کلمه جو
صفحه اصلی

laddie


معنی : پسر بچه، پسرک
معانی دیگر : (اسکاتلند) پسر بچه، ریکاجان، معشوق

انگلیسی به فارسی

پسر بچه، معشوق، پسرک


لدیدی، پسر بچه، پسرک


انگلیسی به انگلیسی

• young boy; young man
a laddie is a young man or boy; an informal word.

مترادف و متضاد

پسر بچه (اسم)
youngster, lad, boy, loon, laddie, callant, page

پسرک (اسم)
laddie

جملات نمونه

1. Now then, laddie, what's the trouble?
[ترجمه ترگمان]خوب، پسرک، مشکل چیه؟
[ترجمه گوگل]حالا، لادی، مشکل چیه؟

2. Nay, laddie. The lack of money's what's important.
[ترجمه ترگمان]نه، پسرک نداشتن پول اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]نه، لدیدی فقدان پول مهم است

3. Teacher : The laddie reckons himself a poet!
[ترجمه ترگمان]معلم: laddie خودش یک شاعر است!
[ترجمه گوگل]معلم: Laddie خود را شاعر می شمارد!

4. Some laddie even covered their eyes, for they didn't wanted to see such miserable creature.
[ترجمه ترگمان]بعضی ها حتی چشمان خود را هم پوشانده بودند، چون نمی خواستند چنین موجود بدبخت را ببینند
[ترجمه گوگل]بعضی از خانم ها حتی چشمانشان را پوشانده بودند، زیرا نمی خواستند چنین موجودی بدبختی را ببینند

5. If you're slim, honest and have a good sense of humour then send your photos to this lovesick laddie.
[ترجمه ترگمان]اگر تو لاغر و درستکار باشی و حس شوخ طبعی خوبی داشته باشی، پس photos را به این بیمار عاشق بفرست
[ترجمه گوگل]اگر شما باریک، صادق و حس شوخ طبعی دارید، پس عکس های خود را به این خانم خوش تیپ ارسال کنید

6. Harding, the 29 th President, and his family had a birthday party for their dog Laddie Boy.
[ترجمه ترگمان]هاردینگ، ۲۹ رئیس جمهور و خانواده اش برای their Laddie جشن تولد گرفته بودند
[ترجمه گوگل]هاردینگ، رئیس جمهور 29 ساله و خانواده اش روز تولد خود را برای Laddie Boy سگ خود داشتند

پیشنهاد کاربران

این کلمه در انگلیسی اسکاتلندی استفاده میشه که روش بیان غیر رسمی کلمه lad هست. یعنی کلمه lad یه کم رسمی تر از کلمه laddie هست. هر دو به معنای مرد جوان هستند. به اصطلاح عامیانه یعنی مرتیکه، مردک، پسرک.


کلمات دیگر: