کلمه جو
صفحه اصلی

landholder


معنی : ملاک، زمین دار، اجاره دار، صاحب ملک
معانی دیگر : مالک زمین

انگلیسی به فارسی

ملاک، صاحب ملک، اجاره دار، زمین دار


صاحب زمین، اجاره دار، زمین دار، صاحب ملک، ملاک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: landholding (adj.), landholding (n.)
• : تعریف: one who owns, occupies, or holds rights to a piece of land.
مشابه: tenant

• one who owns land, one who occupies land, one who holds land

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] مالک

مترادف و متضاد

ملاک (اسم)
support, ground, reason, criterion, proof, exemplar, pattern, sample, landowner, landlord, landholder

زمین دار (اسم)
landholder, zemindar

اجاره دار (اسم)
tenant, landholder, lessee, leaseholder

صاحب ملک (اسم)
landowner, landholder

جملات نمونه

1. Haddenham returned forty-five landholders in 152 of whom thirty-five were resident, yet the survey of 1555 lists only eleven freeholders.
[ترجمه ترگمان]Haddenham چهل و پنج landholders را در ۱۵۲ تن از آنان که سی و پنج نفر از آن ها ساکن بودند، مسترد داشت، با این وصف، بررسی سال ۱۵۵۵ تا یازده freeholders صورت گرفت
[ترجمه گوگل]Haddenham بازگشت 45 مالکین در 152 نفر از آنها سی و پنج نفر ساکن بود، با این حال در نظرسنجی از 1555 فهرست تنها 11 نگهدارنده

2. He convinced local landholders to give the monkeys safe haven by setting aside land as a preserve.
[ترجمه ترگمان]او landholders محلی را متقاعد کرد که این میمون ها را با کنار گذاشتن زمین به عنوان یک منطقه حفاظت شده، به پناه گاه امنی برسانند
[ترجمه گوگل]او زمینداران محلی را متقاعد کرد تا زمین را به عنوان نگهداری از زمین کنار بگذارند

3. It is the national well-known original Mashi Landholder Group Manor as well as the biggest national cave manor.
[ترجمه ترگمان]این ملک معروف به \"Mashi landholder\" معروف و معروف به بزرگ ترین ملک خانوادگی است
[ترجمه گوگل]این ملی شناخته شده مشهور Mashi Landholder Group Manor و همچنین بزرگترین مانور غار ملی است

4. Land was seemingly limitless in extend and, therefore, not highly priced, and almost every colonist wanted to be a landholder.
[ترجمه ترگمان]زمین به نظر می رسید که بی حد و حصر است و به همین دلیل قیمت گزافی ندارد و تقریبا هر colonist می خواهد مالک باشد
[ترجمه گوگل]زمین به ظاهر بی حد و حصر بود و بنابراین قیمت آن بسیار نازل نشده بود و تقریبا هر مستعمره خواستار مالکیت زمین بود

5. Many people didn't have their own land and they worked for the landholder. A little people made living by fishing.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم زمین خودشان را نداشتند و برای مالک محل کار می کردند مردم اندکی از ماهیگیری امرار معاش می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم زمین خود را نداشتند و برای زمیندار کار می کردند افراد کمی با ماهیگیری زندگی می کردند

6. Land tenancy took the land paid use the legal form, can effectively solve the landholder and the land user not unified contradiction.
[ترجمه ترگمان]اجاره زمین که زمین را اجاره کرده است از فرم قانونی استفاده می کند و به طور موثر می تواند فرد و مالک زمین را به طور موثر حل کند
[ترجمه گوگل]اجاره زمین زمین را پرداخت می کند که از فرم حقوقی استفاده می کند، می تواند به طور موثر مالک زمین و کاربر زمین را تضاد یکپارچه را حل کند

7. Born on a sugar plantation in eastern Cuba on August 192 Fidel Castro Ruz was the son of a Spanish immigrant landholder and a household servant.
[ترجمه ترگمان]فیدل کاسترو، که در یک کشت زار شکر در شرق کوبا متولد شده بود، پسر یک فرد مهاجر اسپانیایی و یک مستخدم خانه بود
[ترجمه گوگل]فیدل کاسترو روس در یک کشتار قند در شرق کوبا در اوت 192 متولد شد و فرزند یک صاحب مالکان مهاجر اسپانیایی و یک خدمت خانگی بود

8. After middle period of Qing Dynasty, the proprietorship of soil was changed from patrician to fresh landholder, and management method was changed from slavery to tenancy.
[ترجمه ترگمان]پس از دوره وسط سلسله کینگ، مالکیت زمین از پاتریسینها تا landholder تازه تغییر یافت، و روش مدیریت از بندگی آغاز شد
[ترجمه گوگل]پس از دوران میان دوره سلسله چینگ، مالکیت خاک از پدر و مادر به سرزمین تازه تغییر یافت و روش مدیریت از بردگی به اجاره دادن تغییر یافت

9. Land was seemingly limitless in extent and, therefore, not highly priced, and almost every colonist wanted to be a landholder.
[ترجمه ترگمان]زمین تا اندازه ای بی انتها بود و بنابراین، نه چندان قیمت گذاری شده، و تقریبا هر colonist می خواست مالک باشد
[ترجمه گوگل]زمین به ظاهر بی حد و حصر بوده و به همین دلیل قیمت بسیار بالایی ندارد و تقریبا هر مستعمره می خواهد مالک زمین باشد


کلمات دیگر: