1. the continuation of the boxing match after a short pause
از سر گیری مشت بازی پس از مکث کوتاه
2. the vigorous continuation of resistance
ادامه ی سرسختانه ی مقاومت
3. they asked for a continuation of the negotiations
آنها درخواست ادامه ی مذاکرات کردند.
4. this new road is a continuation of the old highway
این راه جدید دنباله ی بزرگراه قدیمی است.
5. War is nothing but a continuation of politics with the admixture of other means.
[ترجمه ترگمان]جنگ چیزی جز ادامه سیاست با the وسایل دیگر نیست
[ترجمه گوگل]جنگ چیزی جز ادامه سیاست با مخلوطی از معانی دیگر نیست
6. The continuation of the meeting was delayed until the next day.
[ترجمه ترگمان]ادامه این نشست تا روز بعد به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]ادامه جلسه تا روز بعد به تعویق افتاد
7. War is famously'the continuation of policy by other means '.
[ترجمه ترگمان]جنگ به طور عالی تداوم سیاست به وسیله روش های دیگر است
[ترجمه گوگل]جنگ به معنای 'ادامه سیاست با روش های دیگر' است
8. The years 2000 - 01 saw the continuation of the university's planned expansion.
[ترجمه ترگمان]سال های ۲۰۰۰ - ۰۱، ادامه توسعه برنامه ریزی شده این دانشگاه را مشاهده کردند
[ترجمه گوگل]سال های 2000 تا 01 ادامه ادامه انکشاف دانشگاه را شاهد بود
9. This road is a continuation of the motorway.
[ترجمه ترگمان]این جاده امتداد بزرگراه است
[ترجمه گوگل]این جاده ادامه مسیر بزرگراه است
10. The continuation of the strike caused a lot of poverty.
[ترجمه ترگمان]ادامه اعتصاب موجب فقر بسیاری شد
[ترجمه گوگل]ادامه اعتصاب موجب فقر شد
11. They are anxious to ensure the continuation of the economic reform programme.
[ترجمه ترگمان]آن ها نگران ادامه برنامه اصلاحات اقتصادی هستند
[ترجمه گوگل]آنها برای تضمین ادامه برنامه اصلاحات اقتصادی مضطرب هستند
12. This year saw a continuation in the upward trend in sales.
[ترجمه ترگمان]این سال شاهد ادامه روند رو به بالا در فروش بود
[ترجمه گوگل]در سال جاری ادامه روند فروش در حال افزایش است
13. Her new book is a continuation of her autobiography.
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او ادامه زندگینامه او است
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او ادامه زندگی او است
14. He predicts a continuation of healthy profits in the current financial year.
[ترجمه ترگمان]او پیش بینی می کند که تداوم سود سالم در سال مالی جاری افزایش یابد
[ترجمه گوگل]او پیش بینی می کند که سود سالم در سال مالی جاری ادامه یابد