کلمه جو
صفحه اصلی

magistracy


معنی : قاضی، ریاست کلانتری یا دادگاه بخش
معانی دیگر : مقام یا دوره ی خدمت قاضی دادگاه بخش یا امین صلح، کادیک گری، قضاوت، امنای صلح، کادیکان، مجریان قانون

انگلیسی به فارسی

ریاست کلانتری یا دادگاه بخش، قاضی


کارشناسی ارشد، قاضی، ریاست کلانتری یا دادگاه بخش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: magistracies
(1) تعریف: the office, term, or jurisdiction of a magistrate.

(2) تعریف: magistrates generally or collectively.

• position or duties of a magistrate; body of magistrates, magistrates collectively

مترادف و متضاد

قاضی (اسم)
judge, arbiter, magistracy, praetor, bencher, praetorian

ریاست کلانتری یا دادگاه بخش (اسم)
magistracy

جملات نمونه

1. He's been elected to the magistracy.
[ترجمه ترگمان]او برای مقام قضایی انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]او به مدرک انتخاب شده است

2. What actually happened was that a less doctrinaire magistracy put local taxes up in order to provide bread for poor families.
[ترجمه ترگمان]آنچه واقعا اتفاق افتاد این بود که دستگاه قضایی less مالیات محلی را به منظور تامین نان برای خانواده های فقیر وضع کرد
[ترجمه گوگل]آنچه واقعا اتفاق افتاد این بود که مدرک دکتری کمتر مالیات محلی را به منظور ارائه نان برای خانواده های فقیر قرار داد

3. The magistracy was usually considered a necessary precondition for entry into the Roman Senate.
[ترجمه ترگمان]هیات قضایی معمولا پیش شرط لازمی برای ورود به مجلس سنای روم محسوب می شد
[ترجمه گوگل]مأموریت مدنی معمولا پیش شرط لازم برای ورود به سنا رومی است

4. Commander's headquarters: This be United Nations magistracy and we have no power interference!
[ترجمه ترگمان]ستاد فرمانده کل: این دستگاه قضایی ملل متحد است و ما هیچ دخالت قدرتی نداریم!
[ترجمه گوگل]ستاد فرمانده: این ادارهء سازمان ملل متحد است و ما هیچ دخالتی در قدرت نداریم!

5. The oldest and most important magistracy was the consulship, which can best be described as a dual prime ministership or presidency .
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین و مهم ترین مقام قضایی دوره کنسولی بود که می توان آن را به عنوان یک مقام دوگانه یا مقام ریاست جمهوری توصیف کرد
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین و مهم ترین دادگاه، کنسولگری بود که بهترین ها را می توان به عنوان نخست وزیر یا ریاست جمهوری دوگانه توصیف کرد

6. The magistrate after his death, relatives of the magistracy, not a runner officials and condolences go.
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه پس از مرگ وی، بستگان هیات قضایی، و نه مقامات رسمی و تسلیت آمیز
[ترجمه گوگل]دادگستری پس از مرگ او، بستگان کارشناسی ارشد، نه مقامات دونده و همدردی

7. Exterior of the North Kowloon Magistracy.
[ترجمه ترگمان]حاشیه شمالی Kowloon شمالی
[ترجمه گوگل]خارج از مدرسه شمال کوولون

8. The First Clerk of the Magistracy must be law-abiding and honesty itself.
[ترجمه ترگمان]اولین کلرک از the باید خود وفادار و درستکار باشد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر دادگستری باید در راستای قانون و صداقت باشد

9. Support in South Kowloon Magistracy, Yau Ma Tei Over a hundred people.
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی تو آمریکای جنوبی \"magistracy\"، \"Yau Tei\" بیش از صد نفر
[ترجمه گوگل]حمایت از کارشناسی کارشناسی جنوب کیوون، یو ما تیئی بیش از صد نفر

10. Throughout the six years which have intervened these charges have remained in the magistracy, the subject of successive remands.
[ترجمه ترگمان]در طول شش سالی که در این اتهامات دخالت کرده است، در بخش قضایی، موضوع of متوالی باقی مانده است
[ترجمه گوگل]در طول شش ساله که مداخله کرده اند این اتهامات در دادگاه باقی ماند، موضوع پیگیری های پی در پی است

11. Here too wealth and power were concentrated in the hands of the magistracy, the clergy and the landed aristocracy.
[ترجمه ترگمان]در اینجا بیش از حد ثروت و قدرت در دستان قضات، روحانیان و اشراف پیاده متمرکز شده بود
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز ثروت و قدرت در دست کارشناسی ارشد، روحانیت و اشرافیت سرزمین متمرکز شد

12. The result was particularly disappointing, given the fact that the magistracy had already been purged by both Charles and James.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن به ویژه نومید کننده بود، با توجه به این که دستگاه قضایی قبلا هم توسط چارلز و هم جیمز پاک سازی شده بود
[ترجمه گوگل]نتیجه به خصوص ناامید کننده بود، با توجه به این واقعیت است که مدرک توسط هر دو چارلز و جیمز تمیز شده است

13. And I was glad to visit it again today. Moreover, first time visiting Central Police Station and Former Central Magistracy as well.
[ترجمه ترگمان]و از دیدن دوباره آن خوشحال شدم علاوه بر آن، برای اولین بار به پاسگاه پلیس مرکزی و magistracy مرکزی سابق رفت
[ترجمه گوگل]و من خوشحال شدم که امروز دوباره دیدار می کنم علاوه بر این، برای اولین بار از مرکز پلیس مرکزی و اداره مرکزی سابق نیز دیدن کنید

14. It was the place whence proclamations were wont to be made, amidst an assemblage of the magistracy, with all the ceremonial that attended such public observances in those days.
[ترجمه ترگمان]این محلی بود که اعلامیه ها در میان هیات وزیران بشمار می رفت، با تمام تشریفاتی که در آن روزها با رعایت رعایت آداب اجتماعی شرکت می کرد
[ترجمه گوگل]این محل جایی بود که اعلامیه ها در میان مجموعه ای از مدالیته، با تمام مراسم که در آن روزها در چنین مراسمی دیده می شد، ساخته می شد


کلمات دیگر: