1. contingency table
جدول همسانی،جدول همسایش،جدول توافق
2. we are prepared for any contingency
برای (مقابله با) هر گونه پیشامدی آماده ایم.
3. It's impossible to legislate for every contingency.
[ترجمه ترگمان]برای هر احتمالی قانون گذاری کردن غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]برای هر موقعیت احتمالی غیرممکن است
4. A fire in our warehouse was a contingency that we had not expected.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی انبار ما، احتمالی بود که انتظارش را نداشتیم
[ترجمه گوگل]یک آتش سوزی در انبار ما احتمالی بود که انتظار نداشتیم
5. Have you made any contingency plans?
[ترجمه ترگمان]برنامه احتمالی هم انجام دادی؟
[ترجمه گوگل]آیا برنامه های احتمالی را ساخته اید؟
6. Do you have any contingency plans if the scheme doesn't work?
[ترجمه ترگمان]اگه نقشه جواب نده، نقشه احتمالی داری؟
[ترجمه گوگل]آیا طرح های احتمالی دارید اگر این طرح کار نمی کند؟
7. Contingency theory thus combines elements of technological and social determinism.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تیوری اقتضایی عناصر جبرگرایی اجتماعی و اجتماعی را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]نظریه احتمالی به این ترتیب عناصر جبرگرایی تکنولوژیکی و اجتماعی را ترکیب می کند
8. An hour maybe and you are making contingency plans.
[ترجمه ترگمان]شاید یه ساعت و تو برنامه احتمالی رو آماده کنی
[ترجمه گوگل]یک ساعت ممکن است و شما برنامه های احتمالی را ایجاد می کنید
9. Mike had talked about contingency plans for catastrophe, he continued.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد: مایک درباره نقشه های احتمالی برای فاجعه صحبت کرده بود
[ترجمه گوگل]مایک در مورد برنامه های احتمالی برای فاجعه صحبت کرد، او ادامه داد
10. So prepare yourself well, with fallback and contingency plans, if your first offer is rejected.
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر اولین پیشنهاد شما رد شود خود را به خوبی آماده کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر اولین پیشنهاد شما رد شود، خودتان را به خوبی آماده کنید، با عقب افتادگی و برنامه های احتمالی
11. Under the contingency fee agreement, the private lawyers hired by the state would be paid only if they win the case.
[ترجمه ترگمان]براساس توافقنامه هزینه احتمالی، وکلای خصوصی که توسط دولت استخدام شده اند تنها در صورتی حقوق می گیرند که در این مورد برنده شوند
[ترجمه گوگل]بر اساس قرارداد هزینه احتمالی، وکیل خصوصی که توسط دولت استخدام می شود، پرداخت می شود تنها در صورتی که پرونده را برنده شود
12. Essentially they were informal contingency exchanges whose future character would be determined by perceptions of Soviet actions and intentions.
[ترجمه ترگمان]اساسا آن ها تبادلات احتمالی غیر رسمی بودند که شخصیت آینده آن ها با برداشت از اقدامات و نیات شوروی تعیین خواهد شد
[ترجمه گوگل]اساسا آنها مبادلات احتمالی غیر رسمی بودند که شخصیت آتی آن بر اساس درک اعمال و اهداف شوروی تعیین می شود
13. The techniques of control used in contingency tables involved literally holding a variable constant by considering its categories one at a time.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های کنترل مورد استفاده در جدول های احتمالی شامل نگه داشتن یک متغیر متغیر با در نظر گرفتن مقوله های آن در یک زمان است
[ترجمه گوگل]تکنیک های کنترل استفاده شده در جداول احتمالی به معنی نگه داشتن یک متغیر ثابت با توجه به دسته های آن در یک زمان است
14. They become obsessed with trying to equip their vehicles with gadgets to deal with every possible contingency.
[ترجمه ترگمان]آن ها به تلاش برای تجهیز وسایل نقلیه خود با ابزار و ابزار برای مقابله با هر احتمالی ممکن تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]آنها با تلاش برای تجهیز وسیله نقلیه خود با ابزارها برای مقابله با هر احتمال احتمالی وسواس می شوند