1. a prism decomposes light
منشور نور را تجزیه می کند.
2. a prism diffracts light
منشور نور را می شکند.
3. a prism disperses light
منشور نور را تجزیه می کند.
4. a prism resolves light
منشور نور را تجزیه می کند.
5. the dispersion of light by a prism
تجزیه ی نور توسط منشور
6. A prism decomposes sunlight into various colors.
[ترجمه ترگمان]منشور نور خورشید را به رنگ های مختلف تجزیه می کند
[ترجمه گوگل]یک منشور نور خورشید را به رنگ های مختلف تجزیه می کند
7. The light passing through a prism is dispersed into a band of colours.
[ترجمه ترگمان]نوری که از یک منشور عبور می کند به دسته ای از رنگ ها تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]نور که از طریق یک منشور عبور می کند به یک دسته از رنگ ها پراکنده می شود
8. The prelude was as iridescent as a prism in a morning room.
[ترجمه ترگمان]این مقدمه به اندازه یک منشور در یک اتاق صبح بود
[ترجمه گوگل]پیش گفتار به عنوان یک منشور در یک اتاق صبح به عنوان پر زرق و برق بود
9. The glass prism refracted the white light into the colours of the rainbow.
[ترجمه ترگمان]منشور شیشه ای نور سفید را در رنگ های رنگین کمان بازتاب می کند
[ترجمه گوگل]منشور شیشه ای نور سفید را به رنگ های رنگین کمان تبدیل کرد
10. The cross aligned prism sheets and diffuser sheets are crucial elements to control the view angle and to determine the view angle ranges of the whole BLUs.
[ترجمه ترگمان]صفحات منشور تراز شده و صفحات دیفیوزر، عناصر حیاتی برای کنترل زاویه دید و تعیین زاویه دید کل blus هستند
[ترجمه گوگل]ورق های منشوری و ورق های افشانه ای متقابل، عناصر حیاتی برای کنترل زاویه دید و تعیین محدوده زاویه دید کل BLU هستند
11. A spectrum is formed by a ray of light passing through a prism.
[ترجمه ترگمان]طیف با شعاعی از نور که از یک منشور عبور می کند شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]یک طیف توسط یک پرتو نور از طریق یک منشور شکل گرفته است
12. Light is refracted when it is passed through a prism.
[ترجمه ترگمان]نور زمانی شکسته می شود که از یک منشور عبور می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که نور از طریق یک منشور عبور می کند، نور از بین می رود
13. The south side of the suture, and the Southern Uplands accretionary prism, was less highly tectonised.
[ترجمه ترگمان]قسمت جنوبی the و منشور جنوبی Uplands به شدت tectonised شده بود
[ترجمه گوگل]جبهه ی جنوبی، و منشور نقرهای یونایتد جنوبی، به شدت تکتونیزه شده بود
14. Joe viewed the world through what at the time would have been considered a prism of realism.
[ترجمه ترگمان]جو نگاهی به جهان انداخت که در آن زمان به عنوان یک منشور واقع گرایی در نظر گرفته می شد
[ترجمه گوگل]جو از طریق آنچه که در آن زمان به عنوان منشوری واقعگرایی در نظر گرفته شده، جهان را دید