1. convertible currency
پول قابل تسعیر،پول قابل تبدیل
2. convertible debentures
اوراق قرضه ی قابل تبدیل
3. heat is convertible into electricity
حرارت را می توان تبدیل به الکتریسته کرد.
4. They don't have access to a convertible currency.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ارز قابل تبدیل دسترسی ندارند
[ترجمه گوگل]آنها به یک ارز مبادلاتی دسترسی ندارند
5. That new white convertible is totally awesome.
[ترجمه شهاب آذر] ماشینهایی با سقف متحرک و پارچه ایی
[ترجمه ترگمان]این ماشین سفید جدید خیلی باحاله
[ترجمه گوگل]این تبدیل جدید سفید کاملا عالی است
6. That's his white Beamer convertible over there.
[ترجمه ترگمان]اون ماشین beamer his اونجاست
[ترجمه گوگل]این Beamer سفید او قابل تبدیل در آنجا است
7. Her own car is a convertible Golf.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل خودش یک گلف قابل تبدیل است
[ترجمه گوگل]ماشین خودش یک گلف قابل تبدیل است
8. The convertible sofa means that the apartment can sleep four.
[ترجمه ترگمان]مبل قابل تبدیل به این معنی است که این آپارتمان می تواند چهار ساعت بخوابد
[ترجمه گوگل]مبل متحرک بدین معنی است که آپارتمان می تواند چهار نفر را بخورد
9. Heat is convertible into electricity.
[ترجمه ترگمان]گرما به الکتریسیته تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]گرما قابل تبدیل به برق است
10. The one equation should in principle be convertible into the other, but this is not always possible.
[ترجمه ترگمان]یک معادله باید در اصل به طرف دیگر قابل تبدیل باشد، اما همیشه ممکن نیست
[ترجمه گوگل]یک معادله باید در اصل قابل تبدیل به دیگری باشد، اما این همیشه امکان پذیر نیست
11. Each partnership unit is convertible into Felcor common stock at $ 2 50 a share.
[ترجمه ترگمان]هر واحد شراکتی قابل تبدیل به سهام مشترک ۲ - ۲ دلار است
[ترجمه گوگل]هر واحد مشارکت می تواند به سهام مشترک Felcor تبدیل به $ 2 50 یک سهم
12. Units in a unit trust are less immediately convertible to money and their money value can not be guaranteed.
[ترجمه ترگمان]واحدهای یک واحد اطمینان کم تر به پول قابل تبدیل هستند و ارزش پولشان را نمی توان تضمین کرد
[ترجمه گوگل]واحدهای در اعتماد واحد فورا تبدیل به پول می شوند و ارزش پول آنها تضمین نمی شود
13. Nintendo, a video-games maker, pulled its issue of convertible bonds.
[ترجمه ترگمان]نینتندو، یک تولیدکننده بازی های ویدیویی، موضوع خود را در مورد پیوندهای قابل تبدیل اتخاذ نمود
[ترجمه گوگل]نینتندو، سازنده بازی های ویدئویی، موضوع خود را از اوراق قرضه تبدیل کرده است
14. A one-bedroomed apartment for 3 with convertible sofa in the lounge.
[ترجمه ترگمان]یه آپارتمان ۳ نفره برای ۳ با یه مبل معمولی تو سالن استراحت
[ترجمه گوگل]یک آپارتمان یک خوابه برای 3 با مبل متحرک در سالن
15. One-bedroomed apartments for three with convertible sofa in the lounge plus an extra bed for a child under 11 available.
[ترجمه ترگمان]یک آپارتمان برای سه نفر با مبل قابل تبدیل در سالن، به اضافه یک تخت اضافی برای یک کودک زیر ۱۱ سال در دسترس
[ترجمه گوگل]آپارتمان یک خوابه برای سه با مبل متحرک در سالن و یک تخت اضافه برای یک کودک زیر 11 ساله