کلمه جو
صفحه اصلی

kiwi


معنی : کیوی، نوعی مرغ زلاند جدید، دانشجوی هوانوردی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت کیوی (actinidia chinensis از تیره ی dilleniaceae و راسته ی dilleniales که دولپه ای و تاک مانند بوده و در اصل بومی زلاند نو است)، (میوه ی این گیاه) کیوی، (k بزرگ ـ عامیانه) اهل زلاندنو، نوعی مره زلاند جدید

انگلیسی به فارسی

کیوی، نوعی مرغ زلاند جدید، دانشجوی هوانوردی


میوه کیوی، مرغ کیوی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: kiwis
(1) تعریف: a bird of New Zealand that has gray-brown feathers, a long thin bill, and small, weak wings that are useless for flying.

(2) تعریف: an Asian vine that bears edible fruit with brown skin and green flesh.

• any of a number of flightless birds which are native to new zealand; chinese vine that bears edible fruit with a greenish-brown fuzzy skin and sweet green pulp; large edible berry of the chinese gooseberry; resident of new zealand (informal)
a kiwi is a type of bird which cannot fly that lives in new zealand.
you can also refer to a person who comes from new zealand as a kiwi.

مترادف و متضاد

کیوی (اسم)
kiwi

نوعی مرغ زلاند جدید (اسم)
kiwi

دانشجوی هوانوردی (اسم)
kiwi

جملات نمونه

1. The kiwi eats worms, other invertebrates, and berries.
[ترجمه ترگمان]کیوی، کرم، دیگر بی مهرگان و توت ها می خورد
[ترجمه گوگل]کیوی کرم ها، دیگر بی مهرگان و انواع توت ها را می خورد

2. Kiwi fruit are just the thing for a healthy snack.
[ترجمه ترگمان]کیوی قهوه ای تنها چیزی برای یک اسنک سالم است
[ترجمه گوگل]میوه کیوی فقط چیزی است که برای میان وعده های سالم است

3. Chops, our de facto Kiwi skipper and engineer, makes another valiant attempt to get it going with the starter cord.
[ترجمه ترگمان]رستوران Chops، کاپیتان و مهندس غیر مجاز ما، یک تلاش شجاعانه دیگر برای رسیدن به سیم شروع به کار می کند
[ترجمه گوگل]کراوات، کاپیتان و مهندس ما، عملا تلاش دیگری برای رسیدن به آن با بند ناف آغاز می کند

4. The strong-running Kiwi has been out for around five weeks after a trapped nerve in his back.
[ترجمه ترگمان]کیوی با سرعت قوی حدود ۵ هفته پس از یک عصب به دام افتاده در پشتش، بیرون رفت
[ترجمه گوگل]Kiwi قوی در حال اجرا شده است حدود پنج هفته پس از یک عصب سقوط در پشت او

5. Spoon the glaze over the kiwi fruit.
[ترجمه ترگمان]لعاب را به میوه کیوی متصل کنید
[ترجمه گوگل]قاشق را روی میوه کویو لعاب بگذارید

6. Sliced kiwi fruit may be used to decorate the dessert.
[ترجمه ترگمان]کیوی (کیوی)ممکن است برای تزئین دسر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]میوه های گیاهی کویو را می توان برای تزئین دسر استفاده کرد

7. Decorate with a slice of kiwi and a sprig of mint.
[ترجمه ترگمان]decorate با یک تکه کیوی و یک شاخه نعناع
[ترجمه گوگل]با یک تکه از کیوی و یک نخ نعناع تزئین کنید

8. Decorate with a slice of starfruit and kiwi.
[ترجمه ترگمان] decorate با یه تیکه starfruit و کیوی
[ترجمه گوگل]تزئین یک تکه از ستاره و کیوی

9. Arrange kiwi slices on top of the filling, overlapping in circles.
[ترجمه ترگمان]برش کیوی را بر روی قسمت پر کننده مرتب کرده و در دایره های روی هم پوشانی منظم کنید
[ترجمه گوگل]تکه های کیوی در بالای پر کردن، همپوشانی در حلقه ها را مرتب کنید

10. The first casualty was the poor Kiwi fruit.
[ترجمه ترگمان]اولین قربانی، میوه Kiwi ضعیف بود
[ترجمه گوگل]اولین تلفات، میوه ضعیف کیوی بود

11. Arrange the sliced kiwi down the centre and the halved strawberries alongside.
[ترجمه ترگمان]کیوی را در وسط مرکز مرتب کرده و توت فرنگی را نصف کنید
[ترجمه گوگل]کایو بریده شده را در مرکز قرار دهید و توت فرنگی نصف در کنار آن قرار دهید

12. Peel and slice the kiwi fruit.
[ترجمه ترگمان]کیوی و برش کیوی را برش دهید
[ترجمه گوگل]پوست را خرد کرده و برش میوه میوه کنید

13. Leeds' new signing Kiwi Kevin Iro will be only be a spectator at tomorrow's game due to an ankle injury.
[ترجمه ترگمان]Kiwi جدید (لیدز)، کوین Iro (Kevin Iro)، به دلیل جراحت قوزک پا، تنها در بازی فردا خواهد بود
[ترجمه گوگل]کیوی کوین ایرو، امضای جدید لیده، تنها به دلیل آسیب مچ پا خواهد بود که تماشاگر در بازی فردا است

14. When marketing whizzes renamed the fruit the kiwi, says the newsletter Turn Signals, sales shot up all over the world.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که whizzes به میوه ها تغییر نام می دهد، خبرنامه ها سیگنال ها را تحویل می دهد، فروش در سراسر جهان به سرعت بالا می رود
[ترجمه گوگل]هنگامی که whizzes بازاریابی به نام میوه کیوی تغییر نام داد، خبرنامه Turn Signals می گوید، فروش در سراسر جهان افزایش یافته است

15. And a late drop goal from Kiwi stand-off Henry Paul completed a dramatic turn-around.
[ترجمه ترگمان]و یک هدف نهایی از کیوی، هنری پل یک چرخش دراماتیک را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]هنری پل، یکی از اهداف دیر رسیدن به کیوی، دوران چشمگیری را به نمایش گذاشت

پیشنهاد کاربران

در بازارهای مالی و فارکس، به دلار نیوزیلند و به بازار معاملات فارکس در نیوزیلند، اصطلاحاً Kiwi گفته می شود. . .


کلمات دیگر: