کلمه جو
صفحه اصلی

revamp


نوسازی کردن، تعمیر اساسی کردن، نونما کردن، نوسازمان کردن، نوسامان کردن، بهسازی کردن، تجدید نظر اصلاحی کردن، (رجوع شود به: vamp بعلاوه ی re-)، تجدید سازمان، تجدید بنا، دوباره رویه انداختن، دوباره وصله یا سرهم بندی کردن، وصله پینه کردن

انگلیسی به فارسی

دوباره رویه انداختن، دوباره وصله یا سرهم بندی کردن، نو نما کردن، وصله پینه کردن


تجدید نظر، وصله پینه کردن، دوباره رویه انداختن، نو نما کردن، دوباره وصله یا سرهم بندی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: revamps, revamping, revamped
مشتقات: revamper (n.), revampment (n.)
• : تعریف: to change as if for a new beginning or direction; revise; renovate.
مشابه: renovate

• renovate, change, revise, redo
if someone revamps a system, group, or organization, they make changes to it in order to try and improve it; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[سینما] نونما کردن (وسایل دکور)

مترادف و متضاد

renovate


Synonyms: clean, do up, face-lift, make over, overhaul, recondition, refresh, refurbish, rehabilitate, remake, remodel, renew, repair, restore, resurrect, retread, revitalize, revive, spruce up, update


جملات نمونه

1. to revamp an old play
نمایشنامه ی قدیمی را نو نویسی (و امروزی) کردن

2. to revamp old cars
اتومبیل های کهنه را نوسازی کردن

3. The revamp includes replacing the old navy uniform with a crisp blue and white cotton outfit.
[ترجمه ترگمان]طرح نوسازی شامل تعویض لباس قدیمی نیروی دریایی با یک لباس آبی روشن و سفید است
[ترجمه گوگل]این اصلاحات شامل جایگزینی لباس فرم پیراهن پیراهن با لباس تنگ آبی و سفید است

4. Could your kitchen do with a revamp?
[ترجمه ترگمان]آیا آشپزخانه شما با یک نو نما این کار را می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آشپزخانه خود را با یک تجدید نظر کنید؟

5. He decided to revamp the company's provincial image.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت تصویر استانی این شرکت را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا تصویر استانی شرکت را اصلاح کند

6. Mr Kinnock said that the commission would revamp its recruitment and disciplinary procedures and set up a new audit service by May.
[ترجمه ترگمان]آقای Kinnock گفت که کمیسیون استخدام و رونده ای انضباطی خود را بهبود خواهد بخشید و تا ماه مه یک سرویس حسابرسی جدید را راه اندازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آقای Kinnock گفت که کمیسیون مجددا اقدامات استخدام و انضباطی خود را اصلاح کرده و تا ماه مه یک ممیزی جدید ایجاد می کند

7. Trafalgar said it aims to cut debt and revamp its money-losing engineering and cruise line business.
[ترجمه ترگمان]ترافالگار گفت که هدف آن کاهش بدهی ها و اصلاح مالی خود - از دست دادن مهندسی و کسب وکار خط کروز است
[ترجمه گوگل]ترافالگار گفت که قصد دارد تا بدهی ها را کاهش دهد و کسب و کار خطوط مهندسی و خطوط کروز خود را از دست بدهد

8. Colour needed a complete revamp to quieten the tones and add warmth.
[ترجمه ترگمان]رنگ به تغییر کامل نیاز داشت تا آهنگ را تغییر دهد و گرما را اضافه کند
[ترجمه گوگل]رنگ نیاز به یک revamp کامل برای quieten تن و اضافه کردن گرما

9. The department is revamp to try to improve its performance.
[ترجمه ترگمان]این بخش در حال نوسازی است تا عملکرد خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]این اداره برای بهبود عملکرد خود تلاش می کند

10. Congress is next year expected to revamp America's dysfunctional system of financial regulation.
[ترجمه ترگمان]سال آینده انتظار می رود که کنگره سیستم ناکارآمد مالی آمریکا را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]کنگره سال آینده انتظار می رود که سیستم مالی نامطلوب نظارت مالی آمریکا را اصلاح کند

11. Based on these, protective measures and proposals of revamp for water - sealed tank are put forwards.
[ترجمه ترگمان]براساس این اقدامات، اقدامات حفاظتی و طرح های نوسازی مخزن آب شده آب به جلو پرتاب می شوند
[ترجمه گوگل]بر اساس این موارد، اقدامات حفاظتی و پیشنهادات اصلاح برای مخازن آب بندی شده به جلو صورت می گیرد

12. The stunt has been staged to celebrate a revamp of their logo.
[ترجمه ترگمان]این شاهکار برای جشن بازسازی لوگو به روی صحنه رفته است
[ترجمه گوگل]شیرین کاری به منظور تجدید حیات لوگوی خود جشن گرفته شده است

13. Good results have been achieved since the revamp.
[ترجمه ترگمان]نتایج خوب از زمان بازسازی بدست آمده است
[ترجمه گوگل]نتایج خوبی از زمان بازسازی به دست آمده است

14. For the plate tower, in revamp for capacity increase the downpipe of the plates generally becomes the bottleneck, and flooding of the downpipe is liable to occur. The DJ type plates h. . .
[ترجمه ترگمان]برای برج سینی، در بهبود ظرفیت صفحات، حجم صفحات به طور کلی به bottleneck تبدیل می شود و سیلی از the در حال رخ دادن است صفحه نوع دی جی
[ترجمه گوگل]برای برج بشقاب، در افزایش ظرفیت برای افزایش ظرفیت، پرهیز از صفحات به طور کلی تنگنا می شود و ممکن است سیل نزولی ایجاد شود صفحات نوع DJ h

to revamp old cars

اتومبیل‌های کهنه را نوسازی کردن


We revamped the kitchen.

آشپزخانه را نوسازی کردیم.


to revamp an old play

نمایشنامه‌ی قدیمی را نو نویسی (و امروزی) کردن


پیشنهاد کاربران

( Informal ) دستی به سر و روی چیزی کشیدن

revamp ( مدیریت پروژه )
واژه مصوب: بازسازی
تعریف: تغییر یا بازآرایی قسمت های موجود برای بهبود عملکرد


کلمات دیگر: