کلمه جو
صفحه اصلی

ko


معنی : ضربه فنی، ضربه فنی کردن
معانی دیگر : (مخفف: knock out ـ عامیانه ـ مشت بازی) ضربه ی فنی کردن، ضربه ی فنی (.k.o و .k.o هم می نویسند)، دربوکس با ضربات متوالی از میدان بدرکردن، مغلوب کردن

انگلیسی به فارسی

(دربوکس) با ضربات متوالی از میدان بدرکردن، مغلوب کردن، ضربه فنی


KO، ضربه فنی، ضربه فنی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "knockout," in boxing, the act of defeating an opponent by knocking him down for a count of ten. (see technical knockout.)

• family name; first name
knockout (in boxing)
ko is an abbreviation for `knockout'.
to ko someone means to hit them so hard that they become unconscious; an informal expression.

مترادف و متضاد

ضربه فنی (اسم)
kayo, knockout, ko

ضربه فنی کردن (فعل)
kayo, knockout, ko

جملات نمونه

1. That flu really KO'd me for a while.
[ترجمه مهسا] اون انفولانزابرای مدتی واقعا منوازپادراورده بود
[ترجمه ترگمان]این سرماخوردگی واقعا برای من خیلی مفیده
[ترجمه گوگل]این آنفولانزا به مدت چند دقیقه من را به من زده است

2. Joe Louis KO'd Billy Conn in the eighth round.
[ترجمه ترگمان]جو لوئیس KO و بیلی کن در دور هشتم گرد هم آمدند
[ترجمه گوگل]جو لوئیس کوی بیلی کان در دور هشتم

3. The opponents wanted to deliver a KO, but it backfired on them.
[ترجمه ترگمان]مخالفان می خواستند a را تحویل دهند، اما نتیجه معکوس شد
[ترجمه گوگل]مخالفان می خواستند KO را تحویل بگیرند، اما آنها به آنها برگشتند

4. 3of his wins were KO's.
[ترجمه ترگمان]سه تا از برنده هاش مال ko
[ترجمه گوگل]3 برنده ی او KO بود

5. Following fast on its heels is Ko Samui, once a hippy paradise, now with several resort hotels.
[ترجمه ترگمان]در زیر پاشنه آن کو Samui است که زمانی بهشت hippy است که در حال حاضر چندین هتل تفریحی دارد
[ترجمه گوگل]پس از آن سریع در پاشنه خود Ko Samui، یک بار یک روستای هیپ، در حال حاضر با چندین هتل رفت و آمد مکرر است

6. Were Buffett today to list Berkshire's (BRKA) largest stockholdings, as he does every year in the company's annual report, IBM would rank behind only Coca-Cola (KO).
[ترجمه ترگمان]آیا Buffett امروزه به عنوان بزرگ ترین تولید کننده Berkshire (BRKA)شناخته می شود، همانطور که هر ساله در گزارش سالانه شرکت، شرکت IBM تنها کوکا کولا (KO)را در صدر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بافت امروز فهرست بزرگترین سهامداران Berkshire (BRKA) را به خود اختصاص داده است؛ همانطور که هر ساله در گزارش سالانه خود شرکت می کند، آی بی ام تنها در کنار کوکا کولا (KO) رتبه بندی می شود

7. The kernel side of things is implemented as a loadable module called lg. ko.
[ترجمه ترگمان]بخش هسته چیزها به عنوان یک ماژول loadable به نام آل جی پیاده سازی می شود کو
[ترجمه گوگل]هسته سمت همه چیز به عنوان یک ماژول قابل بارگذاری به نام lg اجرا می شود کو

8. Comrade Ko Ching - shih said that we must explore every possible way.
[ترجمه ترگمان]رفیق کو چینگ - shih گفت که ما باید همه راه ممکن را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]رفیقت کی چینگ - شیخ گفت که ما باید هر راه ممکن را بررسی کنیم

9. Lake, Nanbei Hu, FENHU for the three - ko.
[ترجمه ترگمان]دریاچه، Nanbei هیو، FENHU برای این سه کو
[ترجمه گوگل]دریاچه، Nanbei هو، FENHU برای سه - ک

10. Both heterozygous Cx 43 KO and CMV 43~ CT transgenic mice had normal hearts.
[ترجمه ترگمان]هر دو mice heterozygous ۴۳ KO و CMV ۴۳ CT دارای قلبی طبیعی بودند
[ترجمه گوگل]هر دو موش هتروزیگوت CX 43 KO و CMV 43 ~ CT transgenic دارای قلب عادی بودند

11. Well, what are you doing here, then, Mr. Ko?
[ترجمه ترگمان]خب، پس اینجا چی کار می کنی، آقای کو؟
[ترجمه گوگل]خب، پس چه کار می کنی، آقای کی؟

12. You lived in sente, filled the ko, and you made me give up go!
[ترجمه ترگمان]تو در sente زندگی کردی، the پر کردی و منو مجبور کردی که برم
[ترجمه گوگل]شما در سنت زندگی کردی، کوی را پر کردی، و تو را مجبور به رها کردی!

13. Black peak overlooking Ko, such as a huge stone bridge Superlative Craftsmanship become a spectacle.
[ترجمه ترگمان]قله سیاه مشرف به کو، مانند پل سنگی بزرگ superlative craftsmanship به یک نمایش تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]اوج سیاه در کنار Ko، مانند یک پل بزرگ سنگی Craftsmanship فوق العاده تبدیل به یک عینک

14. With it came Ko Tseng - chiang, a Home Returning Corps and Sitze.
[ترجمه ترگمان]کو it - chiang، یک گروه وابسته به خانه و Sitze آمد
[ترجمه گوگل]با آن آمد Ko Tseng - چیانگ، سپاه بازگشت به خانه و Sitze

He KO'd his opponenet.

حریف خود را ضربه‌ی فنی کرد.


پیشنهاد کاربران

( مخفف knockout ) در معنای غیر رسمی یعنی یک شخص بسیار جذاب و دلربا


کلمات دیگر: