1. cumulative evidence
شواهد موید
2. cumulative interest is interest that is added to the principal and draws additional interest
بهره ی مرکب بهره ای است که بر اصل پول افزوده می شود و بهره ی اضافی به آن تعلق می گیرد.
3. cumulative curve
(ریاضی) نمودار انباشتی،نمودار تراکمی
4. cumulative error
لغزش فزونگر (اشتباهی که میزان و اهمیت آن در آزمون های پی درپی مرتبا بیشتر می شود)،خطای تراکمی
5. cumulative probability
(ریاضی) احتمال تجمعی،شاید فزاینده
6. the cumulative effects of small daily doses of this medicine
تاثیر فزاینده ی مقدار کمی از این دوا در هر روز
7. Depression is often caused by the cumulative effects of stress and overwork.
[ترجمه ترگمان]افسردگی اغلب ناشی از اثرات فزاینده استرس و کار زیاد است
[ترجمه گوگل]افسردگی اغلب ناشی از اثرات تجمعی استرس و اضافه کاری است
8. Learning is a cumulative process.
[ترجمه ترگمان]یادگیری یک فرآیند تجمعی است
[ترجمه گوگل]یادگیری فرآیند تجمعی است
9. The evolution of human life was a gradual, cumulative process.
[ترجمه ترگمان]تکامل زندگی انسان یک فرآیند تدریجی و انباشته بود
[ترجمه گوگل]تکامل زندگی انسان یک روند تدریجی و تجمعی بود
10. The cumulative effect of using so many chemicals on the land could be disastrous.
[ترجمه ترگمان]تاثیر فزاینده استفاده از مواد شیمیایی بسیار زیادی بر روی زمین می تواند فاجعه بار باشد
[ترجمه گوگل]اثر تجمعی استفاده از مواد شیمیایی بسیاری در زمین ممکن است فاجعه آمیز باشد
11. What about cumulative selection; how much more effective should this be?
[ترجمه ترگمان]در مورد انتخاب فزاینده چه؟ این باید چقدر موثرتر باشد؟
[ترجمه گوگل]درباره انتخاب تجمعی چه؟ چقدر موثرتر این باید باشد؟
12. The cumulative results impressively followed suit, and that improvement could be found across the board.
[ترجمه ترگمان]نتایج انباشته به طور جدی به دنبال آن بودند، و این بهبود را می توان در سراسر هیات مدیره یافت
[ترجمه گوگل]نتایج تجمعی به طرز چشمگیری به دنبال آن بودند و این بهبود در سراسر هیئت مدیره یافت می شود
13. But the cumulative effect is gridlock.
[ترجمه ترگمان]اما اثر انباشته بن بست است
[ترجمه گوگل]اما اثر تجمعی، خط فقر است
14. Natural selection, the cumulative development of more efficient replicators in a competitive situation, is certainly an important factor in evolution.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی، توسعه فزاینده of کارآمدتر در یک موقعیت رقابتی، قطعا یک عامل مهم در تکامل است
[ترجمه گوگل]انتخاب طبیعی، توسعه تجمعی تکرار کننده های کارآمد در شرایط رقابتی، قطعا یک عامل مهم در تکامل است
15. Using the unit cumulative normal frequency distribution we may compute confidence limits for our estimate of beta.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از توزیع فرکانس طبیعی واحد، ما می توانیم محدودیت های اطمینان را برای برآورد ما از بتا محاسبه کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از توزیع فراوانی توزیع فرکانس طبیعی، ممکن است محدوده اطمینان را برای برآورد بتا محاسبه کنیم
16. Then there is the cumulative effect of accidents, small and large.
[ترجمه ترگمان]سپس اثر فزاینده تصادفات، کوچک و بزرگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]سپس اثر تجمعی حوادث کوچک و بزرگ وجود دارد
17. Before that there were many generations of cumulative selection, based upon some quite different replicating entities.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن، نسل های زیادی از انتخاب تجمعی، براساس برخی از نهاده ای مختلف تکرار، وجود داشت
[ترجمه گوگل]پیش از آن چندین نسل از انتخاب تجمعی وجود داشت که بر اساس برخی نهادهای تکراری کاملا متفاوت بود
18. Consideration could be given to the interaction and cumulative effects of various pollutants.
[ترجمه ترگمان]ملاحظات می تواند به تعامل و اثرات فزاینده آلاینده های متعدد داده شود
[ترجمه گوگل]می توان به اثرات متقابل و تجمعی آلودگی های مختلف توجه کرد