1. a jazz-to-disco crossover
تغییر موسیقی جاز به موسیقی دیسکو
2. Madonna has made a crossover from rock music to the movies.
[ترجمه مهرزاد] مدونا از موسیقی راک به فیلم روی آورده است
[ترجمه ترگمان]\"مدونا\" از موسیقی راک تا فیلم ها تقاطع داشته است
[ترجمه گوگل]مدونا ساخته شده است از موسیقی راک به فیلم های متقاطع
3. I told her the crossover from actress to singer is easier than singer to actress.
[ترجمه ترگمان]به او گفتم که the از هنرپیشه به خواننده برای او آسان تر از خوانندگی با بازیگر است
[ترجمه گوگل]من به او گفتم که متقاطع از بازیگر به خواننده ساده تر از خواننده به بازیگر است
4. There is not much crossover between readers of modern and historical romances.
[ترجمه Fesaneh] میان مخاطبین رمان های مدرن و تاریخی تقابل چندانی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بین خوانندگان رمان های تاریخی و تاریخی اختلاف نظر زیادی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]میان خواننده های عاشقانه های مدرن و تاریخی بسیار متقارن نیست
5. The album was an exciting jazz-pop crossover.
[ترجمه ترگمان]این آلبوم یک تقاطع جالب موسیقی جاز - جاز بود
[ترجمه گوگل]این آلبوم هیجان انگیز جاز پاپ متقاطع بود
6. One of the original live music / club crossover venues in an arch under a bridge.
[ترجمه ترگمان]یکی از محل های اصلی موسیقی \/ محل تقاطع در یک پل زیر یک پل است
[ترجمه گوگل]یکی از اصلیترین مکانهای در حال پخش موسیقی / باشگاه در یک قوس تحت پل است
7. It is worth noting, incidentally, that such crossover in readership is not uncommon.
[ترجمه ترگمان]همچنین شایان ذکر است که این تقاطع در خوانندگان غیر معمول نیست
[ترجمه گوگل]به هر حال، به نظر می رسد که چنین تلاقی در خوانش غیر معمول نیست
8. And most agreed that the crossover was probably recent.
[ترجمه ترگمان]و بیشترشون قبول کردند که تقاطع احتمالا جدید بوده
[ترجمه گوگل]و بیشتر توافق کردند که احتمالا اخیرا متقاطع بوده است
9. There is not much crossover among readers of romance and science fiction.
[ترجمه ترگمان]در میان خوانندگان رمان علمی تخیلی و داستان های علمی تقاطع چندانی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بین خوانندگان عاشقانه و علمی تخیلی بسیار متضاد نیست
10. It is their job to provide a crossover from the road to your property.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه آنهاست که یک تقاطع از راه به ملک تان ارائه کنند
[ترجمه گوگل]این شغل آنهاست که از جاده به اموال شما متصل شود
11. Unfortunately, the quick acceptance of the recent crossover thesis by the Western scientific establishment precluded the exploration of other possibilities.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه پذیرش سریع of اخیر توسط موسسه علمی غرب مانع اکتشاف سایر احتمالات شد
[ترجمه گوگل]متأسفانه، پذیرش سریع پایان نامه های متقاطع اخیر توسط دانشگاه علمی غربی، کاوش امکان های دیگر را از بین می برد
12. The crossover is mounted behind the terminal panel at the top rear of the cabinet.
[ترجمه ترگمان]تقاطع پشت پنل پایانه در قسمت بالای قفسه قرار دارد
[ترجمه گوگل]متقاطع پشت پشت پانل پایه در پشت کابینت نصب شده است
13. Wright and Burton performed a crossover study of evening primrose oil and placebo in 99 adults and children with atopic eczema.
[ترجمه ترگمان]رایت و برتن یک مطالعه متقاطع از روغن پامچال غروب و دارونما را در ۹۹ بزرگ سال و کودکانی با eczema eczema انجام دادند
[ترجمه گوگل]رایت و برتون یک مطالعه متقاطع روغن روغن پریروزس و پلاسبو در 99 کودک بالغ و کودکان مبتلا به اگزما آتوپیک انجام دادند
14. Using his crossover dribble to create space between him and a defender and then sticking a 3-pointer.
[ترجمه ترگمان]از تقاطع خود برای ایجاد فضای بین او و یک مدافع استفاده کنید و سپس یک اشاره گر قرار دهید
[ترجمه گوگل]با استفاده از دریبل متقاطع خود را برای ایجاد فضای بین او و مدافع و سپس چسبیده 3 اشاره گر
15. While singer Neneh Cherry moved on to crossover fame, her fellow conspirators took a back seat.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Neneh گیلاس، خواننده، به تقاطع شهرت نزدیک شد، هم کار او نیز یک صندلی عقب برداشت
[ترجمه گوگل]در حالی که خواننده Neneh Cherry به شهرت متقاطع حرکت کرد، توطئه گران همکار او یک صندلی عقب را گرفتند