کلمه جو
صفحه اصلی

portability


معنی : سبکی، قابلیت حمل، قابلیت انتقال، قابلیت حمل و نقل یا ترابری
معانی دیگر : قابلت حمل ونقل یا ترابری

انگلیسی به فارسی

قابلیت حمل، قابلیت انتقال، سبکی


قابلت حمل ونقل یا ترابری


انگلیسی به انگلیسی

• ability to be carried, moveability, ability to be transported from one place to another

دیکشنری تخصصی

[سینما] حمل پذیری
[کامپیوتر] قابلیت حمل
[آمار] 1. انتقال پذیر 2. کاربری

مترادف و متضاد

سبکی (اسم)
frivolity, legerity, levity, flippancy, lightness, portability, nimbleness

قابلیت حمل (اسم)
portability, transportability

قابلیت انتقال (اسم)
portability

قابلیت حمل و نقل یا ترابری (اسم)
portability

جملات نمونه

1. I bought it for its portability, not its appearance.
[ترجمه ترگمان]آن را برای portability خریدم، نه ظاهر آن
[ترجمه گوگل]من آن را برای قابلیت حمل آن خریدم، نه ظاهر آن

2. When it came to choosing photographic equipment portability was as important as reliability.
[ترجمه ترگمان]زمانی که برای انتخاب قابلیت حمل تجهیزات عکاسی آمده بود، قابلیت اعتماد به اندازه قابلیت اطمینان مهم بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که به انتخاب وسایل حمل و نقل عکاسی رسید، به اندازه قابلیت اطمینان نیز مهم بود

3. The new light cover increases this model's portability.
[ترجمه ترگمان]پوشش نور جدید قابلیت حمل این مدل را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]پوشش نور جدید باعث افزایش قابلیت حمل این مدل می شود

4. Size is not the only requirement for portability - battery power is important.
[ترجمه ترگمان]اندازه فقط الزام برای قدرت حمل و انتقال نیست - قدرت باتری مهم است
[ترجمه گوگل]اندازه تنها مورد نیاز برای حمل و نقل نیست - قدرت باتری مهم است

5. In the race for portability, ergonomics takes a back seat to size and convenience.
[ترجمه ترگمان]در مسابقه برای حمل و نقل، برگشت پذیری صندلی پشتی به اندازه و راحتی دارد
[ترجمه گوگل]در مسابقه برای حمل و نقل، ارگونومی یک صندلی عقب به اندازه و راحتی می گیرد

6. Clinton repeatedly has supported the portability and access provisions.
[ترجمه ترگمان]کلینتون مکررا از قابلیت حمل و دسترسی پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]کلینتون بارها و بارها حمل و نقل و مقررات دسترسی را پشتیبانی کرده است

7. These units are very useful because of their portability, but single-lamp frontal lighting is not very flattering.
[ترجمه ترگمان]این واحدها به دلیل قابلیت حمل آن ها بسیار مفید هستند، اما نورپردازی frontal تک لامپ هم چندان خوشایند نیست
[ترجمه گوگل]این واحدها به دلیل قابلیت حمل آنها بسیار مفید هستند، اما روشنایی لامپهای تک لامپ بسیار ملایم نیست

8. This issue of number portability is considered an essential prerequisite to competition.
[ترجمه ترگمان]این مساله قابلیت حمل تعداد یک پیش نیاز اساسی برای رقابت محسوب می شود
[ترجمه گوگل]این مسئله از قابلیت حمل اعداد یک پیش شرط ضروری برای رقابت است

9. Now that the portability of the microfilm system makes it an attractive product, the unresolved controversy may resurface.
[ترجمه ترگمان]حالا که قابلیت حمل سیستم microfilm محصول را جذاب می کند، بحث حل نشده ممکن است دوباره ظاهر شود
[ترجمه گوگل]اکنون که قابل حمل بودن سیستم میکروفیلم یک محصول جذاب است، اختلافات حل نشده ممکن است دوباره روی دهد

10. Its selling point is portability: it will fit into the palm of a hand.
[ترجمه ترگمان]نقطه فروش آن قابلیت حمل و انتقال است: آن در کف دست قرار دارد
[ترجمه گوگل]نقطه فروش آن حمل و نقل است که در کف دست قرار می گیرد

11. Kipper said the big advantage is portability.
[ترجمه ترگمان]kipper گفت که مزیت بزرگ حمل و نقل است
[ترجمه گوگل]Kipper گفت، مزیت بزرگ قابل حمل بودن است

12. Portability: Since authoring tools are proprietary, your portability is limited to whatever they offer.
[ترجمه ترگمان]قابلیت حملونقل: از آنجا که ابزارهای تالیف، اختصاصی هستند، قابلیت حمل شما محدود به هر چیزی است که آن ها ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]قابلیت حمل از آنجا که ابزارهای سازنده اختصاصی هستند، قابلیت حمل شما محدود به هر چیزی است که ارائه می دهد

13. If a bailiff - hand with the portability of the old things, that life is a major blessing.
[ترجمه ترگمان]اگر یک دست مباشر با قابلیت حمل چیزهای قدیمی دست یابد، زندگی یک موهبت بزرگ است
[ترجمه گوگل]اگر یک قاضی - همراه با قابل حمل بودن چیزهای قدیمی باشد، زندگی یک برکت بزرگ است

14. They want greater speed, effectiveness and portability, and they want it now.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار سرعت، کارایی و قابلیت حمل بیشتر هستند و اکنون آن را می خواهند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند سرعت، کارآیی و قابلیت حمل بیشتر، و آنها هم اکنون می خواهند

15. The advantage of the smaller model is its greater portability.
[ترجمه ترگمان]مزیت مدل کوچک تر قابلیت حمل بیشتر آن است
[ترجمه گوگل]مزیت مدل کوچکتر قابلیت حمل بیشتر آن است

پیشنهاد کاربران

portability ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: انتقال‏پذیری
تعریف: قابلیت یک برنامۀ رایانه‏ای که اجرای آن را بر روی دو یا چند رایانۀ ناهمسان، با مشخصات متفاوت، ممکن می سازد و نتایجی همسان به دست می دهد


کلمات دیگر: