1. organ music
موسیقی ارگ
2. pipe organ
ارگ استوانه دار
3. the organ resounded through the church
ارگ در کلیسا طنین انداز شد.
4. a medial organ
اندام میان تنی
5. another vital organ is the heart
یک اندام حیاتی دیگر قلب است.
6. mehri presided at the organ
مهری نواختن ارگ را به عهده داشت.
7. to practice on the organ
ارگ تمرین کردن
8. the skin as a libidinized organ
پوست بدن بعنوان یک اندام شهوانی (جنسی)
9. the stomach is a digestive organ
معده یک اندام گوارشی است.
10. this newspaper is the official organ of the communist party
این روزنامه سخنگوی رسمی حزب کمونیست است.
11. the amputee's illusion of a phantom organ
تصور وجود اندام بریده شده توسط فردی که اندام او را بریده اند
12. to voice the pipes of an organ
لوله های ارگ را تنظیم کردن
13. a new set of bellows for the organ
یک دسته دم نو برای ارگ
14. we could hear the strains of church organ
آهنگ ارگ کلیسا را می شنیدیم.
15. There was the muffled sound of organ practice coming from the chapel.
[ترجمه ترگمان]صدای خفه ای به گوش رسید که از نمازخانه بیرون می آمد
[ترجمه گوگل]صدای خفه ای از عمل ارگان که از کلیسا آمده بود، وجود داشت
16. Parliament is an organ of government.
[ترجمه ترگمان]پارلمان عضو دولت است
[ترجمه گوگل]مجلس یک سازمان دولتی است
17. In a stroke of luck, a suitable organ donor became available.
[ترجمه ترگمان]در اثر خوش شانسی، یک اهدا کننده عضو مناسب در دسترس قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در یک ضربه شانس، یک عضو ارشد مناسب در دسترس قرار گرفت
18. He playea quite well on the mouth - organ.
[ترجمه ترگمان] اون توی دهن آدم خیلی خوب کار میکنه
[ترجمه گوگل]او playea کاملا در دهان - ارگ
19. This paper is the official organ of the Socialist Party.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عضو رسمی حزب سوسیالیست است
[ترجمه گوگل]این مقاله ارگان رسمی حزب سوسیالیست است
20. There's an interesting organ in the village church.
[ترجمه ترگمان]یک عضو جالب در کلیسای دهکده است
[ترجمه گوگل]یک عضو جالب در کلیسای روستا وجود دارد
21. The surgeon removed the infected organ.
[ترجمه ترگمان]جراح اندام بیمار را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]جراح ارگان آلوده را برداشت
22. He plays the organ in church.
[ترجمه ترگمان]او ارگ را در کلیسا بازی می کند
[ترجمه گوگل]او نقش ارگان در کلیسا را بازی می کند
23. The well-known singer was accompanied at the electronic organ by his school teacher.
[ترجمه ترگمان]این خواننده معروف، توسط معلم مدرسه خود، با ارگ الکترونیک همراه بود
[ترجمه گوگل]خواننده شناخته شده توسط ارباب الکترونیکی توسط معلم مدرسه او همراه بود