محرمانگی ,محرمیت
confidentiality
محرمانگی ,محرمیت
انگلیسی به فارسی
محرمانگی ،محرمیت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the state or condition of being kept private or communicated only in private.
- The doctor would not violate the confidentiality of his patient's test results.
[ترجمه فرزانه] دکتر نتیجه آزمایش بیمار را فاش نمیکند
[ترجمه ترگمان] این پزشک محرمانه بودن نتایج آزمایش بیمار را نقض نمی کند[ترجمه گوگل] دکتر محرمانه بودن نتایج آزمون بیمار را نقض نمی کند
• secrecy; confidential quality
confidentiality is the state or condition of being secret or private.
confidentiality is also the ability to keep information secret or private when this is necessary.
confidentiality is the state or condition of being secret or private.
confidentiality is also the ability to keep information secret or private when this is necessary.
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] قابلیت اعتماد
[آمار] محرمانه بودن
[آمار] محرمانه بودن
جملات نمونه
1. It is important to maintain strict confidentiality at all times.
[ترجمه ترگمان]مهم است که در تمام زمان ها محرمانه بودن را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که همیشه محرمانه بودن محرمانه باشد
[ترجمه گوگل]مهم است که همیشه محرمانه بودن محرمانه باشد
2. Attorneys are ethically and legally bound to absolute confidentiality.
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی از نظر اخلاقی و قانونی به رازداری کامل پایبند هستند
[ترجمه گوگل]وکلای اخلاقی و قانونی به محرمانه بودن مطلق متعهد هستند
[ترجمه گوگل]وکلای اخلاقی و قانونی به محرمانه بودن مطلق متعهد هستند
3. He breached confidentiality by releasing information on weapons tests.
[ترجمه ترگمان]اون با آزاد کردن اطلاعات روی آزمایش های سلاح نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]او با انتشار اطلاعات در مورد تست های سلاح، محرمانه را نقض کرد
[ترجمه گوگل]او با انتشار اطلاعات در مورد تست های سلاح، محرمانه را نقض کرد
4. Confidentiality is implicit in your relationship with a counselor.
[ترجمه ترگمان]قابلیت اعتماد به طور ضمنی در رابطه شما با یک مشاور صادق است
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن در رابطه شما با مشاور است
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن در رابطه شما با مشاور است
5. Confidentiality is important because of the sensitivity of the information.
[ترجمه ترگمان]محرمانگی به دلیل حساسیت اطلاعات مهم است
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن به دلیل حساسیت اطلاعات مهم است
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن به دلیل حساسیت اطلاعات مهم است
6. A confidentiality clause was added to the contract.
[ترجمه ترگمان]یک بند محرمانه به قرارداد افزوده شد
[ترجمه گوگل]یک بند محرمانه به قرارداد اضافه شد
[ترجمه گوگل]یک بند محرمانه به قرارداد اضافه شد
7. The contract contains a confidentiality clause.
[ترجمه ترگمان]قرارداد شامل یک بند محرمانه است
[ترجمه گوگل]قرارداد شامل یک بند محرمانه است
[ترجمه گوگل]قرارداد شامل یک بند محرمانه است
8. He was fired for a breach of confidentiality .
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر نقض محرمانه رازداری اخراج شد
[ترجمه گوگل]او برای نقض محرمانه اخراج شد
[ترجمه گوگل]او برای نقض محرمانه اخراج شد
9. It is a breach of confidentiality for a priest to reveal what someone has said in the confessional.
[ترجمه ترگمان]این نقض رازداری برای یک کشیش است که آنچه را که کسی در اعتراف می گوید آشکار کند
[ترجمه گوگل]این یک نقض محرمانه بودن برای یک کشیش است تا فاش کند که چه کسی در این اعترافات گفته است
[ترجمه گوگل]این یک نقض محرمانه بودن برای یک کشیش است تا فاش کند که چه کسی در این اعترافات گفته است
10. All replies will be treated with complete confidentiality.
[ترجمه ترگمان]تمام پاسخ ها با قابلیت اعتماد کامل مورد بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]تمام پاسخ ها با محرمانه بودن کامل برخورد می شود
[ترجمه گوگل]تمام پاسخ ها با محرمانه بودن کامل برخورد می شود
11. Such behaviour constitutes a breach of confidentiality.
[ترجمه ترگمان]چنین رفتاری، نقض حریم خصوصی را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری نقض محرمانه بودن است
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری نقض محرمانه بودن است
12. All letters will be treated with complete confidentiality.
[ترجمه ترگمان]تمام نامه ها با رازداری کامل درمان میشن
[ترجمه گوگل]تمام نامه ها با محرمانه بودن کامل برخورد می شود
[ترجمه گوگل]تمام نامه ها با محرمانه بودن کامل برخورد می شود
13. We discussed the question of confidentiality.
[ترجمه ترگمان]ما درباره رازداری محرمانه بحث کردیم
[ترجمه گوگل]ما دربارهی محرمانه بودن بحث کردیم
[ترجمه گوگل]ما دربارهی محرمانه بودن بحث کردیم
14. They have a duty of confidentiality.
[ترجمه ترگمان]اونها وظیفه رازداری دارند
[ترجمه گوگل]آنها وظیفه محرمانه بودن دارند
[ترجمه گوگل]آنها وظیفه محرمانه بودن دارند
15. Social workers are bound by rules of confidentiality.
[ترجمه ترگمان]کارکنان اجتماعی تحت قوانین محرمانه بودن قرار دارند
[ترجمه گوگل]کارگران اجتماعی طبق قوانین محرمانه محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]کارگران اجتماعی طبق قوانین محرمانه محسوب می شوند
پیشنهاد کاربران
رازداری
محرمانگی
در متون روانشناسی "رازداری"
the state of being confidential
رازداری
رازداری
کلمات دیگر: