کلمه جو
صفحه اصلی

unfenced

انگلیسی به فارسی

ناپایدار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of fenced.

• not fenced

جملات نمونه

1. The landscape of straight roads, often unfenced, and of small geometrical plantations, is characteristic of this late period.
[ترجمه ترگمان]چشم انداز جاده های مستقیم، اغلب unfenced، و مزارع کوچک هندسی، مشخصه این دوره اخیر است
[ترجمه گوگل]چشم انداز جاده های مستقیم، اغلب ناپایدار، و همچنین طرح های کوچک هندسی، مشخصه این دوره دیرینه است

2. To resolve the problem, run UDF in an unfenced mode or reduce database shared memory set to no more than 5 segments.
[ترجمه ترگمان]برای حل این مشکل، توسط UDF در حالت unfenced و یا کاهش حافظه اشتراک گذاشته شده برای هیچ کدام بیش از ۵ قسمت باقی نماند
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل، UDF را در یک حالت غیرقابل اجرا اجرا کنید یا حافظه مشترک با پایگاه داده را به بیش از 5 قسمت تقسیم کنید

3. copy bldrtn to bldtrace and add the db2psmd library to the link step of bldtrace and modify the final copy to sqllib/function/unfenced .
[ترجمه ترگمان]نسخه های bldrtn به bldtrace را کپی کرده و کتابخانه db۲psmd را به مرحله لینک of اضافه کرده و نسخه نهایی را به sqllib \/ function \/ unfenced تغییر دهید
[ترجمه گوگل]کپی کردن به bldtrace و اضافه کردن کتابخانه db2psmd به مرحله پیوند bldtrace و اصلاح کپی نهایی به sqllib / function / unfenced

4. The two floor openings were totally unfenced and the workers were not provided with any safety belt or fall arresting device.
[ترجمه ترگمان]این دو دهانه کاملا unfenced بودند و کارگران با هیچ کمربند ایمنی یا دستگاه گیر افتادن تجهیز نشده بودند
[ترجمه گوگل]دو دهانه کف کاملا غیرقانونی بود و کارگران هیچ کمربند ایمنی یا دستگیر کننده را نداشتند

5. Our unfenced and largely unpoliced border inevitably has been very porous.
[ترجمه ترگمان]مرز unfenced و عمدتا unpoliced بدون شک بسیار متخلخل بوده است
[ترجمه گوگل]مرز ناپایدار و عمدتا غیرمنتظره ما ناچیز بوده است بسیار متخلخل است

6. If you have performance-critical unfenced, external stored procedures (SPs) or user-defined functions (UDFs), ensure they are thread-safe.
[ترجمه ترگمان]اگر شما دارای عملکرد اجرایی - بحرانی، رویه های انبار بیرونی (SP ها)و یا کارکرده ای تعریف شده توسط کاربر (UDFs)هستید، اطمینان حاصل کنید که آن ها thread هستند
[ترجمه گوگل]اگر عملکرد غیرقابل قبول عملکردی، روشهای ذخیره شده خارجی (SP) یا توابع تعریف شده توسط کاربر (UDF) داشته باشید، اطمینان حاصل کنید که آنها امن هستند

7. Upon migration, all external, unfenced SPs and UDFs, will become fenced.
[ترجمه ترگمان]به محض مهاجرت، همه فرایندهای خارجی، unfenced ها و UDFs، محصور خواهند شد
[ترجمه گوگل]پس از مهاجرت، تمام SP ها و UDF های غیرقابل انحصاری، تکه تکه خواهند شد

8. Any worker working nearby was at the risk of tripping over and fall into the unfenced lift shaft opening. Fall arresting systems of any kind was not provided to the said worker.
[ترجمه ترگمان]هر کارگری که در آن نزدیکی کار می کرد، در معرض خطر گیر افتادن و افتادن در دهانه بالابر unfenced قرار داشت سیستم های دستگیر شده هر نوعی به کارگران گفته نشده است
[ترجمه گوگل]هر کارگر که در نزدیکی کار می کرد، در معرض خطر افتادن قرار گرفت و به باز شدن شفت آسانسور محاصره افتاد سیستم های بازداشتی پاییز هر نوع به کارگر گفته نشد

9. Therefore, as a migration procedure, create a script to facilitate the conversion to unfenced.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به عنوان یک روش مهاجرت، یک اسکریپت برای تسهیل تبدیل به unfenced ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین، به عنوان یک روش مهاجرت، یک اسکریپت برای تسهیل تبدیل به ناامن ایجاد کنید

10. Moreover, the lift shaft opening where the worker was working at was unfenced .
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دریچه آسانسور که در آن کارگر در حال کار کردن بود unfenced بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، باز کردن شفت بالابر که در آن کارگر در حال کار بود، محفوظ بود

11. The similarity between soil seed bank and aboveground vegetation in unfenced fields is little high than in fenced fields, because of less species.
[ترجمه ترگمان]شباهت بین بانک بذر خاک و پوشش گیاهی aboveground در میدان های unfenced به دلیل گونه های کم تر، بسیار بالا است
[ترجمه گوگل]شباهت بین بذر بذر خاک و پوشش گیاهی در زیر زمین در زمینه های ناپایدار، به دلیل گونه های کمتر، از مزرعه های زراعی کم است

12. Such events are particularly associated with hill farming areas, where sheep range widely on largely unfenced land.
[ترجمه ترگمان]چنین رویدادهایی به ویژه با مناطق کشاورزی تپه در ارتباط هستند که در آن ها گوسفندان به طور گسترده بر روی زمین های کشاورزی گسترده قرار دارند
[ترجمه گوگل]چنین حوادثی به خصوص با مناطق تپه ای کشاورزی مرتبط است، در حالی که گوسفند به طور گسترده ای در زمین های بسیار ناهموار قرار دارد


کلمات دیگر: