1. After protracted negotiations, Ogden got the deal he wanted.
[ترجمه ترگمان]پس از مذاکرات طولانی، اگدن قرارداد را امضا کرد
[ترجمه گوگل]اوگدن بعد از مذاکرات طولانی، معامله ای را که او خواست
2. Let's not protract the debate any further.
[ترجمه فرنگیس قاسمی راد] بیا این بحث را بیشتر از این کش ندهیم.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید بحث را ادامه ندهیم
[ترجمه گوگل]بیایید بحث بیشتر را تحمل نکنیم
3. The mandible is protracted and retracted in chewing.
[ترجمه ترگمان]فک به درازا کشیده و در حال جویدن است
[ترجمه گوگل]ماندبلی طولانی است و در جویدن رانده شده است
4. We won victory through protracted struggle.
[ترجمه ترگمان]ما پیروزی را از طریق مبارزات طولانی به دست آوردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق مبارزات طولانی پیروز شدیم
5. The war was protracted for four years.
[ترجمه ترگمان]جنگ چهار سال طول کشید
[ترجمه گوگل]جنگ چهار سال طول کشید
6. I have no desire to protract the process.
[ترجمه ترگمان]من هیچ علاقه ای به این کار ندارم
[ترجمه گوگل]من تمایل ندارم این پروسه را تحمل کنم
7. The struggle would be bitter and protracted.
[ترجمه ترگمان]مبارزه طولانی و طولانی می شد
[ترجمه گوگل]مبارزه تلخ و طولانی خواهد بود
8. It would take another protracted court action and many years of protest before the Front finally wound down.
[ترجمه ترگمان]این کار یک اقدام دادگاه طولانی دیگر و سال ها اعتراض قبل از این که جبهه به پایان برسد را به همراه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]این دیگر اقدام دادگاهی طولانیمدت است و سالها طولانی است که اعتراضات قبل از جبهه پایان می یابند
9. Contains war carnage, profanity and protracted suffering.
[ترجمه ترگمان]کشتار جنگی، کشتار و کشتار طولانی
[ترجمه گوگل]شامل قتل عام جنگ، غبطه خوردن و رنج طولانی مدت است
10. There were protracted delays in their trial until they appeared before a magistrate in Liverpool on February 9 last year.
[ترجمه ترگمان]در محاکمه آن ها چندین بار به تاخیر افتاد تا اینکه در ۹ فوریه سال گذشته در محضر یک قاضی در لیورپول ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در محاکمه آنها تاخیرهای طولانی وجود داشت تا زمانی که آنها در 9 فوریه سال گذشته در یک دادگاه در لیورپول ظاهر شدند
11. What was looming was the protracted constitutional wrangle over Lloyd-George's budget and the House of Lords.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در شرف وقوع بود، نزاع طولانی قانون اساسی بر سر بودجه لو ید و مجلس اعیان بود
[ترجمه گوگل]چالش های بزرگی بود که از نظر قانون اساسی بودجه بودجه لوید جورج و مجلس لرد ها بود
12. It can help avoid expensive and protracted litigation.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به اجتناب از اقامه دعوی پرهزینه و طولانی کمک کند
[ترجمه گوگل]این می تواند به جلوگیری از داد و ستد گران و طولانی مدت کمک کند
13. Factors like this made the leasing process a protracted and convoluted business in which potential tenants came and went.
[ترجمه ترگمان]عواملی مثل این، فرآیند اجاره یک کسب وکار طولانی و پیچیده را تشکیل می دادند که در آن مستاجران احتمالی می آمدند و می رفتند
[ترجمه گوگل]عواملی مانند این فرایند اجاره دادن یک کسب و کار طولانی و پیچیده بود که در آن مستاجران بالقوه آمد و رفت
14. If the target time is protracted the operative may have difficulty in pacing and measuring output, and lose enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]اگر زمان هدف طولانی باشد، عامل می تواند در گام زدن و اندازه گیری خروجی و از دست دادن شور و شوق دچار مشکل باشد
[ترجمه گوگل]اگر مدت زمان هدف طولانی باشد، ممکن است عملگر در پیمودن و اندازه گیری خروجی مشکل داشته باشد و شور و اشتیاق را از دست بدهد