1. cyclic time
زمان چرخه سان
2. the cyclic nature of economic activities
نهاد چرخه وار فعالیت های اقتصادی
3. the cyclic structure of gasoline molecules
ساختمان حلقوی مولکول های بنزین
4. breathing is a cyclic function
تنفس عملی تناوبی است.
5. The object is no longer in cyclic motion.
[ترجمه ترگمان]شی دیگر در حرکت چرخشی نیست
[ترجمه گوگل]جسم دیگر در حرکت چرخشی نیست
6. These are usually cyclic molecules, containing carbon-carbon bonds and oxygen atoms of general formula.
[ترجمه ترگمان]این ها معمولا مولکول های حلقوی هستند که حاوی پیوندهای کربن - کربن و اتم های اکسیژن فرمول کلی هستند
[ترجمه گوگل]این ها معمولا مولکول های cyclic هستند، حاوی پیوندهای کربن-کربن و اتم های اکسیژن از فرمول کلی است
7. I put my hand on the wavering cyclic grip between my knees.
[ترجمه ترگمان]دستم را روی زانوهایم گذاشتم
[ترجمه گوگل]دستم را روی زانوهایم قرار دادم
8. First of all, some forward cyclic is needed to initiate the forward movement.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، برای شروع حرکت رو به جلو، کمی به جلو نیاز است
[ترجمه گوگل]اول از همه، برای شروع حرکت رو به جلو، نیاز به یک حرکت رو به جلو است
9. The cyclic felt stiff as I corrected for drift.
[ترجمه ترگمان]وقتی حرفم را تصحیح کردم، این چرخه ای دیگر خشک و خشک بود
[ترجمه گوگل]چرخه ای که برای رانش اصلاح شد، احساس سختی کرد
10. If we reject cyclic ideas and even uniformitarianism, what have we left?
[ترجمه ترگمان]اگر ایده های چرخشی و حتی uniformitarianism را رد کنیم، ما چه هستیم؟
[ترجمه گوگل]اگر عقاید چرخه ای و حتی یکپارچگی را رد کنیم، چه چیزی را ترک کردیم؟
11. In 1880 the first cyclic sulphur-nitrogen free radical - - was prepared as a deep green powder with a metallic lustre.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۸۰، اولین رادیکال آزاد - نیتروژن عاری از نیتروژن - - بعنوان یک پودر سبز عمیق با درخشش فلزی آماده شد
[ترجمه گوگل]در سال 1880 اولین رادیکال آزاد سولفور نیتروژن - - به عنوان یک پودر سبز عمیق با بلندی فلزی تهیه شد
12. Rocks splintered by centuries of cyclic thaws crumbled under my boots.
[ترجمه ترگمان]سنگ هایی که قرن ها پیش فرو ریخته بودند به زیر چکمه من فرو ریخت
[ترجمه گوگل]سنگهایی که قرنها از یخچالهای چرخه ای جدا شده بودند زیر چکمه هایم فروکش کردند
13. Many models require some lateral cyclic input to assist in making a stable flat turn.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدل ها به یک ورودی حلقوی جانبی نیاز دارند تا به تبدیل یک چرخش ثابت ثابت کمک کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مدل ها نیاز به ورودی چرخه ای جانبی دارند تا بتوانند به نوبه خود ثابت شوند
14. Obviously, you pull the cyclic stick back to lower the tail and impart a rearwards force to stop the forwards movement.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که شما چوب چرخشی را عقب می زنید تا دم را پایین بیاورید و یک نیروی rearwards را برای توقف حرکت جلو بکشید
[ترجمه گوگل]بدیهی است، شما چرخ چرخه را به عقب بر می دارید تا دم را پایین بیاورید و یک نیروی عقب را برای جلوگیری از حرکت جلو حرکت دهید