کلمه جو
صفحه اصلی

conoid


معنی : مخروطی شکل، شبه مخروطی
معانی دیگر : مخروطی، مخروط شکل، مخروطسان، conoidal : هن

انگلیسی به فارسی

( conoidal =) (هندسه) شبه‌مخروطی، مخروطی‌شکل


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: cone-shaped.
اسم ( noun )
مشتقات: conoidal (adj.), conoidally (adv.)
(1) تعریف: in geometry, a solid formed by the revolution of a conic section around its axis.

(2) تعریف: a cone-shaped solid.

• conical item, thing with the shape of a cone
cone-shaped

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مخروط گون، شبیه مخروط، شبه مخروط

مترادف و متضاد

مخروطی شکل (اسم)
conoid

شبه مخروطی (صفت)
conoid

پیشنهاد کاربران

conoid ( ریاضی )
واژه مصوب: مخروط وار
تعریف: رویة حاصل از اجتماع همة خط های مستقیم موازی با صفحه ای مفروض که خطی مفروض و خمی مفروض را قطع می کند


کلمات دیگر: