کلمه جو
صفحه اصلی

prism


معنی : منشور، بلور، شوشه، رنگهای شوشه
معانی دیگر : (هندسه) منشور، پریسم

انگلیسی به فارسی

شوشه، منشور، رنگهای شوشه، بلور


منشور، بلور، شوشه، رنگهای شوشه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a transparent, usu. glass solid with parallel ends of the same size and shape and parallelograms as sides, used to bend light so as to produce the continuous color spectrum of a rainbow.

(2) تعریف: a geometric figure of the same shape.

• piece of transparent glass or crystal with triangular bases (used to separate light into the colors of the spectrum); solid figure whose ends are equal and parallel polygons and whose faces are parallelograms (geometry)
a prism is an object made of clear glass with many straight sides and angles. when light passes through it, the light waves separate and form a rainbow.

دیکشنری تخصصی

[سینما] منشور
[عمران و معماری] منشور
[زمین شناسی] منشور - (بلورشناسی):بلوری که دارای سه، چهار، شش، هشت و یا دوازده وجه، با گوشه های متقاطع موازی است و تنها در دوانتهای محور موازی با لبه های متقاطع وجوه، باز است. - (رسوب شناسی):الف) توده رسوبی بلند، باریک، گوه ای شکل که نسبت عرض به ضخامت آن بیشتر از 5 به 1 و کمتر از 50 به 1 می باشد(کرینین،1948،ص146)؛ به عنوان مثال یک مخروط افکنه آبرفتی مجاور یک پرتگاه یا یکی از کنگلومراهای بزرگ در نگاشت زمین شناختی. این توده، شاخصه ی رسوبات کوهزایی تشکیل شده در طول دوره های تغییر شکل شدید پوسته ای می باشد، نظیر آرکوزهای موجود در گودال های گسلی.
[نساجی] منشور
[ریاضیات] منشور

مترادف و متضاد

منشور (اسم)
charter, prism

بلور (اسم)
prism, crystal, flint glass

شوشه (اسم)
prism

رنگهای شوشه (اسم)
prism

جملات نمونه

1. a prism decomposes light
منشور نور را تجزیه می کند.

2. a prism diffracts light
منشور نور را می شکند.

3. a prism disperses light
منشور نور را تجزیه می کند.

4. a prism resolves light
منشور نور را تجزیه می کند.

5. the dispersion of light by a prism
تجزیه ی نور توسط منشور

6. A prism decomposes sunlight into various colors.
[ترجمه ترگمان]منشور نور خورشید را به رنگ های مختلف تجزیه می کند
[ترجمه گوگل]یک منشور نور خورشید را به رنگ های مختلف تجزیه می کند

7. The light passing through a prism is dispersed into a band of colours.
[ترجمه ترگمان]نوری که از یک منشور عبور می کند به دسته ای از رنگ ها تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]نور که از طریق یک منشور عبور می کند به یک دسته از رنگ ها پراکنده می شود

8. The prelude was as iridescent as a prism in a morning room.
[ترجمه ترگمان]این مقدمه به اندازه یک منشور در یک اتاق صبح بود
[ترجمه گوگل]پیش گفتار به عنوان یک منشور در یک اتاق صبح به عنوان پر زرق و برق بود

9. The glass prism refracted the white light into the colours of the rainbow.
[ترجمه ترگمان]منشور شیشه ای نور سفید را در رنگ های رنگین کمان بازتاب می کند
[ترجمه گوگل]منشور شیشه ای نور سفید را به رنگ های رنگین کمان تبدیل کرد

10. The cross aligned prism sheets and diffuser sheets are crucial elements to control the view angle and to determine the view angle ranges of the whole BLUs.
[ترجمه ترگمان]صفحات منشور تراز شده و صفحات دیفیوزر، عناصر حیاتی برای کنترل زاویه دید و تعیین زاویه دید کل blus هستند
[ترجمه گوگل]ورق های منشوری و ورق های افشانه ای متقابل، عناصر حیاتی برای کنترل زاویه دید و تعیین محدوده زاویه دید کل BLU هستند

11. A spectrum is formed by a ray of light passing through a prism.
[ترجمه ترگمان]طیف با شعاعی از نور که از یک منشور عبور می کند شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]یک طیف توسط یک پرتو نور از طریق یک منشور شکل گرفته است

12. Light is refracted when it is passed through a prism.
[ترجمه ترگمان]نور زمانی شکسته می شود که از یک منشور عبور می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که نور از طریق یک منشور عبور می کند، نور از بین می رود

13. The south side of the suture, and the Southern Uplands accretionary prism, was less highly tectonised.
[ترجمه ترگمان]قسمت جنوبی the و منشور جنوبی Uplands به شدت tectonised شده بود
[ترجمه گوگل]جبهه ی جنوبی، و منشور نقرهای یونایتد جنوبی، به شدت تکتونیزه شده بود

14. Joe viewed the world through what at the time would have been considered a prism of realism.
[ترجمه ترگمان]جو نگاهی به جهان انداخت که در آن زمان به عنوان یک منشور واقع گرایی در نظر گرفته می شد
[ترجمه گوگل]جو از طریق آنچه که در آن زمان به عنوان منشوری واقعگرایی در نظر گرفته شده، جهان را دید

پیشنهاد کاربران

یعنی منشور
. . . . . رنگ از جنس نور بوده و مستقل از آن نمی باشد. تمام رنگ هایی که می بینیم، به واسطه پرتوهای نور وارده به چشم ماست. تمام اشیاء به واسطه انعکاس نور دیده می شوند و رنگ هایی را که از خود نشان می دهند، از خود شئی نبوده، بلکه از نوری است که از آن به چشم ما می رسد. . . . . . برگرفته ازپورتال یوسی


[زمین شناسی] منشور پیچیده در بسیاری از نرم تنان، به منشوری گفته می شود که از تارچه هایی تشکیل شده که از یک محور منشعب می شوند

شی ء متقارن

used figuratively to describe a way of looking at or thinking about something that causes you to see or understand it in a different way.
یعنی گاهی به صورت مجازی ( تمثیلی ) : یجورایی چشم هارا شستن و جور دیگر دیدن ! از یه منظر دیگری به چیزی نگاه کنی یا فکر کنی که باعث بشه بعد و مفهوم و منظری جدیدd از اون موضوع کسب کنی! مثال زیر از کتاب Losing the Long Game_ The False Promise of Regime Change in the Middle East by Philip H. Gordon است !

Everything was seen through the prism of what benefits would
accrue from the successful implantation of democracy in Iraq, while less
thought was given to whether that goal could be accomplished and what
might result if it was not.

امیدوارم این توضیحات برایتان مفید واقع شود
- Mojtabafa -


استعاره: منظر - زاویه دید - دریچه چشم - نقطه نظر - دیدگاه

prism ( فیزیک - اپتیک )
واژه مصوب: منشور
تعریف: یکی از اجزای نوری سه‏بَر، از جنس شیشه یا هر جسم شفاف دیگر، که نور سفید را به طولِ موج های مختلف تجزیه می‏کند یا نور تک‏رنگ را از مسیر انتشار منحرف می‏سازد


کلمات دیگر: