کلمه جو
صفحه اصلی

lactescent


معنی : شیری، شیر مانند، شیرده
معانی دیگر : شیری شونده، شیرمانند شونده، شیرسان، (ترشح کننده ی شیر) شیرتراو، شیرآور، شیرزا

انگلیسی به فارسی

شیری، شیر مانند، شیرده


لاکتوز، شیری، شیر مانند، شیرده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: lactescence (n.)
(1) تعریف: milky, or becoming milky.

(2) تعریف: secreting or producing milk.

(3) تعریف: forming or exuding a milky sap, as certain plants.

• becoming milky; milk-like; secreting a milk-like substance (biology)

مترادف و متضاد

شیری (صفت)
lacteal, milky, leonine, lactescent

شیر مانند (صفت)
lactescent

شیرده (صفت)
lactescent, milch


کلمات دیگر: