کلمه جو
صفحه اصلی

white dwarf


(نجوم - ستاره ی پرچگالی و پر حرارت ولی کوچک و کم نور) سپید ستاره ی کوچک، کوتوله سپید

انگلیسی به فارسی

(نجوم - ستاره‌ی پرچگالی و پر حرارت ولی کوچک و کم نور) سپید ستاره‌ی کوچک، کوتوله سپید


کوتوله سفید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a very dense but dim star that is approximately the same size as the earth.

• (astronomy) small and extremely dense star of high surface temperature and nearly the size of earth (it is produced when a low to medium mass star dies)

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] کوتوله ی سفید

جملات نمونه

1. One such state is called a white dwarf.
[ترجمه ترگمان]یکی از این ایالت یک کوتوله سفید نامیده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از این حالت کوتوله سفید نامیده می شود

2. A white dwarf is supported by the exclusion principle repulsion between the electrons in its matter.
[ترجمه ترگمان]یک کوتوله سفید از اصل طرد شدن بین الکترون ها در ماده خود پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]یک کوتوله سفید توسط اصل خلع سلاح انفجار بین الکترون ها در ماده آن حمایت می شود

3. We observe a large number of these white dwarf stars.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از این ستارگان سفید را می بینیم
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از این ستاره های کوتوله سفید را مشاهده می کنیم

4. You could pack a ton of White Dwarf material into an eggcup.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک تن مواد سفید سفید را به یک eggcup ببندید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک تن از مواد سفید کوتوله را به یک eggcup بسته کنید

5. That is about the size of a typical white dwarf, the remnant left behind after the death of a normal star.
[ترجمه ترگمان]این به اندازه یک کوتوله سفید معمولی است، که باقی مانده پس از مرگ یک ستاره معمولی باقی می ماند
[ترجمه گوگل]این مربوط به اندازه یک کوتوله سفید معمولی است، بقیه پس از مرگ یک ستاره عادی پشت سر گذاشته شده است

6. “A white dwarf is like a smoking cinder from a burnt-out fire, ” Williams said.
[ترجمه ترگمان]ویلیامز گفت: \" یک کوتوله سفید شبیه یک خاکستر دود شده از آتش سوخته است \"
[ترجمه گوگل]ویلیامز گفت: 'یک کوتوله سفید مانند یک نوشیدنی سیگار کشیدن از آتش سوزانده شده است '

7. The researchers suggest that there are many white dwarf stars throughout this halo.
[ترجمه ترگمان]محققان پیشنهاد می کنند که ستاره های کوتوله سفید زیادی در این هاله وجود دارد
[ترجمه گوگل]محققان پیشنهاد می کنند که تعداد زیادی ستاره کوتوله سفید در این هاله وجود دارد

8. A white dwarf star pulsates or quakes as waves of energy travel through it.
[ترجمه ترگمان]یک کوتوله سفید به عنوان امواج انرژی از درون آن عبور می کند
[ترجمه گوگل]یک ستاره کوتوله سفید، به عنوان امواج انرژی از طریق آن حرکت می کند یا به زمین می کشد

9. It may be the remains of a carbon-rich white dwarf star.
[ترجمه ترگمان]ممکن است بقایای یک ستاره کوتوله سفید غنی از کربن باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است بقایای ستاره کوتوله سفید غنی از کربن باشد

10. A white dwarf is the inert remnant of what used to be a sunlike star.
[ترجمه ترگمان]کوتوله سفید بقایای ساکن همان چیزی است که به عنوان ستاره sunlike استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کوتوله سفید، بقای بیقراری از آنچه که به عنوان یک ستاره خورشید شناخته می شود، است

11. "The sun will one day become a white dwarf star, which is why we're interested in knowing more about them and what happens to any planets the original star might have had, " Provencal notes.
[ترجمه ترگمان]پرووانس نوشت: \" خورشید یک روز به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل خواهد شد و به همین دلیل است که ما نسبت به دانستن بیشتر در مورد آن ها علاقه مند هستیم و چه اتفاقی برای هر سیاره ای که ستاره اصلی ممکن است داشته باشد \"
[ترجمه گوگل]'خورشید یک روز تبدیل به یک ستاره کوتوله سفید شد، به همین دلیل است که ما علاقه مند به دانستن بیشتر در مورد آنها و آنچه که هر ستاره ای که ممکن است داشته باشد به سیارات منتهی می شود '

12. New material from white dwarf would quickly replenish the blown - apart disk, Strohmayer says.
[ترجمه ترگمان]Strohmayer می گوید که مواد جدید از کوتوله سفید به سرعت دیسک تکه تکه شده را پر خواهند کرد
[ترجمه گوگل]Strohmayer می گوید: مواد جدیدی از کوتوله سفید به سرعت از دیسک منفجر شده - جدا از هم دور می شوند

13. Theory predicts that a white dwarf star will explode when infalling matter from a companion star increases the mass of the white dwarf beyond a critical mass limit, known as the Chandrasekhar limit.
[ترجمه ترگمان]نظریه پیش بینی می کند که یک ستاره کوتوله سفید هنگامی که ماده infalling از یک ستاره همراه افزایش یابد، جرم کوتوله سفید را فراتر از حد مجاز جرم، که به محدودیت Chandrasekhar مشهور است، افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]نظریه پیش بینی می کند که یک ستاره کوتوله سفید زمانی که ماده ای از یک ستاره ی همجنس بازی عبور می کند، منجر به انفجار خواهد شد، توده کوتوله سفید را فراتر از حد مجاز بحرانی افزایش می دهد، معروف به حد چاندراسخار

14. This leads the researchers to suspect that a white dwarf star strayed too close to the intermediate-mass black hole and was ripped apart by tidal forces.
[ترجمه ترگمان]این امر محققان را به این ظن می رساند که یک ستاره کوتوله سفید بیش از حد نزدیک به سیاه چاله هاست و توسط نیروهای جزر و مدی جدا شده است
[ترجمه گوگل]این امر محققان را به این باور است که یک ستاره کوتوله سفید، خیلی نزدیک به سیاهچاله جرم متوسط ​​می افتد و نیروهای جزر و مدی از بین رفته است

پیشنهاد کاربران

کوتوله سفید ( نجوم )
ستارگانی که جرم معادل خورشید یا کمتر دارند در پایان عمر خود به کوتوله سفید تبدیل می شوند


■ WHITE DWARF :
کوتوله سفید
بقایای ستاره ای متشکل از مادهٔ تباهیدهٔ الکترونی
کوتولهٔ سفید گونه ای از اجرام فضایی است. در طی زندگی یک ستاره در دوران پیری برخی از ستارگان که از حد ۱٫۴ جرم خورشید پرجرم تر باشند به ستارهٔ نوترونی یا سیاهچاله ( ۳ برابر جرم خورشید و اگر از این حد کم جرم تر باشند تبدیل به کوتولهٔ سفید می شوند

مادهٔ تشکیل دهندهٔ کوتوله های سفید به اندازه ای به هم فشرده است که یک فنجان از آن صدها تن وزن دارد. کوتوله های سفید، که تعدادشان در کهکشان ما نسبتاً زیاد است، آخرین مرحلهٔ تکامل بسیاری از ستاره ها هستند. ستاره هایی که جرم شان تقریباً معادل جرم خورشید ( ۱٫۴ جرم خورشید ) یا کمتر از آن است به احتمال زیاد همگی به کوتولهٔ سفید تبدیل می شوند. این اصطلاح برای توصیف مرحله ای از تکامل ستاره ای به کار می رود که ستاره پس از تبدیل شدن به غول سرخ، در آن مرحله از انبساط بازمی ایستد. در مرحلهٔ کوتولهٔ سفید، مادهٔ ستاره ای فشرده می شود و به جسمی کم نور، به اندازه ای بسیار کوچک، به بزرگی زمین، تبدیل می شود. آنچه که مانع رمبش و فشردگی هرچه بیشتر این جرم می شود، تبهگنی الکترونی طبق اصل طرد پائولی می باشد. از آنجا که ستاره دیگر هیچ منبعی برای تولید انرژی ندارد، سرد می شود. یک کوتولهٔ سفید، ستاره ای است که دیگر سوخت هسته ای اش تمام شده و در نتیجه بسیار فشرده و کوچک می شود. چنین ستارگانی بسیار داغ هستند ولی آهسته آهسته دمای خود را از دست می دهند.


■ RED DWARF :
بر طبق نمودار هرتسپرونگ راسل، یک ستاره کوتوله سرخ ( به انگلیسی: red dwarf star ) ستاره ای کوچک و سرد و سرخ رنگ است که در رده ام یا کا جای می گیرد، و غالباً به ستاره ای گفته می شود که جرمی کمتر از نصف جرم خورشید داشته باشد ( کمتر از ۰٫۰۷۵ جرم خورشید را کوتوله قهوه ای گویند ) و دمای سطحی آن کمتر از ۳٬۵۰۰ درجه کلوین باشد

احتمال حیات
اجرام زیست پذیر اطراف ستاره های کوتوله های قرمز بهترین نامزد برای میزبانی زیست فرازمینی هستند. در واقع بهترین جای کیهان برای یافتن حیات فرازمینی. کوتوله های قرمز فراوان ترین نوع ستاره در جهان هستند و هر یک از آن ها احتمالاً دارای سیاره ای هستند که در ناحیه زیست پذیرشان قرار گرفته است. این ناحیه بهترین شانس برای وجود حیات بیگانه را داراست. کوتوله های قرمز که ستاره های کوتوله M نیز خوانده می شوند، بیش از ۵۰ برابر تاریک تر از خورشید بوده و فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد آن جرم دارند. این اجرام کیهانی ۷۰ درصد ستارگان جهان را تشکیل می دهند.

فراوانی کوتوله های قرمز دانشمندان را به این فکر واداشت که شاید آن ها بهترین مکان برای کشف حیات بیگانه احتمالی باشند. منجمان به طور فزاینده ای در حال کشف سیارات مدارگرد در اطراف این ستاره ها هستند و پژوهش های جدید فضاپیمای کپلر نیز نشان داده دست کم نیمی از این ستارگان، سیارات صخره ای دارند که اندازه شان نصف تا چهار برابر زمین است. دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس با استفاده از مدل های رایانه ای شکل گیری سیاره ای دریافتند کوتوله های قرمز احتمالاً جهان های زمین مانندی را توسعه دهند و این که سیارات موجود در ناحیه زیست پذیر آن ها به اندازه کافی برای داشتن آب مایع، گرم هستند. پژوهشگران دریافتند سیاراتی که در نواحی زیست پذیر ستارگان کوتوله قرمز قرار دارند، می توانند مقادیر قابل توجهی از آب را انباشت کنند و در واقع هر یک از آن ها احتمالاً دارای ۲۵ برابر آب بیشتری نسبت به زمین باشد.

white dwarf ( نجوم )
واژه مصوب: کوتولۀ سفید
تعریف: ستاره ای با جِرم کمتر از حدود هشت برابر جِرم خورشید در آخرین مرحلۀ تحول خود، که در آن فشار الکترون های واگِن ( degenerated electrons ) با نیروی گرانش به تعادل رسیده است


کلمات دیگر: