کلمه جو
صفحه اصلی

lathing


معنی : تخته کوبی، تراش کاری، توفال کوبی
معانی دیگر : توفال بندی، توفال ها، تخته های زیر گچ

انگلیسی به فارسی

توفال کوبی، تخته کوبی، تراشکاری


تراشیدن، تراش کاری، تخته کوبی، توفال کوبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: laths collectively, esp. when used as a support for plaster work.

(2) تعریف: the act of installing laths.

• act of applying laths; covering made of strips of wood

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تخته کوبی

مترادف و متضاد

تخته کوبی (اسم)
boarding, furring, shingle, lathing

تراشکاری (اسم)
lathing, turnery

توفال کوبی (اسم)
lathing, studding


کلمات دیگر: