کلمه جو
صفحه اصلی

latitudinarian


معنی : وابسته بعرض جغرافیایی، با گذشت، گسترده فکر
معانی دیگر : گسترده اندیش، دارای سعه ی نظر، آزاده، دارای گذشت و احسان (به ویژه در امور مذهبی)، وابسته بعر­ جغرافیایی

انگلیسی به فارسی

وابسته بعرض جغرافیایی، با گذشت، گسترده فکر


latitudinarian، وابسته بعرض جغرافیایی، با گذشت، گسترده فکر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: permitting or advocating freedom of thought, esp. in religious matters.
اسم ( noun )
مشتقات: latitudinarianism (n.)
• : تعریف: one who favors freedom of thought, esp. in religion.

• tolerant person, freethinker, open-minded person (especially about religion)
tolerant, freethinking, broad minded (especially about religion)

مترادف و متضاد

وابسته ب عرض جغرافیایی (صفت)
latitudinal, latitudinarian

با گذشت (صفت)
latitudinal, lenient, latitudinarian

گسترده فکر (صفت)
latitudinal, latitudinarian

جملات نمونه

1. Other societies again seemed remarkably latitudinarian, scarcely appearing to notice that a problem existed.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دیگر انجمن های دیگر به طور قابل توجهی latitudinarian به نظر می رسیدند، به ندرت متوجه می شد که مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]جوامع دیگر بار دیگر به نظر می رسید به طرز شگفت آوری لاتینتینار، به سختی ظاهر می شود که متوجه شده است که یک مشکل وجود داشته است

2. Economy is latitudinarian intervene with the country creed is his two old main school, the analysis that to the market economy runs is having this two old school to differ apparently.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در حال مداخله با اعتقادات مذهبی دو مکتب اصلی قدیمی او است، این تحلیل که اقتصاد بازار اجرا می کند این است که این دو مدرسه قدیمی ظاهرا با هم تفاوت دارند
[ترجمه گوگل]اقتصاد لاتینینگر مداخله ای است با اعتقاد کشور، دو مدرسه اصلی آن است، آنالیز که به اقتصاد بازار می انجامد این است که این دو مدرسه قدیمی به طور واضح متفاوت است

3. New latitudinarian the child that is capitalist economy, politics and social contradiction development.
[ترجمه ترگمان]نیو latitudinarian، کودکی که اقتصاد سرمایه داری، سیاست و رشد تناقض اجتماعی است
[ترجمه گوگل]لاتینینین جدید کودک که اقتصاد سرمایه داری، سیاست و تضاد اجتماعی است

4. Should debunk is new latitudinarian carry out the 3 hypocritical sexes that liberalize greatly and fabulosity .
[ترجمه ترگمان]آیا debunk جدید می تواند سه زن ریاکار و hypocritical را که به شدت و fabulosity آزاد هستند را از بین ببرد؟
[ترجمه گوگل]باید اختراع کننده جدیدی باشد که از 3 جنس ریاکاری است که به شدت آزاد و افسانه ای را انجام می دهند

5. This could be admirably adventurous or dangerously latitudinarian.
[ترجمه ترگمان]این کار به نحو قابل تحسینی بود یا به طرز خطرناکی latitudinarian
[ترجمه گوگل]این امر می تواند به طرز قابل توجهی پرماجرا یا خطرناک باشد

6. Regard the contemporary money of latitudinarian now delegate as creed, its generation, development gets the influence of card bogus creed.
[ترجمه ترگمان]با توجه به پول معاصر of که اکنون به عنوان فرقه مذهبی، نسل آن، توسعه می یابد، تاثیر عقاید جعلی و جعلی به دست می آید
[ترجمه گوگل]با توجه به پول معاصر latitudinarian در حال حاضر به عنوان اعتقاد، نسل، توسعه آن نفوذ اعتبار کارت جعلی است

7. Regard a kind of thought as superstructure, new latitudinarian the fight that never abandons ideological field.
[ترجمه ترگمان]یک نوع تفکر را به عنوان superstructure، latitudinarian جدید، که هرگز میدان ایدئولوژیک را ترک نمی کند، مورد توجه قرار دهید
[ترجمه گوگل]با توجه به نوع تفکر به عنوان ساختار فوق العاده، جنگجوی جدید لتیتین داریان که هرگز زمینه ایدئولوژیک را رها نمی کند

8. And 20 centuries the creed of field of new latitudinarian heavy communalize since 80 time is dogmatic, world capitalism may produce new fascism again.
[ترجمه ترگمان]و ۲۰ قرن عقیده میدان های جدید latitudinarian سنگین از زمان ۸۰ بار متعصبانه است، سرمایه داری جهان ممکن است دوباره فاشیسم جدیدی را تولید کند
[ترجمه گوگل]و در قرن 20، اعتقاد به حوزه ی جدیدی از بزرگراه جدید که از زمان 80 سال به طور گسترده ای متحول شده است، دگماتیک است، سرمایه داری جهانی ممکن است مجدد فاشیسم جدید تولید کند

9. The countries of Continental Legal System have two version, the latitudinarian action duty and virtual action obligation said.
[ترجمه ترگمان]دو کشور سیستم حقوقی قاره ای دارای دو نسخه هستند، وظیفه عمل latitudinarian و تعهد عمل مجازی
[ترجمه گوگل]کشورهای سیستم قضایی قانونی دارای دو نسخه هستند، وظیفه عمل عاملی و مجازات اقدام مجازی


کلمات دیگر: