کلمه جو
صفحه اصلی

subspace


معنی : فضای فرعی، شبه فضا
معانی دیگر : (ریاضی) زیر جا، زیر اسپاش، زیر فضا

انگلیسی به فارسی

فضای فرعی، شبه فضا


زیرمجموعه، فضای فرعی، شبه فضا


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] زیرفضا، فضاهک

مترادف و متضاد

فضای فرعی (اسم)
subspace

شبه فضا (اسم)
subspace

پیشنهاد کاربران

زیر فضا


کلمات دیگر: