کلمه جو
صفحه اصلی

natural history


معنی : تاریخ طبیعی
معانی دیگر : تاریخ طبیعی (بررسی جانورشناسی و گیاه شناسی و کان شناسی و زمین شناسی)، طبیعیات، تاری  طبیعی

انگلیسی به فارسی

تاریخ طبیعی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the study of botany, zoology, geology, and other sciences that deal with objects in nature or the physical world.

• naturalis historia, encyclopedia written by pliny the elder
study of the development of organisms over time
natural history is the study of animals, plants, and other living things.
the natural history of a place, plant, or animal species is its evolution and its habits and conditions of existence.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تاریخ علوم طبیعی ،علم مطالعه تمام موجودات طبیعی ،گیاهان ،جانوران

مترادف و متضاد

تاریخ طبیعی (اسم)
natural history

جملات نمونه

1. Schools regularly bring children to the beach for natural history lessons.
[ترجمه ترگمان]مدارس به طور منظم کودکان را برای درس تاریخ طبیعی به ساحل می آورند
[ترجمه گوگل]مدارس به طور منظم درس های تاریخ طبیعی کودکان را به ساحل می آورند

2. The Natural History Museum is a super place for kids.
[ترجمه ترگمان]موزه تاریخ طبیعی یک مکان فوق العاده برای کودکان است
[ترجمه گوگل]موزه تاریخ طبیعی یک مکان فوق العاده برای بچه ها است

3. Let's bend our way to the Museum of Natural History.
[ترجمه ترگمان]بیایید به موزه تاریخ طبیعی برویم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ما را به موزه تاریخ طبیعی خم کند

4. Cuvier wanted to turn natural history into a science that would rank with physics and chemistry.
[ترجمه ترگمان]کوویه می خواست تاریخ طبیعی را به دانشی تبدیل کند که در فیزیک و شیمی رتبه بگیرد
[ترجمه گوگل]کوویور می خواست تاریخ طبیعی را تبدیل به یک علم کند که با فیزیک و شیمی رتبه بگیرد

5. His bent for natural history directed him towards his first job.
[ترجمه ترگمان]گرایش او به تاریخ طبیعی او را به سمت اولین کارش هدایت کرد
[ترجمه گوگل]خم شدن او برای تاریخ طبیعی او را به سوی اولین کار او هدایت کرد

6. He spent his life popularizing natural history.
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را با تاریخ طبیعی سپری کرد
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را به محبوب تاریخ طبیعی گذراند

7. He has written a natural history of Scotland.
[ترجمه ترگمان]او تاریخ طبیعی اسکاتلند را نوشته است
[ترجمه گوگل]او تاریخ طبیعی اسکاتلند را نوشته است

8. In natural history the careful observer and recorder was very important in the advance of the science.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ طبیعی، ناظر دقیق و ضبط کننده در پیشرفت علوم بسیار مهم بودند
[ترجمه گوگل]در تاریخ طبیعی، ناظر و ضبط دقیق در پیشبرد علم بسیار مهم بود

9. She has an encyclopedic knowledge of natural history.
[ترجمه ترگمان]او دانش encyclopedic از تاریخ طبیعی دارد
[ترجمه گوگل]او دانش دایره المعارف تاریخ طبیعی دارد

10. A £5m development appeal launched yesterday by the Natural History Museum has already raised £ 5m.
[ترجمه ترگمان]یک دادخواست توسعه ۵ میلیون پوندی که دیروز توسط موزه تاریخ طبیعی آغاز شد، تاکنون ۵ میلیون پوند افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]تقاضای توسعۀ 5 میلیون دلاری که روز گذشته توسط موزه تاریخ طبیعی به راه افتاده است، 5 میلیون پوند افزایش یافته است

11. Because of the peculiar natural history of these hosts, the relative importance of horizontal and vertical transmission differs among parasite species.
[ترجمه ترگمان]به دلیل تاریخچه طبیعی خاص این میزبان ها، اهمیت نسبی انتقال افقی و عمودی در میان انواع انگل است
[ترجمه گوگل]با توجه به تاریخ طبیعی طبیعت این میزبان، اهمیت نسبی انتقال افقی و عمودی در بین گونه های انگل تفاوت دارد

12. But the investigation, on natural history lines, has been prosecuted with a large measure of success.
[ترجمه ترگمان]اما تحقیقات بر روی خطوط تاریخ طبیعی با معیار بزرگی از موفقیت تحت تعقیب قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اما تحقیقات در مورد خطوط تاریخ طبیعی با موفقیت بزرگی صورت گرفته است

13. She is giving a lecture about the natural history and ecology of the sea shore.
[ترجمه ترگمان]او در حال سخنرانی در مورد تاریخچه طبیعی و بوم شناسی ساحل دریا است
[ترجمه گوگل]او سخنرانی در مورد تاریخ طبیعی و زیست محیطی ساحل دریا می دهد

14. We walked toward the natural history museum. -What happened between you and Jessica, Brice? he asked.
[ترجمه ترگمان]به سمت موزه تاریخ طبیعی رفتیم بین تو و جسیکا چه اتفاقی افتاد؟ پرسید:
[ترجمه گوگل]ما به سوی موزه تاریخ طبیعی رفتیم چه اتفاقی بین شما و جسیکا، بریس اتفاق افتاد؟ او درخواست کرد

15. Myth is nothing but natural history, plus human history, in time-disguised and faith-distorted form.
[ترجمه ترگمان]افسانه چیزی نیست جز تاریخ طبیعی، به اضافه تاریخ بشر، به شکل تغییر شکل و شکل تحریف شده و تحریف شده
[ترجمه گوگل]اسطوره چیزی جز تاریخ طبیعی، به علاوه تاریخ بشری، در شکل گاه گمشده و تحریف شده با ایمان نیست

پیشنهاد کاربران

سیر و روند طبیعی ( درباره ی یک بیماری )


کلمات دیگر: