کلمه جو
صفحه اصلی

perforation


معنی : سفت، سوراخ، ایجاد سوراخ، لبه کنگرهیی مثل تمبرپست، عمل سوراخ کردن
معانی دیگر : سوراخ شدگی، آژیدگی، سفتگی، پرفراژ، عمل سورا  کردن

انگلیسی به فارسی

ایجاد سوراخ، لبه کنگره‌ای مثل تمبر پست، آژدار


سوراخ، عمل سوراخ کردن


سوراخ کردن، سوراخ، ایجاد سوراخ، لبه کنگرهیی مثل تمبرپست، عمل سوراخ کردن، سفت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hole or series of small holes, esp. such as is made to cause paper, stamps, or the like to tear more easily.
مشابه: puncture

(2) تعریف: the act of perforating, or the condition of being perforated.
مشابه: boring, puncture

• puncturing, making holes

دیکشنری تخصصی

[سینما] سوراخ حاشیه فیلم - سوراخک
[زمین شناسی] سوراخ،روزنه سوراخ کردن بخشی از لوله جداری یک چاه (در قسمتی که در مقابل ناحیه نفت یا گازدار قرار گرفته است) به منظور فراهم شدن امکان ورود نفت یا گاز به درون چاه.
[پلیمر] مشبک سازی، سوراخ کاری

مترادف و متضاد

سفت (اسم)
shoulder, hole, perforation, needle's eye

سوراخ (اسم)
outage, aperture, orifice, hole, opening, perforation, puncture, bore, cave, leak, cavity, columbarium, pigeonhole, eyelet, mesh, foramen, peck, tap hole

ایجاد سوراخ (اسم)
perforation

لبه کنگره ای مثل تمبر پستی (اسم)
perforation

عمل سوراخ کردن (اسم)
perforation, transfixion

جملات نمونه

1. He made a small perforation in the lining of the tube.
[ترجمه ترگمان]حفره کوچکی در آستر لوله ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او یک سوراخ کوچک را در پوشش لوله گذاشت

2. Excessive pressure can lead to perforation of the stomach wall.
[ترجمه ترگمان]فشار بیش از حد می تواند منجر به سوراخ شدن دیواره شکم شود
[ترجمه گوگل]فشار بیش از حد می تواند منجر به سوراخ شدن دیواره معده شود

3. Today she is in Pennsylvania Hospital with perforation of her stomach.
[ترجمه ترگمان]امروز او در بیمارستان پنسیلوانیا با سوراخ کردن شکم خود است
[ترجمه گوگل]امروز او در بیمارستان پنسیلوانیا با سوراخ شدن شکمش است

4. In no patient was there evidence of perforation, even in those in whom bile collections were found.
[ترجمه ترگمان]در هیچ یک از بیماران مدرکی دال بر وجود perforation وجود نداشت، حتی در کسانی که مجموعه های صفرای آن ها پیدا می شد
[ترجمه گوگل]در هیچ بیمار شواهدی از سوراخ وجود نداشت، حتی در کسانی که در مجموعه های صفرا یافت می شدند

5. The incidence of perforation in the present study is comparable with some of the earlier reports.
[ترجمه ترگمان]وقوع of در مطالعه حاضر با برخی از گزارش ها قبلی قابل مقایسه است
[ترجمه گوگل]بروز پرفوراسیون در مطالعه حاضر با برخی از گزارشهای قبلی قابل مقایسه است

6. High-pressure water jet deep-penetrating perforation technique is an emerging advanced technology for oil well stimulation and has the highly rock-cutting, breaking and cleaning capabilities.
[ترجمه ترگمان]این روش، یک تکنولوژی پیشرفته در حال ظهور برای تحریک چاه نفت است و قابلیت برش، شکستن و تمیز کردن قابلیت تمیز کردن را دارد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی پیشرفته پیشرفته برای تحریک چربی های نفتی دارای جت پر فشار عمیق نفوذی بالا و توانایی های سنگین، برش و تمیز کردن است

7. Objective:To observe the result of repairing tympanic membrane perforation with fascia temporal muscle under ear endoscope.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده نتیجه تعمیر perforation tympanic با ماهیچه زمانی تحت فشار گوش
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نتایج پرفوراسیون غشای تمپانک با عضله فیشی طولی در آندوسکوپ گوش

8. After uterine perforation the treatment schedule of mifepristone combined with misoprotol is safe and effective.
[ترجمه ترگمان]پس از uterine، برنامه درمان mifepristone ترکیب شده با misoprotol بی خطر و موثر است
[ترجمه گوگل]پس از پرفوراسیون رحم، برنامه درمان مایع فورستون همراه با میسپروتول امن و موثر است

9. Manglietia species all have scalariform perforation plates, only a few also have simple perforations.
[ترجمه ترگمان]گونه های Manglietia همه دارای scalariform سوراخ سوراخ سوراخ هستند، تنها چند تایی از آن ها سوراخ کردن های ساده ای دارند
[ترجمه گوگل]گونه های منگلتی همه دارای صفحات سوراخ اسکالاریوم هستند، فقط تعداد کمی از آنها دارای سوراخ های ساده هستند

10. Perforation of the uterus by an intrauterine contraceptive device (IUCD) is not a rare complication with this means of birth control.
[ترجمه ترگمان]perforation رحم به وسیله وسیله جلوگیری از بارداری (IUCD)یک پیچیدگی نادر با این روش کنترل تولد نیست
[ترجمه گوگل]پوسیدگی رحم با دستگاه پیشگیری از بارداری داخل رحمی (IUCD) عارضه ای نادر با این روش کنترل زایمان نیست

11. But cable long, can reduce the arcs perforation and cutting ability.
[ترجمه ترگمان]اما کابل خیلی بلند می تواند the arcs و توانایی برش را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]اما کابل طول، می تواند نفوذ قوس و قابلیت برش را کاهش دهد

12. Peptic ulcer with possible perforation and haemorrhage, pancreatitis, distension, ulcerative oesophagitis, anorexia, taste perversion and diarrhoea.
[ترجمه ترگمان]زخم peptic با perforation ممکن و haemorrhage، pancreatitis، distension، ulcerative oesophagitis، anorexia، انحراف از انحراف و اسهال
[ترجمه گوگل]زخم پپتیک با پرفوراسیون و خونریزی احتمالی، پانکراتیت، انسداد، استئوپاتیت زخمی، بی اشتهایی، پریشانی طعم و اسهال

13. Methods From 1990 to 20032 cases with stercoral perforation of colon were analyzed retrospectively. 17 Cases were diagnosed clearly before operation.
[ترجمه ترگمان]روش های از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳۲ مورد با perforation مقاوم در colon، به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت ۱۷ مورد قبل از عملیات تشخیص داده شدند
[ترجمه گوگل]روشها: از سال 1990 تا 2003، موارد با پرفوراسیون استروئیدی کولون به روش گذشته گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند 17 مورد قبل از عمل به وضوح تشخیص داده شد

14. Bowel perforation and bleeding were excluded and abdominal CT revealed splenic rupture and hemoperitoneum.
[ترجمه ترگمان]سوراخ شدن حفره و خونریزی از بین رفته و CT شکمی، گسیختگی splenic و hemoperitoneum را نشان داد
[ترجمه گوگل]پرفوراسیون روده و خونریزی از بین رفته و CT CT شکم شکستگی پلاسمایی و هموپیریتونوم را تشخیص داد

perforations made in a shoe upper for ornament or ventilation

سوراخ‌هایی که برای تزیین یا هوارسانی در رویه‌ی کفش ایجاد شده است


پیشنهاد کاربران

در پزشکی، ، گوش

مشبک کردن
ایجاد سوراخ در بدنه چاه نفت.
عملیات مشبک کاری لایه تولیدی چاه نفت.
ایجاد ارتباط میان لایه تولیدی و چاه نفت.

( نفت ) مشبک کاری


کلمات دیگر: