1. march to the tune of marchers
ره چنان رو که رهروان رفتند.
2. march off
راندن،وادار به رفتن کردن
3. funeral march
مارش عزا
4. the march of events
پیشرفت حوادث
5. the march of science
پیشرفت علم
6. to march by the reviewing stand
از جلو جایگاه سان رژه رفتن
7. to march two by two
دو به دو رژه رفتن (گام نظامی برداشتن)
8. a forced march
راه پیمایی تند
9. a military march
مارش نظامی،رژه ی نظامی
10. a peace march
راه پیمایی برای صلح
11. a phased march toward a free economy
پیشرفت زمان بندی شده به سوی اقتصاد آزاد
12. forces that march toward greater social justice
نیروهایی که به سوی عدالت اجتماعی بیشتر،حرکت می کنند
13. on the march
در حال پیشرفت
14. steal a march on
(بدون جلب توجه) پیش روی کردن
15. steal a march on
با سرعت عمل ابتکار عملیات را به دست گرفتن یا موقعیت خود را بهتر کردن
16. our economy is on the march again
اقتصاد ما بار دیگر در حال پیشرفت است.
17. to permit the demonstrators to march in the street
به تظاهر کنندگان اجازه ی تظاهرات در خیابان را دادن
18. i dreaded the thought of a march to the top of the mountain
من از فکر پیاده روی طولانی به نوک کوه وحشت داشتم.
19. the radio blasted out a military march
رادیو مارش نظامی گوشخراشی را پخش می کرد.
20. the city was at least a day's march away
شهر دست کم در فاصله ی یک روز پیاده روی قرار داشت.
21. we were too tired to begin another march
ما بیش از آن خسته بودیم که (بتوانیم) راه پیمایی دیگری را آغاز کنیم.
22. he said that the troops would begin to march at the crack of dawn
او گفت که هنگام برآمدن خورشید لشگریان راه پیمایی را آغاز خواهند کرد.
23. Sow the seeds in late March.
[ترجمه ترگمان]در اواخر ماه مارس دانه ها را Sow کنید
[ترجمه گوگل]دانه ها را در اواخر ماه مارس بذر می کنند
24. She stole a march on me.
[ترجمه ترگمان] اون یه قدم به سمت من برداشت
[ترجمه گوگل]او بر من ربوده است
25. The band struck up the wedding march.
[ترجمه ترگمان]گروه موسیقی به راه افتاد
[ترجمه گوگل]این جشنواره عروسی به وقوع پیوست
26. The rocket was launched in March 1980.
[ترجمه ترگمان]این موشک در مارس ۱۹۸۰ پرتاب شد
[ترجمه گوگل]موشک در مارس 1980 راه اندازی شد
27. Anne is coming for a visit in March supposedly.
[ترجمه ترگمان]آن برای دیداری در ماه مارس آینده خواهد آمد
[ترجمه گوگل]آن به نظر می رسد برای ماه مارس به نظر می رسد
28. Peach blossom in March, two people go, video.
[ترجمه ترگمان]هلو در ماه مارس، دو نفر میرن، ویدئو
[ترجمه گوگل]شکوفه های هلو در ماه مارس، دو نفر می روند، ویدیو