کلمه جو
صفحه اصلی

allele


(زیست شناسی) آلل، دگره

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) آلل، دگره


آلل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: allelic (adj.)
• : تعریف: one of several forms of a gene responsible for hereditary variations, usu. produced by mutation.

• one of several alternative versions of a gene that is responsible for hereditary variation (genetics)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] آلل ؛ توالی ویژه یک ژن
[آمار] ژن همردیف

جملات نمونه

1. A recessive allele must be present in double copy to show itself, and all green peas have two green alleles.
[ترجمه حمید] یک آلل مغلوب بایست داری دو نسخه باشد تا خود را نشان دهد. نخود تمام سبز دارای دو آلل سبز است
[ترجمه ترگمان]یک آلل مغلوب باید در یک کپی دوگانه برای نشان دادن خودش وجود داشته باشد، و همه نخود سبز دو رگه سبز دارند
[ترجمه گوگل]یک آلل کشنده باید در دو نسخه موجود باشد تا خود را نشان دهد و تمام نخود سبز دارای دو آلل سبز است

2. Consequently, unlike other tumour suppressor genes, only one allele need be mutated to produce a phenotypic effect.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، برخلاف تومور و ژن های دیگر، تنها یک آلل باید تغییر یابد تا اثر مهلک تولید کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بر خلاف دیگر ژن های سرکوبگر تومور، تنها یک آلل باید برای تولید یک اثر فنوتیپی مورد جهش قرار گیرد

3. And the values of recessive allele and some parameters of genetic diversity were also quite different using the square root method and the Bayesian method.
[ترجمه ترگمان]همچنین مقادیر آلل مغلوب و برخی از پارامترهای تنوع ژنتیکی با استفاده از روش ریشه مربع و روش Bayesian کاملا متفاوت بودند
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش ریشه مربع و روش بیزی، ارزش آلل کشنده و برخی پارامترهای تنوع ژنتیک نیز کاملا متفاوت بود

4. The allele frequency distribution showed an L - shape in both brood stock ( data not shown ).
[ترجمه ترگمان]توزیع فرکانس allele، شکل L - شکل را در هر دو خوشه (داده نشان داده نشده)نشان داد
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی آلل نشان دهنده شکل L در هر دو جنس مورچه است (داده ها نشان داده نمی شود)

5. The heterozygote deficiency would result in allele disappear, the lower genetic diversity and the lower ability of adaptation.
[ترجمه ترگمان]نقص heterozygote منجر به ناپدید شدن آلل، تنوع ژنتیکی پایین تر و توانایی پایین سازگاری می شود
[ترجمه گوگل]کمبود هتروزیگوت منجر به نابودی آلل، تنوع ژنتیکی پایین و توانایی سازگاری پایین تر می شود

6. Usually only one of these, the dominant allele, is expressed in the phenotype.
[ترجمه ترگمان]معمولا تنها یکی از این، در فنوتیپ ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]معمولا تنها یکی از اینها، آلل غالب، در فنوتیپ بیان می شود

7. Recessive allele : an allele, which only shows in dominant allele is present.
[ترجمه ترگمان]یک الل که فقط در آلل غالب نشان داده شده است، وجود دارد
[ترجمه گوگل]آلل خروجی: آلل که تنها در آلل غالب وجود دارد

8. Allele ( allelomorph ) One of the possible forms of a given gene.
[ترجمه ترگمان]Allele (allelomorph)یکی از اشکال ممکن یک ژن مشخص است
[ترجمه گوگل]آلل (آللومورف) یکی از اشکال احتمالی یک ژن خاص است

9. Objective To investigate the variation of glucokinase(GCK) allele frequency in aged patients with type 2 diabetes mellitus(DM and to provide a method for early detection of diabetes mellitus(DM).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در این تحقیق، بررسی تغییرات فراوانی of در بیماران سالخورده با دیابت نوع ۲ (DM)و ارائه روشی برای تشخیص اولیه دیابت (DM)است
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تغییرات فراوانی آلل گلوکوکیناز (GCK) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 (DM) و ارائه یک روش برای تشخیص زودرس دیابت (DM)

10. Conclusion She population has its own STR allele distribution characteristic.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جمعیت این گروه دارای مشخصه توزیع allele STR است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: جمعیت دارای ویژگی توزیع آلل توالی است

11. The facility provides technical services for the clients, which include Oligonucleotide Synthesis, Protein Sequencing, DNA Sequencing, Real Time PCR/Allele Detection.
[ترجمه ترگمان]این تسهیلات خدمات فنی برای مشتریان فراهم می کند که شامل سنتز oligonucleotide، ترتیب بندی پروتیین، توالی DNA، PCR زمان واقعی \/ Allele می باشد
[ترجمه گوگل]تسهیلات خدماتی را برای مشتریان فراهم می کند که شامل سنتز اولیگونوکلئوتید، پروتئین توالی، جداسازی DNA، PCR / Allele Detection در زمان واقعی است

12. The study confirmed an association between mutated allele of the MTHFRgene C677Tand arteriosclerotic cerebral infarction, mutated genotypes increased the risk of arteriosclerotic cerebral infarction.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه انجمنی بین between mutated allele مغزی C۶۷۷Tand MTHFRgene arteriosclerotic،، mutated mutated genotypes risk the the cerebral cerebral infarction infarction arteriosclerotic increased increased increased of of of of of of of increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased increased
[ترجمه گوگل]این تحقیق ارتباط بین آلل جهش یافته انفارکتوس مغزی MTHFRgene C677T و آترواسکلروز مغزی را تأیید کرد، ژنوتیپ های جهش یافته خطر ابتلا به انفارکتوس مغزی آترزیکلروتیک را افزایش داد

13. Conclusion data identify the dominant - negative allele ALK 2 L 343 P in a patient with AVS defects.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری داده ها the - dominant ۲ L را در بیمار با نقص های AVS شناسایی می کنند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری داده ها آلل غالب غلظت آلک ALK 2 L 343 P را در بیمار مبتلا به نقص AVS شناسایی می کند

14. Dominant allele: an allele, which has the same effect on the phenotype of an organism, whether the organism is homozygous or heterozygous for the gene.
[ترجمه ترگمان]یک آلل، که تاثیر مشابهی بر فنوتیپ یک ارگانیسم دارد، چه ارگانیسم homozygous یا heterozygous برای ژن باشد
[ترجمه گوگل]آلل غالب: آلل، که اثر مشابهی بر فنوتیپ یک ارگانیسم دارد، این است که ارگانیسم هموزیگوت یا هتروزیگوت برای ژن است

پیشنهاد کاربران

هر یک از دو یا چند فرم جایگزین یک ژن که بوسیله جهش ایجاد می شوند و در یک مکان کروموزوم یافت می شوند

آلل، ژنهای ناهمسان مجاور، الل، حلیل، دگرە، توالی ویژه یک ژن، ژن همردیف
یکی از دو یان چند ژن با شکل متناوب در کروموزومهای یک جور قرار گرفتەاند و صفات متناوب ارثی تعیین میکنند.


allele ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دِگره 1
تعریف: اَشکال مختلف یک ژن که در محل خاصی در فام‏تن یاخته جای دارند


کلمات دیگر: