کلمه جو
صفحه اصلی

whispering


عمل نجوا کردن، پچ پچ، زمزمه، نجوا کننده، زمزمه کننده (whispery هم می گویند)، زمزمه نجوا کننده

انگلیسی به فارسی

شایعه


زمزمه کردن، غیبت کننده


عمل نجوا کردن، پچپچ، زمزمه


نجوا کننده، زمزمه کننده (whispery هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

• speaking softly; murmur; rumor, gossip
murmuring. speaking softly; speaking in a murmur

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] نجوا

جملات نمونه

1. What are you two whispering about?
[ترجمه ترگمان]شما دوتا در مورد چی پچ پچ می کنید؟
[ترجمه گوگل]شما دو نفر در مورد زمزمه؟

2. 'What are you two whispering about?' 'You don't want to know . '
[ترجمه ترگمان]شما دوتا در مورد چی پچ پچ می کنید؟ تو که نمی خوای بدونی
[ترجمه گوگل]'شما دو نفر در مورد زمزمه؟' شما نمی خواهید بدانید '

3. He is whispering to his neighbor.
[ترجمه ترگمان] داره با همسایه ش حرف میزنه
[ترجمه گوگل]او همسایه اش زمزمه می کند

4. They were whispering endearments to each other.
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]آنها عصبانی به یکدیگر بودند

5. The wind was whispering in the pines.
[ترجمه ترگمان]باد در کاج ها پچ پچ می کرد
[ترجمه گوگل]باد در کاج زمزمه می کند

6. They stood in a tight huddle, whispering.
[ترجمه ترگمان]دور هم جمع شدند و پچ پچ کردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک مسنجر تنگ، زمزمه می کردند

7. She could hear men whispering in a foreign tongue.
[ترجمه ترگمان]می توانست صدای پچ پچ مردان را در زبان خارجی بشنود
[ترجمه گوگل]او می توانست مردی را که در یک زبان خارجی زمزمه می کرد شنید

8. People are whispering that she's going to retire next year.
[ترجمه ترگمان]مردم دارن پچ پچ می کنن که سال دیگه بازنشسته می شه
[ترجمه گوگل]مردم زمزمه می کنند که او در سال آینده بازنشسته خواهد شد

9. They're the couple in the corner, whispering/murmuring sweet nothings to each other.
[ترجمه ترگمان]این دو نفر در گوشه اتاق هستند و نجوا می کنند و نجوا می کنند، هیچ چیز شیرین برای همدیگر وجود ندارند
[ترجمه گوگل]آنها زوج در گوشه هستند، زمزمه می کنند / می گویند شیرین نداشتن به یکدیگر

10. The wind was whispering in the trees.
[ترجمه ترگمان]باد در میان درختان زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]باد در زمستان زمزمه می کند

11. She heard them whispering conspiratorially in the bedroom.
[ترجمه ترگمان]او صدای پچ پچ کردن آن ها را در اتاق خواب شنید
[ترجمه گوگل]او شنیده می شود که آنها در اتاق خواب توطئه می کنند

12. What are you two whispering about over there?
[ترجمه ترگمان]شما دوتا اینجا در مورد چی پچ پچ می کنید؟
[ترجمه گوگل]شما دو نفر در مورد آنجا زمزمه می کنید؟

13. Why are you whispering?
[ترجمه ترگمان]چرا داری پچ پچ می کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا تو زمزمه می کنی؟

14. Stop whispering in pairs.
[ترجمه ترگمان]با یه جفت پچ پچ کردن بسه
[ترجمه گوگل]متوقف زمزمه در جفت

15. Staff were whispering that the company was about to go out of business.
[ترجمه ترگمان]اعضای ستاد در گوش هم پچ پچ می کردند که شرکت در شرف خروج از تجارت است
[ترجمه گوگل]کارکنان زمزمه می کردند که این شرکت در حال رفتن به خارج از کسب و کار است

پیشنهاد کاربران

پچ پچ

صحبت کردن در گوشی


کلمات دیگر: