کلمه جو
صفحه اصلی

curtailment


معنی : انقطاع، کوتاه سازی
معانی دیگر : کوتاه سازی، انقطاع

انگلیسی به فارسی

کوتاه‌سازی، گسستگی، کاهش


محدودیت، انقطاع، کوتاه سازی


انگلیسی به انگلیسی

• reducing, shortening, cutting short
the curtailment of something is the act of reducing or restricting it; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[آمار] کوتاه سازی

مترادف و متضاد

انقطاع (اسم)
cessation, interruption, slack, discontinuity, curtailment, letup

کوتاه سازی (اسم)
curtailment, truncation, formularization

decrease


Synonyms: condensation, cutback, abbreviation, reduction


جملات نمونه

1. the curtailment of expenditures
کاهش هزینه ها

2. the curtailment of liberty
محدودیت آزادی

3. There was some curtailment of prisoners' activities, a reduction in the number of outside working parties and of educational classes.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از فعالیت های زندانیان و کاهش تعداد گروه های کاری خارج و کلاس های آموزشی وجود داشت
[ترجمه گوگل]محدودیت فعالیت های زندانیان، کاهش تعداد گروه های کار خارجی و کلاس های آموزشی وجود دارد

4. I felt frustrated at its curtailment.
[ترجمه ترگمان]احساس ناامیدی کردم
[ترجمه گوگل]من احساس ناامیدی در کاهش آن داشتم

5. Sleep, that deplorable curtailment of the joy of life. Virginia Woolf
[ترجمه ترگمان]خواب، آن curtailment رقت انگیز از شادی زندگی ویرجینیا وولف
[ترجمه گوگل]خواب، که کاهش قابل توجه از شادی زندگی است ویرجینیا وولف

6. The usage based allocation method and the curtailment based allocation method are discuss.
[ترجمه ترگمان]روش تخصیص مبتنی بر استفاده و روش تخصیص مبتنی بر محدودیت مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]روش تخصیص مبتنی بر استفاده و روش تخصیص مبتنی بر محدودیت بحث شده است

7. In transmission management, transaction curtailment is the last resort for relieving congestion to maintain system reliability.
[ترجمه ترگمان]در مدیریت انتقال، محدود سازی معامله آخرین راه برای تسکین تراکم برای حفظ قابلیت اطمینان سیستم است
[ترجمه گوگل]در مدیریت انتقال، محدودیت معامله آخرین گزینه برای از بین بردن احتقان برای حفظ قابلیت اطمینان سیستم است

8. We welcome expansion of telephone services as improving the general well-being but accept curtailment of postal services as signifying necessary economy.
[ترجمه ترگمان]ما از توسعه خدمات تلفن به عنوان بهبود رفاه عمومی استقبال می کنیم، بلکه محدود سازی خدمات پستی به عنوان یک اقتصاد ضروری است
[ترجمه گوگل]ما از گسترش خدمات تلفن به عنوان بهبود سطح سلامت عمومی استقبال می کنیم اما محدود کردن خدمات پستی به عنوان نشان دهنده ضرورت اقتصاد است

9. And these self-centred ways automatically cause suffering and, ultimately, curtailment of the activity.
[ترجمه ترگمان]و این روش های خود محور به طور خودکار باعث رنج و در نهایت محدود سازی فعالیت می شوند
[ترجمه گوگل]و این روش های خودمحور به طور خودکار باعث رنج و سرانجام کاهش فعالیت می شود

10. Civil Liberty: We believe also in protest against the curtailment of our civil rights.
[ترجمه ترگمان]آزادی مدنی: ما همچنین در اعتراض به محدود سازی حقوق مدنی خود اعتقاد داریم
[ترجمه گوگل]آزادی مدنی: ما همچنین در اعتراض به محدود شدن حقوق مدنی ما اعتقاد داریم

11. The macrostructure of each level comes from semantic information curtailment of microstructure and lower-level macrostructure under the principle of semantic implication.
[ترجمه ترگمان]The هر سطح ناشی از کمبود اطلاعات معنایی ریز ساختار و macrostructure سطح پایین تر تحت اصل مفهوم معنایی است
[ترجمه گوگل]ساختار ماکرو هر سطح از طریق کاهش معناشناختی اطلاعات ریزساختار و ساختار کلان سطح پایین تحت اصل پیوند معنایی حاصل می شود

12. In the interruptible load management(ILM) of power systems, customers' shortage cost could be significantly reduced by early notification of curtailment.
[ترجمه ترگمان]در مدیریت بار interruptible (ILM)سیستم های قدرت، هزینه کمبود مشتریان می تواند به طور قابل توجهی با اطلاع رسانی اولیه محدود شود
[ترجمه گوگل]در مدیریت بار انفصال (ILM) سیستم های قدرت، هزینه های کمبود مشتریان می تواند به طور قابل توجهی با اطلاع اولیه از محدودیت کاهش می یابد

13. In particular, corrections on bilateral contract power exchanges, through a contract curtailment procedure, are assessed for security-constrained transmission management in a deregulated environment.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، اصلاحات در مبادلات قدرت قراردادی دوجانبه از طریق فرآیند محدود سازی قرارداد، برای مدیریت انتقال مسئولیت محدود در یک محیط مقررات زدایی ارزیابی می شوند
[ترجمه گوگل]به طور خاص، اصلاحات در مبادلات برق دو جانبه قرارداد، از طریق یک روش کاهش محدودیت قرارداد، برای مدیریت انتقال محدود با محدودیت در یک محیط محروم نشده تنظیم شده است


کلمات دیگر: