کلمه جو
صفحه اصلی

weaker

انگلیسی به فارسی

ضعیف تر، ضعیف، ناتوان، سست، کم دوام، لاغر، کم زور، بی حال، عاجز، کم بنیه، کمرو، چیز ابکی


انگلیسی به انگلیسی

• most weak

جملات نمونه

1. i suppose many are weaker than you are . . .
گرفتم زتو ناتوان تر بسی ست . . .

2. a powerful radio station blankets a weaker one
یک ایستگاه رادیویی قوی ایستگاه ضعیف تر را خنثی می کند.

3. The stronger man dominates the weaker.
[ترجمه ترگمان]مرد قوی تر بر افراد ضعیف تر تسلط دارد
[ترجمه گوگل]مرد قوی تر از ضعیف تر است

4. Day by day he became weaker.
[ترجمه ترگمان]روز به روز ضعیف تر می شد
[ترجمه گوگل]روز به روز ضعیفتر شد

5. It's wise to assign special exercises to the weaker students.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه است که تمرین های ویژه ای را به دانشجویان ضعیف تر محول کنید
[ترجمه گوگل]عاقلانه است که تمرینات ویژه ای را برای دانش آموزان ضعیف تر اختصاص دهید

6. A weaker man would have buckled under the pressure.
[ترجمه ترگمان]یک مرد ضعیف تر از زیر فشار زین خم می شد
[ترجمه گوگل]یک مرد ضعیف تحت فشار قرار گرفت

7. Stronger animals prey on weaker ones.
[ترجمه ترگمان]قوی تر کردن حیوانات نسبت به حیوانات ضعیف تر
[ترجمه گوگل]حیوانات قوی تر از آنهایی که ضعیف تر شکار می کنند

8. The patient grew weaker every day.
[ترجمه ترگمان]بیمار هر روز ضعیف تر می شد
[ترجمه گوگل]بیمار هر روز ضعیف تر شد

9. A weaker person would have buckled under the weight of criticism.
[ترجمه ترگمان]یک فرد ضعیف تر از زیر بار انتقاد خم می شد
[ترجمه گوگل]یک فرد ضعیف تحت بار انتقاد قرار می گیرد

10. Family ties are weaker if you move a long way away.
[ترجمه ترگمان]اگه یه راه طولانی رو دور بزنی، روابط خانوادگی ضعیف تر شده
[ترجمه گوگل]اگر فاصله زیادی داشته باشید، روابط خانوادگی ضعیف تر می شود

11. The new conductor started by weeding out the weaker players in the orchestra.
[ترجمه ترگمان]راهنمای جدید با وجین کردن بازیگران ضعیف تر در ارکستر، شروع به نواختن کرد
[ترجمه گوگل]هادی جدید با اصلاح کردن بازیکنان ضعیف ارکستر شروع به کار کرد

12. The old man's voice was measurably weaker than the last time they'd talked.
[ترجمه ترگمان]صدای پیرمرد ضعیف تر از آخرین باری بود که حرف می زدند
[ترجمه گوگل]صدای پیرمرد ضعیف تر از گذشته بود

13. On the money markets the dollar was weaker against European currencies.
[ترجمه ترگمان]در بازارهای پول، دلار نسبت به ارزه ای اروپایی ضعیف تر بود
[ترجمه گوگل]در بازار پول، دلار نسبت به ارزهای اروپایی ضعیف تر بود

14. We must support our weaker brethren.
[ترجمه ترگمان]ما باید از برادران ضعیف تر حمایت کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از برادران ضعیف ما حمایت کنیم

15. Marxism has never been weaker as a political creed .
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم هرگز به عنوان یک عقیده سیاسی ضعیف تر نبوده است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم به عنوان یک اعتقاد سیاسی هرگز ضعیف تر نبوده است

پیشنهاد کاربران

سست تر

a time when an economy or industry is weaker than normal

کم مقاومت، کم بنیه، ضعیف

پایین، کاهش

ضعیف تر


کلمات دیگر: