1. One of the most important discriminators between plums and prunes is what their age means to them.
[ترجمه ترگمان]یکی از مهم ترین مشکلات بین آلو و آلو این است که سن آن ها برای آن ها چه معنایی دارد
[ترجمه گوگل]یکی از مهمترین تبعیض کنندگان بین آلو و آلو، این است که سن آنها به چه معناست
2. Based on this, a differential discriminator using phase correcting method was proposed, and a modified CORDIC algorithm was also implemented by DSP.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، یک discriminator تفاضلی با استفاده از روش تصحیح فازی پیشنهاد شد و یک الگوریتم اصلاح شده cordic نیز توسط DSP پیاده سازی شد
[ترجمه گوگل]بر این اساس، یک اصلاح کننده دیفرانسیلی با استفاده از روش اصلاح فاز پیشنهاد شده بود و یک الگوریتم اصلاح شده CORDIC نیز توسط DSP اجرا شد
3. A discriminator transforms shapeless signals into identical logic signals. Afterwards the coincidence unit triggers data . . .
[ترجمه ترگمان]A سیگنال های بی شکلی را به سیگنال های منطقی یک سان تبدیل می کند بعد از آن واحد تصادفی داده ها را تحریک می کند
[ترجمه گوگل]یک تبعیض کننده سیگنال های بی شکل را به سیگنال های منطقی یکسان تبدیل می کند پس از آن واحد ادغام اطلاعات را به ارمغان می آورد
4. A new microwave discriminator using a dielectric resonator is presented. The design method and the experimental results are given.
[ترجمه ترگمان]یک discriminator مایکروویو جدید با استفاده از یک تشدیدکننده دی الکتریک ارائه می شود روش طراحی و نتایج تجربی مشخص شده است
[ترجمه گوگل]ارائه دهنده Discriminator جدید مایکروویو با استفاده از رزوناتور دی الکتریک است روش طراحی و نتایج تجربی داده شده است
5. The principle of general pulse-height discriminator circuit and its existing timing error were introduced.
[ترجمه ترگمان]اصل مدار discriminator - ارتفاع - ارتفاع و خطای زمان بندی فعلی آن معرفی شد
[ترجمه گوگل]اصل مدار تبعیض کننده ارتفاع پالس و خطای زمان بندی موجود آن معرفی شد
6. Two phase - shift - networks of frequency discriminator are given circuit and layout examples.
[ترجمه ترگمان]دو نوع تغییر فاز - تغییر فرکانس به صورت مدار و نمونه های چیدمان به دست می آیند
[ترجمه گوگل]دو فاز - تغییر - شبکه های تبعیض کننده فرکانس مدار و نمونه های طرح بندی داده می شود
7. In this paper, discriminated frequency property of phase discriminator has been studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ویژگی فرکانس of فازی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگی فرکانسی تشخیص تشخیص فاز مطالعه شده است
8. Hardware circuits include discriminator circuit, peak holding circuit, control circuit, analog-digital conversion circuit and communication circuit.
[ترجمه ترگمان]مدارهای سخت افزار شامل مدار discriminator، مدار کنترل پیک، مدار کنترل آنالوگ، مدار تبدیل آنالوگ و مدار ارتباطی هستند
[ترجمه گوگل]مدارهای سخت افزاری شامل مدار تشخیصی، مدار نگهداری پیک، مدار کنترل، مدار تبدیل آنالوگ دیجیتال و مدار ارتباطی است
9. The discriminator circuit is mainly composed of an integrated voltage comparator, MAX92 and owns the characters of very low-power and low operating voltage.
[ترجمه ترگمان]مدار discriminator عمدتا متشکل از یک comparator ولتاژ یکپارچه، MAX۹۲ است و دارای مشخصات ولتاژ بسیار پایین و ولتاژ عملکرد پایین است
[ترجمه گوگل]مدار تشخیص دهنده به طور عمده از مقایسه یکپارچه ولتاژ، MAX92 تشکیل شده است و دارای کاراکترهای ولتاژ کارآمد بسیار کم و کم است
10. LNA, orthogonal network, microwave phase discriminator, video amplifier are designed for broadband application. Reliability, circuit process, and structure are de-signed .
[ترجمه ترگمان]LNA، شبکه متعامد، discriminator فاز مایکروویو، تقویت کننده ویدیویی برای کاربرد پهن باند طراحی شده اند قابلیت اطمینان، فرآیند مدار و ساختار de هستند
[ترجمه گوگل]LNA، شبکه متعامد، Discriminator فاز میکروفون، تقویت کننده ویدیو برای برنامه های پهن باند طراحی شده اند قابلیت اطمینان، فرایند مدار و ساختار امضا شده است
11. Flips the position of the discriminator attribute's name to the other side of the inheritance symbol.
[ترجمه ترگمان]موقعیت ویژگی مشخصه discriminator را به سمت دیگر نماد ارث flips
[ترجمه گوگل]موقعیت نام شناسه تمایز دهنده را به طرف دیگر نماد ارث بری می دهد
12. The discriminator performs both timing and energy range selection functions.
[ترجمه ترگمان]The هم زمان بندی و هم تابع انتخاب دامنه انرژی را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]Discriminator هر دو تابع انتخاب محدوده زمان و انرژی را انجام می دهد
13. The paper demonstrates a nonlinear design of the stabilization system of Fabry-Perot (F-P) interferometer which is a frequency discriminator used in double-edge wind lidar.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک طراحی غیرخطی از سیستم تثبیت of - پروت (F - P)را نشان می دهد که یک discriminator فرکانس مورد استفاده در دو لبه با لبه دوگانه است
[ترجمه گوگل]مقاله نشان دهنده یک طراحی غیر خطی از سیستم ثبات Faber-Perot (F-P) تداخل سنج است که یک تبادلگر فرکانس استفاده شده در لیدار باد دو لبه است
14. Using the code, we produced a gear - like discriminator by MEMS fabrication technologies.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این کد، ما یک gear مانند discriminator را با فن آوری های ساخت MEMS تولید کردیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از این کد، ما با استفاده از فن آوری های تولید MEMS یک ابزار تمیز کننده دنده ای تولید کردیم