کلمه جو
صفحه اصلی

irrelevance


معنی : نا مربوطی، بی ربطی، نا مناسبی
معانی دیگر : irrelevancy بی ربطی

انگلیسی به فارسی

( irrelevancy ) بی ربطی، نا مربوطی، نامناسبی


بی ربط بودن، بی ربطی، نا مربوطی، نا مناسبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: irrelevancy (n.)
(1) تعریف: the quality or condition of not being related or connected to the matter or situation at hand.

(2) تعریف: an irrelevant thing or action.

• lack of relevancy; something irrelevant
the irrelevance of something is the fact that it is not connected with what you are talking about or dealing with, and is therefore not important.

مترادف و متضاد

نا مربوطی (اسم)
absurdity, irrelevance, irrelevancy

بی ربطی (اسم)
impertinence, irrelevance, irrelevancy

نا مناسبی (اسم)
irrelevance, infelicity, inconvenience, impolicy, inadequacy

irrelevancy


Synonyms: immateriality, inapplicability, impertinence, remoteness, unrelatedness, inappositeness, inappropriateness, incongruity, inconsistency, insignificance, triviality


جملات نمونه

1. His idea was rejected as an irrelevance.
[ترجمه ترگمان]این ایده به عنوان یک irrelevance نامناسب رد شد
[ترجمه گوگل]ایده او به عنوان بی ربطی رد شد

2. Sympathy is an irrelevance - we need practical help.
[ترجمه ترگمان]همدردی، نامناسب است - ما به کمک عملی نیاز داریم
[ترجمه گوگل]همدردی بی ربط است - ما نیاز به کمک عملی داریم

3. Many of these problems may simply fade into irrelevance when the new rules come into force.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این مشکلات ممکن است به سادگی در زمانی که قوانین جدید به زور وارد می شوند از بین برود
[ترجمه گوگل]بسیاری از این مشکلات ممکن است به سادگی در زمانی که قوانین جدید به اجرا در می آیند، بی توجهی کنند

4. The Patriotic Front has been a political irrelevance.
[ترجمه ترگمان]جبهه میهن پرستان a سیاسی شده است
[ترجمه گوگل]جبهه میهن پرستان بی ربط سیاسی بوده است

5. The presidency is beginning to appear a political irrelevance.
[ترجمه ترگمان]ریاست جمهوری در حال حاضر از نظر سیاسی نامناسب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ریاست جمهوری در حال ظهور یک بی ربط سیاسی است

6. Rawls's critics argue that this attests to the irrelevance of his ideas.
[ترجمه ترگمان]منتقدان Rawls استدلال می کنند که این موید نامناسب بودن عقاید او است
[ترجمه گوگل]منتقدان راولس استدلال می کنند که این امر به بی توجهی ایده های او نشان می دهد

7. So, the political irrelevance of our subjects did not diminish our desperation.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نامناسب بودن سیاسی سوژه های ما، ناامیدی ما را تضعیف نکرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، بی توجهی سیاسی از موضوعات ما، ناامیدی ما را کاهش نمی دهد

8. Age is an irrelevance for most jobs.
[ترجمه ترگمان]سن برای اغلب مشاغل نامناسب است
[ترجمه گوگل]سن اکثر مشاغل نامناسب است

9. Schooling was seen by many parents as an irrelevance at best; at worst as a downright intrusion.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، پدر و مادر بسیاری از پدر و مادر را می دیدند که از همه بدتر و بدتر از آن بود که مزاحم آن ها شده باشند
[ترجمه گوگل]والدین بسیاری از والدین به عنوان بی ربط در بهترین حالت دیده می شوند؛ در بدترین حالت به عنوان یک نفوذ درست

10. The irrelevance of such an attitude is obvious.
[ترجمه ترگمان]این طرز برخورد نامناسب است
[ترجمه گوگل]بی توجهی چنین نگرشی واضح است

11. This problem also explains the near - total irrelevance of the United Nations General Assembly.
[ترجمه ترگمان]این مشکل همچنین the نامناسب مجمع عمومی سازمان ملل را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]این مشکل همچنین بی توجهی نزدیک به مجمع عمومی سازمان ملل متحد را توضیح می دهد

12. the irrelevance of the curriculum to children's daily life.
[ترجمه ترگمان]نامناسب بودن برنامه تحصیلی برای زندگی روزمره کودکان
[ترجمه گوگل]بی توجهی برنامه درسی به زندگی روزمره کودکان

13. Missile defence has a political momentum that makes a supposedly awkward question such as whether it really works pale almost into irrelevance.
[ترجمه ترگمان]دفاع موشکی یک حرکت سیاسی دارد که باعث می شود یک سوال عجیب و غریب از جمله این باشد که آیا واقعا نامناسب است یا نامناسب
[ترجمه گوگل]دفاع موشکی دارای یک حرکت سیاسی است که باعث می شود که یک سوال ناخوشایند مانند اینکه آیا واقعا این کار تقریبا بی ربط است یا خیر

14. Your tutor may be generous to a fault but can not reward irrelevance or peripheral knowledge display.
[ترجمه ترگمان]مربی شما ممکن است نسبت به یک خطا سخاوتمندانه رفتار کند، اما نمی تواند نامناسب باشد و یا نمایش دانش محیطی را به نمایش بگذارد
[ترجمه گوگل]معلم شما ممکن است به اشتباه سخاوتمندانه باشد اما نمیتواند بی ربط بودن یا نمایش دانش محیطی را پاداش دهد

پیشنهاد کاربران

ناهمخوانی

بی اهمیت بودن در موقعیت خاص


کلمات دیگر: