1. a natty dresser
آدم شیک پوش
2. a natty suit
یک دست لباس شیک
3. He's always been a natty dresser.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه میز قشنگ تر بود
[ترجمه گوگل]او همیشه یک آشپزخانه کوچک است
4. His suitings are natty to a degree.
[ترجمه ترگمان]suitings او تا حدی natty هستند
[ترجمه گوگل]کت و شلوار او کمی به درجه است
5. And the natty duds and the good rocking tonight. 3
[ترجمه ترگمان]و این لباس های قشنگ و the خوب امشب ۳
[ترجمه گوگل]امیدوارم روز خوبی داشته باشی 3
6. Smell it almost, although the man, a natty dresser by Peter's standards, had loaded himself with aftershave.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که مرد، کمد لباس های قشنگ پیتر را بو برده بود، خود را با ادوکلن پر کرده بود
[ترجمه گوگل]تقریبا بوی آن را می دهد، هرچند که مردی که لباس پیچیدهای با استانداردهای پیتر داشت، خود را بعد از پس لرزه درآورد
7. Cliff was a natty dresser.
[ترجمه ترگمان]کلیف هم خیلی خوشگل بود
[ترجمه گوگل]کلیف یک کمد لباس بود
8. Natty, brave, kindly, and illiterate hovers between the two worlds of Indian and white man.
[ترجمه ترگمان]Natty، شجاع، مهربان، و بی سواد بین دو دنیای مرد هندی و سفید شناور است
[ترجمه گوگل]ملتی، شجاع، مهربان و بی سواد، بین دو جهان از هند و مرد سفید پوست قرار می گیرد
9. With Natty Bumppo the difficulty becomes crucial.
[ترجمه ترگمان]با حل این مشکل، مشکل تبدیل به یک مشکل اساسی می شود
[ترجمه گوگل]با Natty Bumppo مشکل سخت می شود
10. I shall not frequent your society long, Natty!
[ترجمه ترگمان]من زیاد به مصاحبت شما زیاد عادت نخواهم کرد، natty!
[ترجمه گوگل]من جامعه خود را ماندگار نخواهم کرد
11. The code named Natty Narwhal, Ubuntu 04 is slated for release in April 20
[ترجمه ترگمان]این مجموعه به نام Natty Narwhal، Ubuntu ۰۴ در تاریخ ۲۰ آوریل منتشر خواهد شد
[ترجمه گوگل]کد به نام Natty Narwhal، اوبونتو 04 برای انتشار در آوریل 20 قرار است
12. It is impossible, however, to trick natty out in other colours than his familiar ones.
[ترجمه ترگمان]با این حال، غیرممکن است که natty را به رنگ های دیگر از رنگ های آشنای خودش بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]با این حال، غیر ممکن است، در رنگهای دیگر از رنگهای دیگرش استفاده کنید
13. Over the shirtwaist was a natty jacket, elbow-sleeved, and to the elbows she wore gloves of imitation suede.
[ترجمه ترگمان]روی shirtwaist پیراهن آستین بلند و آستین پیراهن آستین بلند و آرنج به آرنج زده بود و دستکش های جیر جیر به تن داشت
[ترجمه گوگل]در پیراهن شلوار جلیقه کوچکی بود، آرنج آستین، و به آرنج او دستکش از جلیقه تقلبی پوشید
14. But this guy is now rocking a natty black 'tache that looks like a fat vampire slug creeping around his mouth.
[ترجمه ترگمان]اما این مرد حالا دارد یک لکه سیاه سیاه را تکان می دهد که شبیه یک کرم خون دراکولا است که دور دهانش می خزید
[ترجمه گوگل]اما این مرد در حال غرق شدن یک تار کوچولو سیاه و سفید است که به نظر می رسد مانند شلاق زدن خون آشام چربی در اطراف دهان او
15. a natty little briefcase.
[ترجمه ترگمان]یه کیف کوچک قشنگ
[ترجمه گوگل]کیف کوچک کیف