبیت شده است، مطلوب است
[ترجمه گوگل]دست و پا زدن اندکی تمایل دارند که هر بار که وزن ضد جابجایی حرکت می کند، پس از اینکه دست و پا زدن دوباره تثبیت شد، بازرسی مجدد نیروی ردیابی مطلوب است


کلمات دیگر: