کلمه جو
صفحه اصلی

reenactment


تصویب مجدد قانون، اجرا یا نمایش مجدد

انگلیسی به فارسی

تصویب مجدد قانون، اجرا یا نمایش مجدد


مجوز مجدد، اجرا یا نمایش مجدد، تصویب مجدد قانون


انگلیسی به انگلیسی

• acting out of a scene or event that took place in the past

دیکشنری تخصصی

[سینما] بازسازی

جملات نمونه

1. It is a form of reenactment of repressed memories, a kind of photo-theatre, or psychic realism.
[ترجمه ترگمان]این نوعی از reenactment از خاطرات سرکوب شده، نوعی نمایش تصویری، یا رئالیسم روحی است
[ترجمه گوگل]این نوع از تجدید خاطرات سرکوب شده، نوعی عکس تئاتر، یا واقع گرایی روحی است

2. So too, is re-enactment in a historical setting.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تصویب مجدد در یک تنظیمات تاریخی است
[ترجمه گوگل]بنابراین، مجددا تصویب در یک محیط تاریخی است

3. The show uses video surveillance footage, interviews and re-enactments to focus on lamebrain criminal acts.
[ترجمه ترگمان]این نمایش از فیلم برداری ویدیویی، مصاحبه ها و re برای تمرکز بر فعالیت های تبهکارانه تقلیدی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این نمایش با استفاده از فیلم های نظارت تصویری، مصاحبه ها و مجوز های جدید برای تمرکز بر فعالیت های جنایی لایمبرین استفاده می کند

4. The report also criticised the current boom in real-life crime re-enactments, which again tend to concentrate on the most violent crimes.
[ترجمه ترگمان]این گزارش همچنین از جهش فعلی در پرونده های جنایت در زندگی واقعی انتقاد کرد که بار دیگر متمایل به تمرکز بر روی شدیدترین جنایات است
[ترجمه گوگل]این گزارش همچنین از رونق فعلی مجدد قانون مجازات جرم و جنایت، که مجددا بر جنایات خشونت آمیز تمرکز دارد، انتقاد کرد

5. The re-enactment with a water bottle celebrated the goal that defeated the auld enemy.
[ترجمه ترگمان]تصویب مجدد با یک بطری آب، هدفی را جشن گرفت که دشمن auld را شکست داد
[ترجمه گوگل]تصویب مجدد با یک بطری آب اهدافی را که دشمن آستانه را شکست داد، اهدا کرد

6. A group of Civil War enthusiasts in that state has canceled a re-enactment rather than allow a woman to participate.
[ترجمه ترگمان]گروهی از علاقمندان به جنگ داخلی در آن کشور به جای اینکه به یک زن اجازه شرکت در آن را بدهند، تصویب مجدد را لغو کرده اند
[ترجمه گوگل]گروهی از علاقه مندان به جنگ داخلی در آن کشور مجددا مجازات را لغو کرده و اجازه ندهند تا یک زن به آن مشارکت کند

7. The free event includes educational tours, guided programs, living history re-enactments and exhibits galore.
[ترجمه ترگمان]این رویداد آزاد شامل تورهای آموزشی، برنامه های هدایت شده، تاریخچه زندگی و enactments فراوان است
[ترجمه گوگل]این رویداد رایگان شامل تورهای آموزشی، برنامه های هدایت شده، قوانین زندگی مجدد زندگی و نمایشگاه ها می باشد

8. However, during a reenactment of the crime, Kozakura proved that the hole someone made in the door was way too small for her and her impressive 44-inch chest to crawl through.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Kozakura در حین ارتکاب جرم ثابت کرد که سوراخی که یک نفر در این در ایجاد کرده بود برای او بسیار کوچک بود و سینه ۴۴ ۴۴ اینچی او برای خزیدن به درون آن بود
[ترجمه گوگل]با این حال، کوزاکورا در هنگام بازجویی از این جرم ثابت کرد که سوراخ کسی که در درب ساخته شده بود، برای او و قفسه سینه قابل توجهی که 44 اینچ آن بود، خالی بود

9. Through his photographic reenactment of history, though his return to the historical stage, his footsteps touch on our memories, stimulating our consideration of reality.
[ترجمه ترگمان]با اینکه بازگشت او به صحنه تاریخی، هر چند که بازگشت او به صحنه تاریخی، گام هایش در خاطرات ما تاثیر گذار بود، توجه ما را به واقعیت تحریک می کرد
[ترجمه گوگل]از طریق تجدید تاریخ عکاسی از تاریخ، هرچند بازگشت او به مرحله تاریخی، مراحلش بر خاطرات ما تأثیر می گذارد، و ما را از واقعیت تحریک می کند

10. Today, his new series, Reenactment, represents a complete break-away from the restraints of traditional documentary photography, embracing photography and performance art in one body of work.
[ترجمه ترگمان]امروز، مجموعه جدید او، Reenactment، بیانگر جدایی کامل از محدودیت های عکاسی مستند سنتی، شامل عکاسی و هنر نمایشی در یک بدنه کار است
[ترجمه گوگل]امروزه سری جدید خود، Reenactment، یک نمایش کامل از محدودیت های عکاسی مستند سنتی، عکاسی و نمایش هنری را در یک جلسه کار نشان می دهد

11. History as reenactment of past experience.
[ترجمه ترگمان]تاریخ به عنوان reenactment از تجربیات گذشته
[ترجمه گوگل]تاریخ به عنوان تجدید تجربه گذشته

12. If a reenactment and a magical working are planned, the reenactment is performed first, followed by the magical working.
[ترجمه ترگمان]اگر یک reenactment و یک کار جادویی برنامه ریزی شده، reenactment ابتدا انجام می شود و پس از آن جادویی کار می کند
[ترجمه گوگل]اگر مجددا مجوز و کار جادویی برنامه ریزی شده باشند، مجددا مجددا اجرا می شود و سپس کار جادویی انجام می شود

13. In a reenactment scene, the markets of ancient Angkor's opened everyday and were being visited exclusively by women.
[ترجمه ترگمان]در یک صحنه reenactment، بازارهای (انگکور)باستانی هر روز افتتاح و به طور انحصاری توسط زنان مورد بازدید قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]در یک صحنه مجدد، بازار آنگکور باستان روز به روز باز می شود و تنها توسط زنان بازدید می شود

14. I need to build a reenactment of that whole soul weighing business. Find me the statuettes of the four Gods and place them correctly on my casket!
[ترجمه ترگمان]من نیاز دارم که بازسازی کل این کار روح رو بازسازی کنم مجسمه کوچک چهار خدایان را برایم پیدا کنید و تابوت را درست روی تابوت من بگذارید!
[ترجمه گوگل]من باید مجددا از این کل تجارت روحانی بسازم مراسم خاکسپاری چهار خدایان را پیدا کنید و آنها را به طور صحیح در جعبه من قرار دهید!

پیشنهاد کاربران

بازآفرینی مجدد، احرا یا نمایش دوباره
Re - enacment of the crime

بازآفرینی تجربه

ایفای مجدد یک نقش، اجرای مجدد یک نمایش


کلمات دیگر: