برابر، مساوی
bracketed
برابر، مساوی
انگلیسی به فارسی
برابر، مساوی
براکت، هلال یا دوبند گذاشتن
انگلیسی به انگلیسی
• a bracketed word, expression, or sentence has brackets written around it.
جملات نمونه
1. a bracketed question mark
نشان پرسشی که در میان دو کروشه قرار گرفته
2. the names of amir kabir and nasser-e-din shah are bracketed in history
نام های امیرکبیر و ناصرالدین شاه در تاریخ به هم مربوط هستند (با هم تداعی می شوند).
پیشنهاد کاربران
داخل پرانتز، پرانتزشده
bracketed text added : متن داخل پرانتز اضافه شده است
bracketed text added : متن داخل پرانتز اضافه شده است
مشمول بودن
کلمات دیگر: