کلمه جو
صفحه اصلی

lacteal


معنی : شیر بر، کیلوس بر، شیری
معانی دیگر : شیر مانند، شیرسان، (کالبدشناسی) شیرراهه، شیرابه راه، تنابه رگ

انگلیسی به فارسی

شیری، شیر بر، کیلوس بر


lacteal، شیر بر، کیلوس بر، شیری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: made of, pertaining to, or resembling milk.

(2) تعریف: of or pertaining to the anatomical vessels that convey a milky fluid from the intestine to the thoracic duct.
اسم ( noun )
مشتقات: lacteally (adv.)
• : تعریف: one of numerous minute lymphatic vessels that convey a milky fluid from the intestine to the thoracic duct.

• any of a number of tiny lymphatic vessels that transport chyle from the intestinal tract to the thoracic duct (anatomy)
of or pertaining to milk, resembling milk; of the tiny vessels that transport chyle from the intestinal tract to the thoracic duct (anatomy)

مترادف و متضاد

شیر بر (اسم)
lacteal

کیلوس بر (اسم)
lacteal

شیری (صفت)
lacteal, milky, leonine, lactescent

جملات نمونه

1. Subcutaneouly tissue layer, lacteal gland tissue layer, fat behind glandular organ and pectoralis had little effect on TTM temperature.
[ترجمه ترگمان]لایه بافت همبند، لایه بافت غده دار، چربی در پشت ارگ و pectoralis دارای اثر کمی بر روی دمای TTM است
[ترجمه گوگل]لایه بافتی Subcutaneouly، لایه بافتی لاکتوباسیله، چربی پشت اندام غدد لنفاوی و Pectoralis تاثیر کمی بر دمای TTM داشت

2. Lightsome show film of translucent lacteal eye, need not be cleaned or rip off, can sleep after direct daub.
[ترجمه ترگمان]lightsome یک فیلم از چشم lacteal شفاف را نشان می دهند، که نیاز نیست تمیز شوند و یا از جا کنده شوند، و بعد از یک رنگ آمیزی مستقیم، ممکن است بخوابند
[ترجمه گوگل]Lightsome نشان می دهد فیلم از چشم lacteal شفاف، لازم نیست تمیز و یا خراب کردن، می توانید پس از مستقیم dub بخوابید

3. Is lacteal spring proliferous but in order to become cut operation?
[ترجمه ترگمان]آیا بهار spring proliferous است، اما به منظور قطع عملیات؟
[ترجمه گوگل]آیا لاکتوبال بهار پرورش داده می شود اما برای تبدیل شدن به عملیات قطع می شود؟

4. As lacteal source increasingly close spruce, raise milk cow hot.
[ترجمه ترگمان]همانطور که منبع lacteal به طور فزاینده ای به صنوبر نزدیک می شود، شیر گاو را داغ می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان منبع lacteal به طور فزاینده ای نزدیک صنوبر، افزایش گاو شیر گرم است

5. First, they need to massage their mother's lacteal glands during feeding not to become frustrated in future.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، آن ها باید غده های lacteal مادرشان را در طی غذا ماساژ دهند و در آینده ناامید نشوند
[ترجمه گوگل]اولا، آنها باید در طول تغذیه غده های لاکتومی مادر خود ماساژ دهند تا در آینده نا امید نشوند

6. Nor are the lacteal veins of the law supplied with milk from a source outside the society.
[ترجمه ترگمان]the lacteal قانون تامین شیر از یک منبع در خارج از جامعه نیز وجود ندارد
[ترجمه گوگل]همچنین رگهای لاکتوبال قانون حاوی شیر از منابع خارج از جامعه نیستند

7. Lacteal house-owner wants to wait by gland body, tracheal, adipose organization and fibre form.
[ترجمه ترگمان]مالک خانه lacteal می خواهد با بدن غده، tracheal، سازمان چربی و فرم فیبر منتظر بماند
[ترجمه گوگل]صاحب خانه Lacteal می خواهد به بدن غده، تراشه، سازمان چربی و فرم فیبر منتظر بماند

8. Have after lacteal cancer excises operation more effective than changing cure safer remedial method?
[ترجمه ترگمان]پس از تزریق داروی cancer به درمان موثرتر از تغییر روش درمان ایمن تر استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا پس از سرطان لنفاوی، عملیات موثرتر از تغییر روش درمان جراحی ایمن است؟

9. Can the man get lacteal cancer? Why? Is the tit often has a good thing is lacteal cancer indicative?
[ترجمه ترگمان]آیا این مرد می تواند به سرطان مبتلا شود؟ چرا؟ آیا این تلافی همیشه نشانه خوبی از سرطان است؟
[ترجمه گوگل]آیا انسان می تواند سرطان لنفاوی را بگیرد؟ چرا؟ آیا دختر یا زن اغلب چیز خوبی است نشان دهنده سرطان لاکتوم است؟

10. Lacteal makeup can complete cleanness does not stimulate water to skin sensitively flimsily however.
[ترجمه ترگمان]آرایش lacteal می تواند تصفیه کامل را کامل کند و آب را به حساسیت پوستی تحریک نکند
[ترجمه گوگل]آرایش لاکتاله می تواند شفافیت کامل را انجام دهد، اما آب به پوست حساس به نظر نمی رسد

11. SHEEP MILK: Sheep milk is the normal lacteal secretion practically free of colostrum, obtained by the complete milking of one or more healthy sheep.
[ترجمه ترگمان]sheep MILK: شیر گوسفند، ترشح طبیعی lacteal است که عملا از آغوز آزاد می شود، که توسط شیردوشی کامل یک یا چند گوسفند سالم به دست می آید
[ترجمه گوگل]شیر شیر: شیر گوسفند، ترشح طبیعی لاکتوبال است که عمدتا بدون شیر پاشی است که توسط شیردهی کامل یک یا چند گوسفند سالم به دست می آید

12. In the meantime, lacteal industry competition begins to turn white-hot with each passing day, competitive limits spreads out on countrywide level.
[ترجمه ترگمان]در این میان، رقابت صنعت lacteal با هر روز رد و بدل می شود و محدودیت های رقابتی در سطح کشور گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]در عین حال، رقابت صنعت لاکتاله با هر روز منتهی به گرم شدن سفید شروع می شود، محدودیت های رقابتی در سطح کشور گسترش می یابد

13. The expression levels of LPA2 and LPA3 showed no obvious difference among breast cancer tissue, cancer surrounding tissue, breast adenofibroma tissue and normal lacteal gland tissue.
[ترجمه ترگمان]سطوح بیان of و LPA۳ هیچ تفاوت آشکاری در میان بافت سرطان پستان، سرطان اطراف بافت، بافت adenofibroma سینه و بافت غده lacteal طبیعی نشان نداد
[ترجمه گوگل]سطوح بیان LPA2 و LPA3 تفاوت معنیداری را بین بافت سرطان پستان، بافت سرطانی اطراف، بافت آدنفیبروما پستان و بافت نرمال لاکتوبال نشان نداد

14. Method of the 3 cane sugar in applying to infant recipe food and lacteal powder determine.
[ترجمه ترگمان]روش فرآیند ۳ نیشکر در استفاده از دستورالعمل پخت نوزاد و پودر lacteal مشخص می شود
[ترجمه گوگل]روش 3 قند نیشکر در اعمال غذای غذای نوزاد و پودر لاکتاله تعیین می شود

پیشنهاد کاربران

در پزشکی، رگ لنفی


کلمات دیگر: