1. the squawk of a parrot
غرغر طوطی
2. the squawk of car horns
صدای بق بق بوق ماشین ها
3. The hen gave a squawk when it saw the cat.
[ترجمه قانعی] آن مرغ به محض دیدن گربه جیغ بلندی سرداد
[ترجمه ترگمان]وقتی گربه را دید، مرغ جیغ کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که گربه را دیدم، مرغ سرخ کرد
4. The bird gave a startled squawk.
[ترجمه قانعی] آن پرنده نوای از روی وحشت سرداد.
[ترجمه ترگمان]پرنده جیغ کوتاهی کشید
[ترجمه گوگل]این پرنده به زحمت خیره شد
5. It made a noise, just a squawk, coming open; he closed it silently behind him.
[ترجمه ترگمان]صدا بلند شد، فقط صدای جیغ بلند شد و در را بی صدا پشت سرش بست
[ترجمه گوگل]این یک سر و صدا، فقط یک خنده، که باز می شود؛ او آن را به سکوت پشت سرش بست
6. He gave a strangulated squawk.
[ترجمه ترگمان]او جیغ کوتاهی کشید
[ترجمه گوگل]او یک زخم محکم زد
7. The parakeet began to squawk when I walked in.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شدم، طوطی شروع به جیغ زدن کرد
[ترجمه گوگل]پاراگراف شروع به خجالت زدن کرد وقتی که وارد شدم
8. The hen squawk when It'saw the cat.
[ترجمه قانعی] آن مرغ وقتی متوجه گربه شد به شدت شروع به قدقد کرد.
[ترجمه ترگمان]وقتی گربه را دید قد بلند کرد
[ترجمه گوگل]گربه مرغ هنگامی که گربه را می بیند
9. They all seemed to 5 squawk at me.
[ترجمه قانعی] به نظر م صدای جیغ و داد ۵ موجود به گوشم رسید.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که همه آن ها به من قد قد می دهند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید 5 نفر به من خیره شده بودند
10. The hen gave a squawk when It'saw the cat.
[ترجمه قانعی] اون مرغ وقتی متوجه گربه شد ، به شدت شروع به قدقد کرد.
[ترجمه ترگمان]وقتی گربه را دید، مرغ جیغ کشید
[ترجمه گوگل]گربه وقتی که گربه را می بیند، مرغ را سوزاند
11. IN what may come to be the definitive line about our current economic crisis, Warren Buffett said on the CNBC program "Squawk Box" this month that the United States economy has "fallen off a cliff. "
[ترجمه ترگمان]\"وارن بافت\" در برنامه \"Squawk Box\" در برنامه \"Squawk Box\" در این ماه گفت که اقتصاد ایالات متحده از یک صخره سقوط کرده است
[ترجمه گوگل]وارن بافت در این ماه می گوید که اقتصاد ایالات متحده 'از یک صخره افتاده است ' '
12. She gave a loud squawk when the water was poured on her.
[ترجمه ترگمان]وقتی آب روی او می ریخت جیغ بلندی کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب بر روی او ریخته شد، صدای تند و تندش را بلند کرد
13. A raspy voice came over the squawk box announcing the arrival of what we had been waiting for.
[ترجمه ترگمان]صدای خر خری به گوش رسید که به محض ورود آنچه منتظرش بودیم رسید
[ترجمه گوگل]یک صدای خشن بر روی جعبه خلبان آمد و اعلام کرد که چه چیزی منتظر بوده است
14. She awoke to the squawk of chickens.
[ترجمه قانعی] اون دختره با سر و صدای ناهنجار جوجه ها از خواب ناز پرید.
[ترجمه ترگمان]او به ناله جوجه ها از خواب پرید
[ترجمه گوگل]او به خروس جوجه ها بیدار شد
15. At once we hear the drums and the squawk of trumpets.
[ترجمه ترگمان]به محض شنیدن صدای طبل ها و صدای trumpets
[ترجمه گوگل]در یک بار ما درام و صدای ترومپت را می شنویم