1. she got some maggot in her head about becoming an actress
فکر هنرپیشه شدن به سرش زد.
2. Chub below North Bridge to maggot and caster, try bread around Hewick bridge for chub.
[ترجمه ترگمان]در زیر پل شمال تا ماگوت و caster، نان را در اطراف پل Hewick برای chub امتحان کنید
[ترجمه گوگل]چنگال زیر پل شمالی را به چنگال و کاستور، نان را در اطراف پل هویک برای چوبت امتحان کنید
3. Fishing very hard. Bronze maggot with waggler or stick best bet.
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری خیلی سخت است کرم برنز با waggler یا بهترین شرط
[ترجمه گوگل]ماهیگیری خیلی سخت است چوب برنز با waggler یا چوب بهترین شرط بندی
4. His catches at Tring on flavoured maggot were extraordinary and led me to follow him.
[ترجمه ترگمان]او مچ کرم پنیر را گرفت و مرا به دنبال او برد
[ترجمه گوگل]جلب او در Tring در جارو طعم دهنده فوق العاده بود و من را به دنبال او بود
5. The Maggot was growling to himself, relishing the confrontation.
[ترجمه ترگمان]ماگوت به خودش می غرید و از مواجهه با او لذت می برد
[ترجمه گوگل]قورباغه به خودش خیره شد و از رویارویی لذت برد
6. I feel like a maggot in a carcass.
[ترجمه ترگمان]مثل یک حشره توی لاشه حس می کنم
[ترجمه گوگل]من یک لاشه در یک لاشه احساس می کنم
7. Odd chub to swimfeeder, maggot or bread at Ironbridge.
[ترجمه ترگمان]برای swimfeeder، کرم پنیر یا نان در Ironbridge
[ترجمه گوگل]چای نادری برای swimfeeder، maggot یا نان در Ironbridge
8. He used bronze maggot for fish to 12oz and a pools payout of £130.
[ترجمه ترگمان]او از کرم برنزی برای ماهی به ۱۲ اونس و pools پرداخت ۱۳۰ پوند استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او از ماهی قزل آلا برنز برای ماهی ها استفاده کرد تا 12 وات و 130 پوند هزینه کند
9. When the Maggot became too boring about football I told him cricketing stories until he shut up.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ماگوت درباره فوتبال خیلی خسته کننده شد، من داستان های کریکت را تا زمانی که او خفه شود، به او گفتم
[ترجمه گوگل]وقتی که جگگ در مورد فوتبال خیلی خسته شد، من به او گفتم داستان های کریکت تا زمانی که خاموش شود
10. Chub below Asenby road bridge to maggot.
[ترجمه ترگمان]chub زیر پل maggot
[ترجمه گوگل]چنگال زیر پل جاده Asenby به جبلت
11. Good section, but get rid of that maggot!
[ترجمه ترگمان]قسمت خوبیه اما از شر اون کرم پنیر خلاص شو
[ترجمه گوگل]بخش خوب، اما خلاص شدن از شر آن
12. He fished single maggot on the bomb opposite the Ouse-Ure signpost.
[ترجمه ترگمان]او یک کرم پنیر را در روی بمب در مقابل تابلو Ouse گرفت
[ترجمه گوگل]او بر روی یک بمب مخالف علامت Ouse-Ure مجروح کرد
13. Quality roach boosting returns in Chester, legered bronze maggot best.
[ترجمه ترگمان]رشد و رونق گرفتن در چس تر باعث افزایش بازده در چس تر می شود
[ترجمه گوگل]افزایش چربی در چستر، بهترین سرکه برنجی است
14. Stopham produced roach and skimmers on waggler and maggot.
[ترجمه ترگمان]Stopham یک سوسک و کرم پنیر را روی waggler و کرم پنیر تولید می کرد
[ترجمه گوگل]استوفام بر روی سرکه و چوب کوهی تولید می کند