کلمه جو
صفحه اصلی

lemma


معنی : عنوان، اصل موضوع، خلاصهءکتاب، مقدمهموضوع، صغرای قیاس منطقی، کبرای قیاس منطقی
معانی دیگر : (منطق و ریاضی) گزاره ای که درست فرض می شود (و بر مبنای آن صحت قضیه ای را اثبات می کنند)، ماخوذات، پیشدید، لم، عنوان یا موضوع انشا یا فهرست واژه ها، فرنام، سرنامه، (گیاه شناسی) سبوسه، سبوسه ی گل علف، زیر برگه، پوسته ی خارجی دانه ی گندم

انگلیسی به فارسی

مقدمه موضوع، صغرای قیاس منطقی، کبرای قیاس منطقی، اصل موضوع


لاما، اصل موضوع، خلاصهءکتاب، عنوان، مقدمهموضوع، صغرای قیاس منطقی، کبرای قیاس منطقی


انگلیسی به انگلیسی

• helping theory, subordinate proposition (mathematics); headword, word that is explained or clarified

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] لم
[ریاضیات] لم
[آمار] لِم

مترادف و متضاد

عنوان (اسم)
way, address, cause, reason, motive, head, excuse, manner, title, superscription, heading, caption, headline, pretext, method, capitulary, fashion, salvo, lemma

اصل موضوع (اسم)
lemma

خلاصهءکتاب (اسم)
lemma

مقدمه موضوع (اسم)
lemma

صغرای قیاس منطقی (اسم)
lemma, minor term

کبرای قیاس منطقی (اسم)
lemma

جملات نمونه

1. The lemmatised form is simply a convenient representation of the headword lemma.
[ترجمه ترگمان]شکل lemmatised به سادگی یک نمایش مناسب از لم headword است
[ترجمه گوگل]شکل لم به سادگی یک نمایش مناسب از لمۀ واژه نامه است

2. Results Urysohn lemma on L - closure spaces is valid.
[ترجمه ترگمان]نتایج لم Urysohn در فضاهای بسته L معتبر است
[ترجمه گوگل]نتایج لری یوریزون در فضاهای بسته شدن L معتبر است

3. Lower glume separated by an internode; upper lemma glabrous at the apex .
[ترجمه ترگمان]glume پایین توسط یک internode جدا شده اند؛ لم بالایی در راس قرار دارد
[ترجمه گوگل]گلوم پایین تر از هم جدا شده است لمۀ بالا در قسمت انتهایی

4. We will give reduce demonstration for a lemma in four values theorem of meromorphic function.
[ترجمه ترگمان]ما نمایش را برای لم in در چهار قضیه مقدار تابع meromorphic کاهش خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما تظاهرات را برای یک لمای در چهار قاعده ارزش تابع meromorphic کاهش خواهیم داد

5. In a word, the lemma that this paper has put forward need much more practice and studying to enrich and perfect, and it will be more practicably .
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر قیاس که این مقاله به جلو متمایل شده است به کار بیشتر و مطالعه برای غنی سازی و کامل کردن نیاز دارد، و این کار practicably خواهد بود
[ترجمه گوگل]در یک کلام، لمس که این مقاله مطرح کرده است نیاز به تمرین بیشتر و مطالعه برای غنی سازی و کامل، و بیشتر عملی خواهد بود

6. The tip of lemma in 21 species of Oryza were studied with electronic scanning microscope.
[ترجمه ترگمان]نوک لم در ۲۱ گونه of با میکروسکوپ اسکن الکترونیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نوک لموم در 21 گونه Oryza با میکروسکوپ اسکن الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفت

7. In grasses, the lemma, palea, and the flower they enclose.
[ترجمه ترگمان]به سبزه ها، لم، قیاس، و گل که در آن ها محصور شده است
[ترجمه گوگل]در گیاهان دارویی، لاما، پائولا و گل آنها را پوشش می دهند

8. Sperner's lemma concerns the decomposition of a simplex into smaller simplices.
[ترجمه ترگمان]قیاس منطقی Sperner، تجزیه یک simplex به simplices کوچک تر را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]لم اسپنر مربوط به تجزیه ساده به سادگی های کوچک است

9. We shall prove the following ungainly technical lemma.
[ترجمه ترگمان]ما لم فنی ungainly زیر را ثابت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما ثابت می کنیم که لمس تکنیکی فوق العاده است

10. For example, Zorn's Lemma states: "a partially ordered set in which every chain has an upper bound contains a maximal element. "
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، قیاس کنید: \" یک مجموعه منظم سفارش داده شده که در آن هر زنجیره دارای حد بالایی است شامل یک عنصر حداکثر است \"
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Lemma Zorn می گوید: 'مجموعه ای که تقریبا دستور داده شده است، در هر زنجیره دارای محدودیت بالایی شامل یک عنصر حداکثر است '

11. In this paper, Euler's formula and Handshaking lemma is used to obtain the face chromatic number of a planar graph by solving equations.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله فرمول اویلر و لم Handshaking برای بدست آوردن تعداد chromatic رنگی یک گراف مسطح با حل معادلات استفاده شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، با استفاده از حل معادلات، فرمول ایلر و لمس دستکاری برای به دست آوردن تعداد رنگی چهره گراف گرافیکی استفاده می شود

12. We shall deduce the result from a lemma about Euler trails in directed multigraphs.
[ترجمه ترگمان]ما نتیجه را از یک قیاس در مورد مسیرهای اویلر در multigraphs به دست خواهیم آورد
[ترجمه گوگل]ما نتیجه را از یک لمۀ در مورد مسیرهای اویلر در چندگامهای هدایت میکنیم

13. Using maximum principle and mountain pass lemma to a class of nonlinear elliptic equations, two different positive solutions are obtained.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از حداکثر اصل و قیاس عبور کوهستان به یک کلاس از معادلات بیضوی nonlinear، دو راه حل مثبت مختلف بدست می آید
[ترجمه گوگل]با استفاده از حداکثر اصل و لمۀ انتقال کوه به یک کلاس از معادلات بیضوی غیر خطی، دو راه حل مثبت به دست می آید

14. Culm sheaths thin; glumes and lemma densely glaucous, sparsely puberulous or nearly glabrous.
[ترجمه ترگمان]غلاف ضد جلد، لاغر، glumes، lemma و lemma، که کم و بیش تقریبا glabrous یا تقریبا glabrous
[ترجمه گوگل]کیسه های نخی نازک؛ چشمه ها و لم ها به صورت چسبنده، نازک و یا تقریبا بدون چربی هستند

پیشنهاد کاربران

برهان

lemma ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: بُن‏واژه
تعریف: در فرهنگ‏نویسی و واژگان‏شناسی، عنصری در ابتدای مدخل های فرهنگ لغت که نمودی انتزاعی از صورت های مختلف یک واژه است

( Lemma ( Morphology : بُن واژه - مدخل
Grammatical Conjugation : صرف فعل دستوری


کلمات دیگر: