1. to deviate from the norm
از قاعده منحرف شدن
2. i will never deviate from moral principles
در اصول اخلاقی هرگز کجروی نخواهم کرد.
3. We never deviate from our principles.
[ترجمه iahmadrezam] ما هیچوقت از اصول و عقاید هایمان منحرف نخواهیم شد.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت از اصول اخلاقی مون خارج نمیشیم
[ترجمه گوگل]ما هرگز از اصول ما جدا نیستیم
4. Output may deviate from the average by as much as 30%.
[ترجمه ترگمان]خروجی ممکن است از متوسط تا ۳۰ % منحرف شود
[ترجمه گوگل]خروجی ممکن است از میانگین تا 30٪ متفاوت باشد
5. Deviate from socialism and China will inevitably retrogress to semi - feudalism and semi - colonialism .
[ترجمه ترگمان]deviate از سوسیالیسم و چین به ناچار به نیمه - و نیمه استعمار تبدیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]از سوی سوسیالیسم متزلزل می شود و چین به ناچار به نیمه فئودالیسم و نیمه مستعمراتی عقب نشینی خواهد کرد
6. I will never deviate from what I believe to be right.
[ترجمه ترگمان]من هرگز از چیزی که فکر می کنم حق با منه منحرف نمیشم
[ترجمه گوگل]من هرگز از چیزی که من معتقد هستم درست نیست
7. The bus had to deviate from its usual route because of a road closure.
[ترجمه ترگمان]این اتوبوس مجبور بود از مسیر معمول خود منحرف شود به دلیل بسته شدن جاده
[ترجمه گوگل]به دلیل بسته شدن جاده، اتوبوس باید از مسیر معمولش جدا شود
8. Don't deviate from major issues.
[ترجمه ترگمان]از مشکلات اصلی منحرف نشوید
[ترجمه گوگل]از مسائل عمده جدا نشوید
9. Real gases also deviate more from ideal gas behaviour at lower temperatures.
[ترجمه ترگمان]گازهای واقعی نیز از رفتار گاز ایده آل در دماهای پایین تر منحرف شده اند
[ترجمه گوگل]گازهای واقعی نیز بیشتر از رفتار ایده آل گاز در دماهای پایین تر است
10. Periodically the car may deviate from the road.
[ترجمه ترگمان]گاهی ممکن است اتومبیل از جاده منحرف شود
[ترجمه گوگل]به طور منظم ماشین ممکن است از جاده جدا شود
11. In particular those who deviate from society's values must be brought back into line.
[ترجمه ترگمان]به ویژه آن هایی که از ارزش های جامعه منحرف شده اند باید دوباره به صف بازگردند
[ترجمه گوگل]به ویژه کسانی که از ارزشهای جامعه جدا می شوند باید به خط مقدم بازگردانده شوند
12. The screenplay does not deviate very much from the book.
[ترجمه ترگمان]فیلمنامه خیلی از کتاب منحرف نمی شود
[ترجمه گوگل]فیلمنامه بسیار از کتاب متناقض نیست
13. Only that essential easing down of training should deviate from the norm.
[ترجمه ترگمان]تنها این کاهش اساسی آموزش باید از هنجار منحرف شود
[ترجمه گوگل]فقط این کاهش قابل ملاحظه آموزشی باید از این نکته منحرف شود
14. Should a solicitor deviate from the rules of conduct then sanctions can be imposed by the profession.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که یک وکیل از قوانین رفتاری منحرف شود، تحریم ها می تواند از سوی این حرفه اعمال شود
[ترجمه گوگل]اگر یک وکیل از قوانین رفتار منحرف شود، تحریم ها ممکن است توسط حرفه اعمال شود
15. Members of each stratum were not expected to deviate from certain prescribed occupations.
[ترجمه ترگمان]انتظار نمی رود که اعضای هر لایه از مشاغل تعیین شده خاص منحرف شوند
[ترجمه گوگل]اعضای هر ستون انتظار نداشتند که از مشاغل خاص تجویز شوند