کلمه جو
صفحه اصلی

overexpose


(فیلم و غیره) زیادی در معرض نور قرار دادن، بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن، زیاد روشنایی دادن

انگلیسی به فارسی

بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن،زیاد نور دادن (به عکس و غیره)


overexpose، زیاد نور دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overexposes, overexposing, overexposed
(1) تعریف: to expose to too great a degree or for too long.

(2) تعریف: to allow too much light to strike a photosensitive surface such as a photographic plate or film.

• expose for too long or to too much light (photography); have excessive exposure

دیکشنری تخصصی

[سینما] بیش از حد نور دیدن فیلم

جملات نمونه

1. Don't overexpose yourself to the sun without sun - cream.
[ترجمه ترگمان]خودت رو به خورشید بدون کرم نگاه نکن
[ترجمه گوگل]خود را بدون خورشید خورشید به خورشید بیفزایید

2. And likeable Ed Byrne refreshed the memory with a routine more over-exposed than Keith Chegwin's privates.
[ترجمه ترگمان]و Ed بایرن دوست داشتنی، خاطره را با یک برنامه روتین که بیش از اندازه سربازان کیت در معرض دید قرار داشت، تجدید کرد
[ترجمه گوگل]و Ed Byrne دوست داشتنی حافظه را با حالت معمولی بیش از حد معروف از Keith Chegwin خصوصی بازسازی کرد

3. It was necessary to overexpose this positive record in order to enhance the presence of the Plankton bloom.
[ترجمه ترگمان]لازم بود که این رکورد مثبت را بیش از حد نوردهی کنید تا حضور غنچه plankton افزایش یابد
[ترجمه گوگل]لازم بود این رکورد مثبت را برای بیش از حد تعیین شده برای افزایش حضور بلوم پلانکتون ضروری بدانیم

4. Unfortunately the light was too bright and my photos were all overexposed.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه نور خیلی روشن بود و عکس ها همه قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]متاسفانه نور بیش از حد روشن بود و عکس های من بیش از حد به نظر می رسید

5. The club is careful not to let the younger players be overexposed, and rarely allows them to be interviewed.
[ترجمه ترگمان]کلوب مراقب است که اجازه ندهد بازیکنان جوان زیاد نوردهی شوند و به ندرت اجازه مصاحبه با آن ها را می دهد
[ترجمه گوگل]باشگاه دقت نکنید که بازیکنان جوان بیش از حد ظاهر شوند و به ندرت به مصاحبه آنها اجازه می دهد

6. This publicity did the girls harm as well as good - they were overexposed.
[ترجمه ترگمان]این تبلیغات باعث می شد دخترها به خوبی پیش بروند
[ترجمه گوگل]این تبلیغات دختران را آسیب رساند و همچنین خوب بود - آنها بیش از حد تحت تأثیر قرار گرفتند

7. Surely there are features of human nature other than this one overexposed and troublesome procreative pastime.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا ویژگی های طبیعت انسان دیگری غیر از این یک تفریح بیش از حد و یک سرگرمی مزاحم است
[ترجمه گوگل]مطمئنا ویژگی های طبیعت بشر غیر از این یکی از سرگرمی های پرخطر و پر دردسر است

8. We play heads-up and give what we call soft help so you don't overexpose your defense.
[ترجمه ترگمان]ما با هم سر و کله می زنیم و به چیزی که بهش میگیم نرم کمک می کنیم
[ترجمه گوگل]ما بازی داریم و آنچه را که ما با کمک نرم افزاری تماس میگیریم، به طوری که شما دفاع خود را بیش از حد نکنید

9. For a most unique and artistic shot, place your subject with thier back to the setting sun. On Manual mode, overexpose the portrait so your subject is evenly lit.
[ترجمه ترگمان]برای یک عکس بسیار منحصر به فرد و هنرمندانه، سوژه خود را به سمت خورشید در حال غروب قرار دهید در مد دستی، پرتره را بیش از حد نوردهی کنید تا سوژه شما به طور مساوی نورپردازی شود
[ترجمه گوگل]برای یک شات منحصر به فرد و هنری، موضوع خود را با پشت سر خود را به خورشید قرار دهید در حالت دستی، پرتره را بیش از حد تنظیم کنید تا موضوع شما به طور مساوی روشن باشد

10. Bolstered by an inflated sense of impulse control, we overexpose ourselves to temptation and fall prey to impulsiveness.
[ترجمه ترگمان]با حس بالای کنترل عاطفی، ما خود را بیش از حد به وسوسه تحریک می کنیم و طعمه impulsiveness می شویم
[ترجمه گوگل]با تحکیم حس کنترل نفوذ، ما خودمان را وسوسه می کنیم و سقوط می کنیم

پیشنهاد کاربران

به وفور نمایان شدن، در معرض دید قرار گرفتن something that has been played, listened or talked about too much : urban dictionary

Verb - transitive :
در رسانه های عمومی ( تلویزیون، روزنامه و . . . ) بیش از حد حضور پیدا کردن ( به طوری که تمایل مردم به سمت موضوع و در نتیجه شهرت آن موضوع کاهش پیدا کند. )

به عنوان مثال :
The famous soccer player has been overexposed by the media


کلمات دیگر: