کلمه جو
صفحه اصلی

knurl


معنی : دانه، تپه، بر امدگی، گره، کنگره، قبه، الت کنگره سازی، کنگره دار کردن
معانی دیگر : ورقلمبیدگی، غده، دژپیه، گرهک، گرهچه، هریک از برجستگی های کوچک یا شیارهای دور سکه و غیره، (اسکاتلند) آدم کوتاه قد و پهن اندام، خپله

انگلیسی به فارسی

گره، برآمدگی، تپه، قبه، دانه، کنگره، الت کنگره سازی، کنگره دارکردن، خپله


قورباغه، کنگره، گره، تپه، قبه، دانه، الت کنگره سازی، بر امدگی، کنگره دار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a knot or protuberance, as on a tree; gnarl.
مشابه: knot

(2) تعریف: a small ridge, esp. one of a series of ridges that make an object easier to grip.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: knurls, knurling, knurled
• : تعریف: to create knurls in or on.

• small ridged protuberance; knur, protuberance, knot

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] کنگره دار، کنگره، آجدار، آجزنی، آج، مخطط

مترادف و متضاد

دانه (اسم)
grain, kernel, bait, seed, granulation, bean, piece, granule, berry, pill, birdseed, furuncle, rash, whelk, knurl, currant, semen

تپه (اسم)
top, hill, mound, mount, brae, barrow, mesa, ben, knurl, tumulus, tump

بر امدگی (اسم)
eminence, nook, projection, excrescence, mound, bulge, protuberance, protuberancy, granulation, bump, overhang, knob, knop, nub, stigma, promontory, ledge, burr, tumor, convexity, ganglion, node, nodule, knurl, eminency, turgescence, excrescency, ridge, gibbosity, outgrowth, knur, verruca, whaleback

گره (اسم)
knot, loop, lump, tie, clue, clew, knob, burr, snag, ganglion, parcel, node, snarl, knurl, nodus, tanglement

کنگره (اسم)
congress, indentation, jag, knurl

قبه (اسم)
cupola, dome, knob, knop, thole, knurl

الت کنگره سازی (اسم)
knurl

کنگره دار کردن (فعل)
mill, jag, knurl

جملات نمونه

1. Knurling . knurling is the process of producing a roughened surface by means of a specialized forming tool called a knurl .
[ترجمه ترگمان]knurling knurling فرآیند تولید یک سطح سخت به وسیله ابزار شکل دهی تخصصی به نام a است
[ترجمه گوگل]نورلینگ knurling فرایند تولید یک سطح خشن با استفاده از یک ابزار تشکیل دهنده تخصصی به نام knurl است

2. Figured plate glass calls an annular knurl glass, is to adopt one kind of plate glass that rolling method makes.
[ترجمه ترگمان]شیشه بشقاب حاوی یک شیشه knurl حلقوی است، قرار است یک نوع لیوان بشقاب را که روش rolling می سازد، به کار گیرد
[ترجمه گوگل]شیشه ای شکل شیشه ای یک شیشه شیشه ای حلقه ای می نامد، یک نوع شیشه ای است که روش نورد را می سازد

3. Knurling . knurling is the process of producing a roughened suce by means of a specialized forming tool called a knurl .
[ترجمه ترگمان]knurling knurling فرآیندی است که به وسیله ابزار شکل دهی تخصصی به نام knurl ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]نورلینگ knurling فرآیند تولید یک سکه خشن با استفاده از یک ابزار تخصصی شکل گیری به نام knurl است

4. Both lateral and medial nasal vestibule have a knurl.
[ترجمه ترگمان]هر دو راهروی داخلی و داخلی یک knurl دارند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف بالایی و داخلی بینی دارای یک لکه است

5. Rohingya activist and scholar Knurl Islam said there is long history of trying to exclude the Rohingya in Rakhine.
[ترجمه ترگمان]Knurl اسلام، فعال و فعال سیاسی، گفت که سابقه طولانی در تلاش برای حذف the در Rakhine وجود دارد
[ترجمه گوگل]اسلامگرای روهینگیا و دانشمند نهرال گفت که سابقه طولانی در تلاش برای رونمایی از روهینگیا در راخین وجود دارد

6. Knurling is the process of producing a roughened surface by means of a specialized forming tool called a knurl .
[ترجمه ترگمان]knurling فرآیند تولید یک سطح سخت به وسیله ابزار شکل دهی تخصصی به نام a است
[ترجمه گوگل]نورلینگ روند تولید یک سطح خشن را با استفاده از یک ابزار قالب سازی تخصصی به نام 'کرال' تولید می کند

7. There are lots of advantages by cold extrusion for straight knurl nut in a single process.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فرآیند اکستروژن سرد برای یک مهره صاف و صاف در یک فرآیند، مزایای زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]مزایای زیادی از اکستروژن سرد برای مهره های مستقیم مهره ای در یک فرایند وجود دارد

8. The cap was based on Bericap standard design SK40/24 PV with customized knurl finish and embossment with CA star or Chevron logo on top of the cap.
[ترجمه ترگمان]این کلاه بر پایه طراحی استاندارد Bericap \/ ۲۴ PV با روکش knurl سفارشی و embossment با ستاره CA یا لوگوی لوک اویل در بالای کلاهک بود
[ترجمه گوگل]کلاه بر اساس طرح SK40 / 24 PV استاندارد Bericap طراحی شده است که به صورت سفارشی و با دستکاری با ستون CA یا لوگوی Chevron در بالای کلاه قرار گرفته است

9. Insert nut is designed for rapid installing into thermo-plastics by means of ultrasound. Its two opposite helical knurl bands provide a combination of high torque and pulling out resistance.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن مهره برای نصب سریع - پلاستیک با استفاده از فراصوت طراحی شده است دو باند مارپیچ متفاوت آن، ترکیبی از گشتاور بالا و مقاومت در برابر مقاومت را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]مهره درج برای نصب سریع به ترمو پلاستیک با استفاده از سونوگرافی طراحی شده است دو مارپیچ مارپیچ مارپیچ مخالف آن ترکیبی از گشتاور بالا و کشیدن مقاومت را فراهم می کند


کلمات دیگر: