کلمه جو
صفحه اصلی

laird


معنی : صاحب زمین، ملاک اسکاتلندی
معانی دیگر : (اسکاتلند) صاحب زمین، زمین دار (به ویژه اگر پولدار باشد)، ملاک، خرده مالک

انگلیسی به فارسی

(اسکاتلند) صاحب زمین، ملاک، خرده مالک، ملاک اسکاتلندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone, esp. a wealthy person, who owns land or an estate in Scotland.

• owner of an estate (scottish)
a laird is a landowner in scotland who owns a large area of land.

مترادف و متضاد

صاحب زمین (اسم)
laird

ملاک اسکاتلندی (اسم)
laird

جملات نمونه

1. The Laird of Piltencreif was supplying the monks at Dunfermline Abbey around the same time.
[ترجمه ترگمان]The of در همان زمان راهبان کلیسای Dunfermline را در اختیار داشتند
[ترجمه گوگل]Laird از Piltencreif در حدود همان زمان راهبان را در Dunfermline Abbey عرضه کرد

2. John Stafford quit as chief executive of Cammell Laird after the crisis-hit shipbuilder plunged to a first-half loss.
[ترجمه ترگمان]جان استفورد، مدیر اجرایی of Laird بعد از اینکه shipbuilder دچار بحران شد، استعفا داد
[ترجمه گوگل]جان استافورد به عنوان مدیر اجرایی Cammell Laird پس از آنکه کشتی سازان بحران زده به کاهش تلفات در نیمه اول رسیده بودند، ترک کردند

3. Laird treated this clumsy procedure the way a matador handles the lunges of a bill.
[ترجمه ترگمان]Laird با این روش ناشیانه این روش ناشیانه را با حرکت یک اسکناس انجام می دادند
[ترجمه گوگل]لیرد این روش دست و پا چلفتی را به نحوی که یک مادارو با لنگه های یک لایحه رفتار می کند، مورد آزمایش قرار داد

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

5. Once they had left Key Biscayne, Rogers and Laird quickly reversed themselves.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها از \"بیسکین\"، \"لین\" را ترک کردند، \"راجرز\" و \"Laird\" به سرعت خود را معکوس کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها Key Biscayne را ترک کردند، راجرز و Laird به سرعت خودشان را تغییر دادند

6. He would get rid of Rogers and Laird at the earliest opportunity.
[ترجمه ترگمان]در اولین فرصت از شر راجرز و Laird خلاص می شد
[ترجمه گوگل]او در اولین فرصت از شر راجرز و لیرد خلاص شد

7. Laird and Nixon kept their counsel.
[ترجمه ترگمان]نیکسون و نیکسون مشورت خود را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]لیرد و نیکسون مشاوره خود را حفظ کردند

8. Ken Laird is describing the organization of the Scandinavian savings bank he works for.
[ترجمه ترگمان]کن Laird، سازمان پس انداز اسکاندیناوی را توصیف می کند که برای آن کار می کند
[ترجمه گوگل]کن لیرد توصیف سازمان بانک انکشافی اسکاندیناوی را برای او کار می کند

9. As a finely seasoned politician, Laird did not believe in fighting losing battles.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیاست مدار با تجربه خوب، Laird به جنگیدن با شکست اعتقادی نداشت
[ترجمه گوگل]لیرد به عنوان یک سیاستمدار با ریزه کاری ضعیف، به مبارزه با جنگهای شکست ناپذیر اعتقاد نداشت

10. He understood that his playing skills were limited, that his greatest gift was the tenacity Laird Cowher had given him.
[ترجمه ترگمان]او دریافت که مهارت بازی او محدود است و بزرگ ترین هدیه او سرسختی Laird است که به او داده بود
[ترجمه گوگل]او درک کرد که مهارت های بازی او محدود شده است، که بزرگترین هدیه او Laird Cowher به او داده بود

11. What is the attitude of many private colleges toward merit aid, according to David Laird?
[ترجمه ترگمان]با توجه به گفته دیوید Laird، نگرش بسیاری از دانشکده های خصوصی به سمت ارزش کمک چیست؟
[ترجمه گوگل]با توجه به دیوید لیرد، نگرش بسیاری از کالج های خصوصی نسبت به کمک های شایسته چیست؟

12. "Sometimes things are in the air, " said Trey Laird, the advertising whiz behind campaigns for Donna Karan and Gap.
[ترجمه ترگمان]تری Laird گفت: \"گاهی اوقات همه چیز در حال انجام است،\" تری Laird، the تبلیغاتی پشت مبارزات برای دونا کاران و گپ
[ترجمه گوگل]تری لیرد گفت: 'گاهی اوقات همه چیز در هوای آزاد است، تبلیغات عجیب و غریب در پشت تبلیغات برای Donna Karan و Gap

13. Canny Jack picked up a few sparkling pieces; but the Laird of the Black Airt stuffed his pockets, and was crushed by the trees as they returned.
[ترجمه ترگمان]جک چند تکه از آن ها را برداشت، اما the سیاه Black جیب های خود را پر کرد و وقتی برگشتند، درخت ها له شدند
[ترجمه گوگل]کانجی جک چند قطعه درخشان را برداشت اما Laird از سیاه سیاه جیبش را پر کرد و بعد از بازگشت به درختان خرد شد

14. On his return, he worked for the great Merseyside shipbuilders, Cammell Laird.
[ترجمه ترگمان]در عوض او برای کشتی سازها Merseyside بزرگ و Cammell کار می کرد
[ترجمه گوگل]در بازگشت، او برای کشتی سازان بزرگ Merseyside کار می کرد، Cammell Laird

15. To handle yourself, use your head ; to handle others, use your heart. -- Donald Laird.
[ترجمه ترگمان]خودت را کنترل کن، از سرت استفاده کن، از قلبت استفاده کن، از قلبت استفاده کن دونالد Laird
[ترجمه گوگل]برای رسیدگی به خودتان از سرتان استفاده کنید برای رسیدگی به دیگران، از قلب خود استفاده کنید - دونالد لیرد


کلمات دیگر: