1. Dragging the fully laden boat across the sand dunes was no mean feat.
[ترجمه ترگمان]کشتی از روی تپه های شنی که از تپه های شنی روی تپه های شنی دیده می شد، کار بزرگی نبود
[ترجمه گوگل]کشیدن قایق به طور کامل در سراسر تپه های شن و ماسه به معنی شاهکار نبود
2. The tables were laden with food.
[ترجمه ترگمان]میزها پر از غذا بود
[ترجمه گوگل]جداول با غذا بارگذاری شدند
3. He always comes back from France laden with presents for everyone.
[ترجمه ترگمان]او همیشه از فرانسه برگشته و هدایایی برای همه دارد
[ترجمه گوگل]او همیشه از فرانسه با هدایایی برای همه می آید
4. He took the heavily laden tray from her.
[ترجمه ترگمان]سینی پر بار سنگین را از دستش گرفت
[ترجمه گوگل]او سینی شدید از او را گرفت
5. The ship was laden with war materials.
[ترجمه ترگمان]کشتی حامل مصالح جنگی بود
[ترجمه گوگل]کشتی با مواد جنگی بارگذاری شد
6. I came home laden with cardboard boxes.
[ترجمه ترگمان]من با جعبه های مقوایی اومدم خونه
[ترجمه گوگل]من با جعبه های مقوایی به خانه آمده ام
7. The waiter was pushing a laden sweet trolley towards our table.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت با چرخ دستی خوراکی ها را به طرف میز ما هل داد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت یک صندلی سبز شیرین به سمت میز ما حرکت کرد
8. The dinner table was laden with crystal and silver.
[ترجمه ترگمان]میز غذاخوری از بلور و نقره پر شده بود
[ترجمه گوگل]میز شام با کریستال و نقره ساخته شد
9. He is laden with heavy responsibility.
[ترجمه ترگمان]او مملو از مسئولیت سنگین است
[ترجمه گوگل]او مسئولیت سنگینی دارد
10. The trees were laden with apples.
[ترجمه ترگمان]درختان انباشته از سیب بودند
[ترجمه گوگل]درختان با سیب پر شده بودند
11. Many of their heavy industries are laden with debt.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صنایع سنگین آن ها انباشته از بدهی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از صنایع سنگین آنها دارای بدهی هستند
12. The trucks were laden with food and medicine.
[ترجمه ترگمان]کامیون ها پر از غذا و غذا بودند
[ترجمه گوگل]کامیون ها با غذا و دارو بارور شدند
13. The men trudged up the hill, laden with supplies.
[ترجمه ترگمان]افراد با بار سنگین از بالای تپه بالا رفتند
[ترجمه گوگل]مردان تپه ها را پرت کردند، با لوازم تسلیم شدند
14. His voice was soft, yet laden with threat.
[ترجمه ترگمان]صدایش نرم و هنوز پر از تهدید بود
[ترجمه گوگل]صدای او نرم بود، اما تهدید به بار آورد
15. The apple trees were laden with fruit.
[ترجمه ترگمان]درختان سیب پر از میوه بودند
[ترجمه گوگل]درختان سیب با میوه پر شده بودند