کلمه جو
صفحه اصلی

seating


معنی : جا، تهیه جا، محل استقرار
معانی دیگر : ترتیب صندلی ها (در سالن و غیره)، ترتیب نشستن، نشینه بندی، پارچه ی مبلی، پارچه ی روصندلی، (مکانیک ـ معماری) پایه، زیر سازی، نشستگاه، نشیمن

انگلیسی به فارسی

جا، تهیه جا، محل استقرار، نشیمن


انگلیسی به انگلیسی

• arrangement of sitting places or chairs; act of providing with seats; fabric for upholstering seats
the seating in a place is the seats there.

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of providing or furnishing with seats.

(2) تعریف: the arrangement of seats in a hall or theater.

دیکشنری تخصصی

[سینما] ترتیب صندلیها (در تالار نمایش )

مترادف و متضاد

جا (اسم)
house, accommodation, seat, site, stead, case, lodge, place, room, space, situation, receptacle, location, station, berth, socket, sitting, emplacement, houseroom, seating, vacancy, lieu, locality, quarterage

تهیه جا (اسم)
housing, seating

محل استقرار (اسم)
seating

جملات نمونه

1. the seating arrangement
ترتیب نشستن،ترتیب صندلی ها

2. It is a downmarket eating house, seating about 60.
[ترجمه ترگمان]این خانه یک خانه غذا خوری است که حدود ۶۰ صندلی دارد
[ترجمه گوگل]این یک خانه غذا خوردن است که تقریبا 60 ساله است

3. The auditorium has comfortable seating and modern acoustics.
[ترجمه ترگمان]این تالار دارای جایگاه مناسب و آکوستیک مدرن می باشد
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات دارای صندلی راحتی و آکوستیک مدرن است

4. The seating is arranged in tiers.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها در ردیف چیده شده اند
[ترجمه گوگل]صندلی در سطوح مرتب شده است

5. The stadium has been fitted with seating for over eighty thousand spectators.
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه گنجایش بیش از هشتاد هزار تماشاچی را دارد
[ترجمه گوگل]این استادیوم برای بیش از هشتاد هزار تماشاگر در نظر گرفته شده است

6. The stadium has a seating capacity of 50 000.
[ترجمه ترگمان]این ورزشگاه گنجایش ۵۰۰۰۰ نفر تماشاچی را دارد
[ترجمه گوگل]استادیوم دارای ظرفیت صندلی 50،000 است

7. "I'm so glad to see you!" she said, seating herself between Eleanor and Marianne.
[ترجمه ترگمان]از دیدنت خیلی خوشحالم! او در حالی که بین الی نور و ماریا نه نشست، گفت:
[ترجمه گوگل]'من خیلی خوشحالم که شما را ببیند!' او گفت، صندلی خود را بین Eleanor و Marianne

8. We need to work out the seating plan for the wedding.
[ترجمه ترگمان]ما باید برنامه نشست برای عروسی را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از طرح صندلی برای عروسی استفاده کنیم

9. I've made a few minor adjustments to the seating plan.
[ترجمه ترگمان]من چند تنظیمات جزئی در برنامه نشست ایجاد کرده ام
[ترجمه گوگل]من چند تنظیم جزئی را برای برنامه صندلی انجام دادم

10. How much seating room do we have?
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن چقدر داریم؟
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمنی چقدر دارد؟

11. The car has seating for six.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ساعت شش در حال نشستن است
[ترجمه گوگل]این خودرو برای شش صندلی است

12. Do we have enough seating for the guests?
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای مهمونا جا داریم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما برای مهمانان صندلی کافی داریم؟

13. Have you worked out the seating arrangements/plan for the wedding reception?
[ترجمه ترگمان]آیا برای پذیرایی از مراسم عروسی برنامه ریزی کرده اید \/ برنامه را برنامه ریزی کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا تنظیمات صندوق / طرح برای تنظیم عروسی انجام شده است؟

14. The room had seating capacity for about 80.
[ترجمه ترگمان]اتاق گنجایش حدود ۸۰ نفر را داشت
[ترجمه گوگل]این اتاق ظرفیت صندلی برای حدود 80 سال داشت

15. The theatre has seating for about 500 people.
[ترجمه ترگمان]تئاتر حدود ۵۰۰ نفر است
[ترجمه گوگل]تئاتر تقریبا 500 نفر دارد


کلمات دیگر: