کلمه جو
صفحه اصلی

nationalist


معنی : ملت گرای، ملت دوست، طرفدار ملت
معانی دیگر : ملی گرای، میهن دوست، ناسیونالیست

انگلیسی به فارسی

ملت گرای، ملت دوست، طرفدار ملت، ناسیونالیست


ناسیونالیستی، ملت گرای، ملت دوست، طرفدار ملت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an advocate of nationalism.

(2) تعریف: (cap.) a follower of a political movement that favors national government and resistance against foreign domination or interference.
صفت ( adjective )
مشتقات: nationalistic (adj.), nationalistically (adv.)
• : تعریف: pertaining to or advocating nationalism.

• one who is devoted to one's country, patriotic person
having the characteristic of devotion to one's country
nationalist ideas or movements are connected with attempts to obtain political independence for a particular group of people.
a nationalist is a person with nationalist beliefs.

مترادف و متضاد

ملت گرای (اسم)
nationalist

ملت دوست (اسم)
nationalist

طرفدار ملت (اسم)
nationalist

جملات نمونه

1. he did not believe in a nationalist view but rather in a planetary view
او به یک دیدجهانی اعتقاد داشت نه یک دید ملی.

2. they were whipping up the people's nationalist frenzy
آنان شور میهن دوستی مردم را دامن می زدند.

3. The Nationalist Party have gained a lot of support in the south of the country.
[ترجمه ترگمان]حزب ناسیونالیست در جنوب کشور از حمایت بسیاری برخوردار است
[ترجمه گوگل]حزب ملی گرایان در جنوب کشور از حمایت های فراوانی برخوردار است

4. Nationalist sentiment has increased in the area since the bombing.
[ترجمه ترگمان]از زمان بمب گذاری، احساسات ملی گرایانه در این منطقه افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]از زمان بمباران، احساسات ملی گرایانه در منطقه افزایش یافته است

5. Nationalist parties united to oppose the government's plans.
[ترجمه ترگمان]احزاب سیاسی با طرح دولت مخالفت می کردند
[ترجمه گوگل]احزاب ناسیونالیست مخالف برنامه های دولت هستند

6. The crisis has set off a wave of nationalist feelings in Quebec.
[ترجمه ترگمان]این بحران باعث ایجاد موجی از احساسات ملی گرایانه در کبک شده است
[ترجمه گوگل]بحران موجی از احساسات ناسیونالیستی در کبک را به وجود آورد

7. Nationalist speeches worked the crowd up into a frenzy.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی ها، جمعیت را به هیجان می آورد
[ترجمه گوگل]سخنرانی های ملی گرایانه مردم را به یک دیوانه تبدیل کرد

8. It's part of a broader Hindu nationalist movement that's gaining strength throughout the country.
[ترجمه ترگمان]این بخشی از یک جنبش ملی گرای هندو است که در سراسر کشور قدرت به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این بخشی از یک جنبش گسترده تر ملی گرا هندو است که در سراسر کشور قدرت می گیرد

9. A wave of nationalist demonstrations convulsed the country in 191
[ترجمه ترگمان]موجی از تظاهرات ملی گرایانه کشور را در ۱۹۱ کشور تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]موجی از تظاهرات های ناسیونالیستی در 191 کشور را تشخیص داد

10. People are leaving the Nationalist Party by the score.
[ترجمه ترگمان]مردم حزب ناسیونالیست را با این امتیاز ترک می کنند
[ترجمه گوگل]مردم با نمره دادن به حزب ملی گرایند

11. Colonialism is especially fertile ground for nationalist ideas.
[ترجمه ترگمان]Colonialism به خصوص زمینه ای حاصلخیز برای ایده های ملی گرایانه است
[ترجمه گوگل]استعمارگرایی به ویژه زمینه مناسب برای ایده های ناسیونالیستی است

12. This nationalist feeling has been exploited opportunistically by several important politicians.
[ترجمه ترگمان]این احساس ملی گرایانه توسط چندین سیاست مدار مهم مورد سو استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این احساس ناسیونالیستی توسط چندین سیاستمدار مهم مورد بهره برداری قرار گرفته است

13. They are nationalist to the point of xenophobia.
[ترجمه ترگمان]آن ها ملی گرا هستند و به بیگانه هراسی بدل شده اند
[ترجمه گوگل]آنها ملی گرایان را به لحاظ جنایتکارانه می دانند

14. He co-opted many nationalist slogans and cultivated a populist image.
[ترجمه ترگمان]او بسیاری از شعارهای ملی گرایانه را انتخاب کرد و تصویر populist را پرورش داد
[ترجمه گوگل]او بسیاری از شعارهای ملی گرایانه را انتخاب کرد و یک تصویر پوپولیستی را پرورش داد

15. The southern state became more nationalist in character.
[ترجمه ترگمان]ایالت جنوبی در شخصیت ملی گرای بیشتری شد
[ترجمه گوگل]دولت جنوب، شخصیت ملی بیشتر شد

پیشنهاد کاربران

وطن پرست. کسی که به Nationalism اعتقاد داره. کسی که فکر میکگه کشورش خیلی دوست داشتنی و حتی بهتر از بقیه کشوراست
Noun


کلمات دیگر: