کلمه جو
صفحه اصلی

porterage


معنی : باربری، حمالی، مخارج باربری
معانی دیگر : باربری، حمالی، مخارج باربری

انگلیسی به فارسی

باربری، مخارج باربری


حمل و نقل، باربری، حمالی، مخارج باربری


انگلیسی به انگلیسی

• work of a person who carries luggage and parcels; carriage fees, charge for carrying parcels

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] باربری، مخارجباربری

مترادف و متضاد

باربری (اسم)
freight, freightage, porterage

حمالی (اسم)
porterage

مخارج باربری (اسم)
porterage

جملات نمونه

1. Very obvious, the goods damage because the stupid porterage result in of, pleasing toward insurance company to put forward the claim.
[ترجمه ترگمان]واضح است که اجناس به این دلیل آسیب دیده اند که نتیجه احمقانه porterage به نفع شرکت بیمه است تا این ادعا را مطرح کند
[ترجمه گوگل]بسیار واضح است که کالا به دلیل تحویل ناامن ناشی از آن، باعث خوشحالی به سمت شرکت بیمه شده است تا ادعا را مطرح کند

2. Machine part main constitute no man porterage car of bodywork with drive organization.
[ترجمه ترگمان]ماشین بخش اصلی ماشین هیچ مردی با ماشین سواری را تشکیل نمی دهد
[ترجمه گوگل]بخش اصلی ماشین هیچ مردی ماشین حمل و نقل بدنه با ساختار درایو را تشکیل نمی دهد

3. Overheads were an estimate based on floor space and include heating, lighting, and porterage.
[ترجمه ترگمان]overheads یک تخمین براساس فضای کف و شامل گرمایش، روشنایی و porterage بودند
[ترجمه گوگل]سربارها برآورد شده بر اساس فضای طبقه بوده و شامل گرمایش، نورپردازی و حمل و نقل می شوند

4. The porter pays for his children's education fees with porterage.
[ترجمه ترگمان]دربان هزینه های تحصیلی فرزندان خود را با porterage پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]حمل و نقل برای هزینه های تحصیلات فرزندان خود را با حمل و نقل پرداخت می کند

5. The cabinet body bottom has the mat feet, protecting the cabinet body while placing or moving be free from damage, the convenience uses the fork car porterage.
[ترجمه ترگمان]در قسمت پایین بدن یک تشک قرار دارد که از بدنه کابینه محافظت می کند در حالی که قرار دادن یا انتقال از آسیب آزاد است، راحتی از ماشین چنگال سازی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کف بدن کابینت دارای پایه مات است، حفاظت از بدن کابینت در هنگام قرار دادن یا جابجایی بدون آسیب رساندن، راحتی استفاده از حمل و نقل چنگال خودرو است

6. The basket being large and heavy, Car had placed it for convenience of porterage on the top of her head, where it rode on in jeopardized balance as she walked with arms akimbo.
[ترجمه ترگمان]سبد بزرگ و سنگین بود و آن را برای تسهیلات حمل حمل و نقل در بالای سرش گذاشته بود و در حالی که با دست ها به کمر زده بود، تعادل حمل و نقل را به خطر انداخته بود
[ترجمه گوگل]سبد خرید بزرگ و سنگین، اتومبیل آن را برای راحتی حمل و نقل در بالای سر خود قرار داده بود، جایی که آن را در تعادل خطرناک در حالی که او با آغوش آیموبه راه می رفت

7. The camp of SpecialiZed:Every kind of Alive spirit round, ten thousand direction feet round, And the porterage equipments, godown car, safety belt, bottle gourd. . . etc. hardware tool.
[ترجمه ترگمان]کمپ of: هر نوع روح زنده، ده هزار قدم به دور، و تجهیزات porterage، خودرو godown، کمربند ایمنی، بطری bottle و غیره
[ترجمه گوگل]اردوگاه SpecialiZed هر نوع روح زنده روح، ده هزار جهت فوت پا، و وسایل حمل و نقل، ماشین خداحافظ، کمربند ایمنی، بطری کدو تنبل ابزار سخت افزاری دیگر


کلمات دیگر: